✍️مهدی نوربخش ، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ
تلاش دولت ترامپ در هفته پیش برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد با شکست سختی روبهرو شد. در تاریخ آمریکا کمسابقه بود که دولت این کشور در یک مجمع بینالمللی اینچنین با مخالفت آشکار بقیه اعضا و خصوصا دوستان سنتی خود روبهرو شود.
اگرچه رایهای مخالف در عقیم گذاشتن تلاش دولت ترامپ بسیار موثر بود، اما باید فهمید ۱۱ کشوری که به قطعنامه آمریکا در این مجمع بینالمللی رای ممتنع دادند، چه میخواستند بگویند و بهدنبال چه راهکاری بودند.
گروهی در کشور ما فقط به شکست قطعنامه دولت ترامپ بسنده کردهاند و از پیام مهم رایهای ممتنع بهراحتی گذشتهاند و آنها را به ارزیابی دقیق نگذاشتهاند. اگر کشورهایی میخواستند اعلام کنند که با دولت ترامپ بهخاطر خروج از برجام و همچنین فشارهای تحریمی بر روی ایران هرگز موافق نیستند و همزمان نگران سیاستهای خصوصا منطقهای ایران هستند، آیا رای دیگری بهجز ممتنع را میتوانستند اعلام کنند؟ این رای ممتنع، زنگ خطر بزرگی برای کشورماست که باید به آن پرداخت و آن را فهمید.
مخالفین قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی بر روی کشور ما با دو دلیل رای مخالف خود را مشروع قلمداد کردهاند. اول آنچه دولت چین آن را یکجانبهگرایی آمریکا در ارائه این قطعنامه میداند که هم برای مخالفین و هم برای ممتنعین قابل قبول است. دوم برای دو کشوری که رای مخالف و ۱۱ کشوری که رای ممتنع به قطعنامه پیشنهادی آمریکا دادهاند، حفظ برجام بسیار مهم بوده است.
روزنامه “کیهان” در مورد شکست قطعنامه آمریکا فریبکارانه نوشت: “شکست سنگین آمریکا و اروپا مقابل ایران، روسیه و چین”. روزنامه کیهان و محافظهکاران افراطی در ایران با راست افراطی در آمریکا بر سر شکست برجام متفق هستند و از سال۲۰۱۵ هر آنچه در توان داشتهاند، برای انحلال این قرارداد بینالمللی فروگذار نکردهاند.
۱۳ عضو دائمی و غیردائمی شورای امنیت سازمان ملل اعلام کردهاند که به قطعنامه پیشنهادی امریکا یا رای مخالف و یا رای ممتنع دادهاند تا برجام را حفظ کنند. آیا نگاه ایدئولوژیک انچنان درهای بصیرت و تعقل را بر کیهان و محافظهکاران افراطی در ایران بسته که ندانند و یا نخواهند بفهمند که چرا چین و روسیه به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای منفی دادهاند؟ مگر همه اعلام نکردهاند که برای حفظ برجام به این قطعنامه رای منفی و یا ممتنع دادهاند؟ آیا کیهان و محافظهکاران افراطی امروز به فکر حفظ برجام افتادهاند؟ آیا نمیدانند که مردم کشور ما میدانند که آنها از سر غربستیزی و از در فریب از مخالفت چین و روسیه با قطعنامه پیشنهادی ترامپ حمایت میکنند؟ اگر حمایت از حفظ برجام امروز با رایهای مخالف و ممتنع در شورای امنیت سازمان ملل متحد خوب است، چرا دیروز خوب نبود؟ آیا محافظهکاران شرقی امروز فکر میکنند که حفظ برجام استراتژی درستی است؟ چرا اینهمه بیاخلاقی و فریبکاری؟
۱۱ کشوری که به قطعنامه پیشنهادی آمریکا علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل رای ممتنع دادند، حداقل به چهار دلیل زیر دست به این انتخاب زدهاند:
۱. این عمل دولت ترامپ را یکجانبهگرایی مطلق و پشت پا زدن به دوستی سنتی و روابط استراتژیک اروپا و آمریکا میدانند. آمریکا و غرب از ابتدای قرن بیستم میلادی و خصوصا بعد از جنگ جهانی دوم دنبال ایجاد نهادهای بینالمللی برای کاهش تنش و همکاری بین کشورهای مختلف جهان بودهاند.
