✍? آذر منصوری
?روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه موفق به دیدن نمایش الیور توئیست شدم. داستانی کاملا واقعی از رنجی که الیور توئیست های خشمگین کشورمان می برند. جوانان و نوجوانانی که باید پیش از هر واکنشی مراقب باشیم که قضاوتشان نکنیم.
?این نمایش به همت کانون اصلاح و تربیت و جمعی از فعالین مدنی، هنرمندان و سمن ها اجرا شد. ایده بدیع و خلاقانه ای که هم توانایی های آن ها را بروز می دهد و هم به آنها می آموزدکه برای وارد شدن به زندگی پس از کانون، باید خود در صحنه حضور داشته باشند و چشم در چشم مردم روایتی واقعی از زندگی خود را به تصویر بکشند.
?آنها موفق شدند شش شب متوالی این نمایش را اجرا کنند و در تلاشند و امیدوارم با همکاری و همراهی مردم و مسئولین موفق به ادامه اجرای این نمایش شوند. این نمایش برای جمع آوری کمک های مردمی هم