۲. ترامپ ایدئولوژی راست افراطی دنیا را نمایندگی میکند و او دولتهای دست راستی مانند لهستان و مجارستان را در قلب اروپا حمایت کرده است. راست افراطی بهدنبال فروپاشی نهادهای بینالمللی بوده و در این راه از هر تلاشی برای تضعیف و یا ایجاد حس بیاعتمادی به آنها فروگذاری نکرده است. ترامپ و پوتین هر دو در تضعیف اتحادیه اروپا و جدا شدن انگلیس از این بازار مشترک استثنایی تمام تلاش خود را به کار گرفتند. رای ممتنع آلمان و فرانسه جواب این دو کشور به ایدئولوژی بومیگرای راست افراطی ترامپ بود.
۳. ترامپ از ابتدای دولت خود کوشش کرد تا قراردادهای بینالمللی را تضعیف کند. قرارداد محیط زیست پاریس و خروج آمریکا از این نهاد یک مثال واضح آن است. برجام هم یک قرارداد بینالمللی است؛ بهخاطر اینکه حمایت بزرگترین نهاد بینالمللی یعنی سازمان ملل متحد را پشت سر خود داشته است. لذا رایهای ممتنع نمیخواستند به ترامپ و ترامپیسم اجازه دهند که قراردادهای بینالمللی را بیش از پیش تضعیف کنند.
۴. کشورهایی که در شورای امنیت سازمان ملل به رای ممتنع روی آوردند، سخت مخالف سیاستهای منطقهای ایران بودند. آنها اعتقاد دارند که سیاست خارجی ایران با کنشهای نظامی به بیثباتی در منطقه کمک میکند. مهاجرت میلیونها سوری، بعد از جنگهای داخلی در این کشور، به لبنان، ترکیه، اروپا و بعضی از کشورهای عربی منطقه اثرات این بیثباتی را کاملا عریان کرده است.
دولت ترامپ نمیتواند از مکانیسم ماشه در مقابل ایران برای برگرداندن (Snapback) تحریمهای سازمان ملل متحد به دلایل زیر استفاده کند:
۱. دولت ترامپ مذاکرهکننده با ایران نبوده و این قرارداد بینالمللی از دولت پیش به او به ارث رسیده است. دولت ترامپ در می۲۰۱۸ با انتخاب خود از این قرارداد بینالمللی خارج شده است.
۲. مهم نیست که ایران به کدام مفاد از برجام بعد از خروج آمریکا از این قرارداد پشت کرده باشد. ترامپ در کمپینهای انتخاباتی خود پیش از انتخابات آمریکا برجام را یک قرارداد بد نامید که آن را قبول نداشته و ادعا میکرده است که از آن خارج میشود.
۳. کشورهای اروپایی مرتب به ترامپ اخطار داده بودند که از برجام خارج نشود، اما امریکا تصمیم خود را یکجانبه گرفت.
۴. اروپا و خصوصا چین این خروج را یکجانبهگرایی آمریکا تلقی کردهاند و اجازه نخواهند داد کشوری که به این قرارداد چندجانبه بینالمللی که توسط سازمان ملل متحد تایید شده، پشت کرده؛ مجددا بخواهد از مکانیزمهای تحریمی آن فرصتطلبانه و بهدلخواه خود استفاده کند. قبول پیشنهاد آمریکا برای اعمال مکانیزم ماشه، نهادهای بینالمللی را تضعیف میکند.
در مورد طرح آمریکا برای استفاده از مکانیسم ماشه در شورای امنیت سازمان ملل، دو رویکرد قابل مشاهده است: رویکرد اول از سوی آمریکا و اسراییل و رویکرد دوم از کشورهای اروپایی و چین و روسیه بود.
نتانیاهو در حمایت از آمریکا گفت: “آن توافق (برجام) نباید صورت میگرفت”. این، دقیقا بهمعنی یکجانبهگرایی و در دل آن دشمنی با ایران و یک قرارداد بینالمللی است. کنش دوم که از طرف اروپا، چین و روسیه مطرح شده بود، تاکید بر غیرقانونی و غیرمشروع بودن این تلاش آمریکا بهخاطر خروج آن کشور از برجام بود.
شانس انتخاب بایدن در آمریکا بسیار بالاست. دنیای غرب منتظر رهبر جدیدی است که در آمریکا، رهبری غرب را مجددا بهدست بگیرد. مرکل چند ماه پیش گفته بود که خلاء رهبری آمریکا برای غرب بسیار محسوس است. جو بایدن با اعتبار بینالمللی که از گذشته در صحنه سیاست آمریکا کسب کرده، بهزودی قادر خواهد بود تا روابط آمریکا را با اروپا بازسازی کند، به جنگهای تجاری با چین خاتمه دهد و نظم گذشته را برای همکاری و همدلیهای بینالمللی میسر سازد.
در صورت انتخاب بایدن، ایران با چالشهای جدیدی روبهرو میشود که باید خود را برای آنها آماده کند. در پلاتفرم حزب دموکرات آمده که بایدن بهدنبال تغییر رژیم در ایران نیست و به برجام برخواهد گشت. اما برگشت به برجام همانطور که اروپاییها میخواهند قدم اولی است برای مذاکرات بعدی با کشور ما.
آنچه آمریکا و کشورهای غربی را نگران میکند، این تیتر روزنامه کیهان است: “موشکها در راه است: دبی، ابوظبی و ریاض را تخلیه کنید”. اگرچه این ادعا بیشتر به یک طنز شبیه است، اما نشریهای که این ادعا را کرده، سخنگوی بخش قدرتمند حاکمیت محسوب میشود.
بایدن اعلام کرده که: “در صورت پیروزی در انتخابات به برجام برخواهم گشت و با اقدامات مخرب ایران در خاورمیانه مقابله خواهم کرد”. اما چرا باید حرف بایدن را جدی گرفت؟ دولت اوباما جایی برای رای مخالف و ممتنع در شورای امنیت سازمان ملل متحد نگذاشته بود. او چندجانبهگرا بود و بهخوبی میدانست که میبایست در نظم کنونی درهمتنیده بینالمللی بهدنبال ایجاد اجماع (Consensus) جهانی بود. در تصویب شش قطعنامه تحریمی علیه ایران، چین و روسیه خود را شریک آمریکا و غرب میدانستند. بایدن چنین شخصیتی است. او بهزودی میتواند بر سر مشکلات بینالمللی اجماع ایجاد کند.
اما چرا باید خود را برای مذاکره با دولت آمریکا آماده کنیم؟ اگر ترامپ مجددا انتخاب شود که شانس آن بسیار پایین است، مذاکره با دولت او برای ایران بغایت مشکلتر خواهد شد. اما مذاکره با دولت بایدن نهتنها راحتتر است که فرصتهای عدیدهای را برای کشور ما ایجاد میکند.
سیاست خارجی بایدن در خاورمیانه و در مورد ایران با ترامپ فرقهای فاحشی دارد. ایجاد مذاکرات ثمربخش با دولت بایدن برای ایران بسیار حیاتی است. ایران هرگز قادر نخواهد بود از فرصت مراودات تجاری و قراردادهای اقتصادی با چین و بقیه کشورهای آسیایی استفاده کند؛ اگر در زیر تحریمهای آمریکا قرار داشته باشد و روابطش با غرب بهبود نیافته باشد.
در سال۲۰۱۸ روابط تجاری چین و آمریکا بیش از ۷۰۰میلیارد دلار، چین و آلمان بیش از ۲۰۰میلیاد دلار و با بقیه کشورهای اروپایی هم بین ۱۰۰تا ۲۰۰میلیارد دلار نوسان داشته است. بالاترین مراودات تجاری را چین در منطقه خاورمیانه در همین سال با بیش از ۶۰میلیارد دلار با عربستان سعودی داشته است.
بازار غرب برای چین یک بازار بیش از یک تریلیون (۱۰۰۰میلیارد) دلاری است. نزدیک ۱۰درصد تولید ناخالص چین به مراودات تجاری با غرب بستگی پیدا کرده است. چین هرگز نمیخواهد و نمیتواند در مقابل غرب دست به سیاستی زند که منافع اقتصادی آن را تهدید میکند. لذا تنشی که امروز بین چین و آمریکا وجود دارد، بین ترامپ و چین است و حتی در دولتهای گذشته جمهوریخواه هم در آمریکا سابقه نداشته است.
مذاکره با رییسجمهور جدید آمریکا، بایدن، یک تلاش حیاتی و ضروری از طرف ایران خواهد بود. این فرصت بزرگی است که نباید مثل گذشته سوزانده شود. اگر ایران نتواند با آمریکا و با رییسجمهور جدید آن، بایدن، کنار آید؛ رایهای مخالف و خصوصا ممتنع در شورای امنیت سازمان ملل متحد به رای منفی علیه ایران و رای موافق برای دولت جدید در آمریکا تبدیل خواهد شد.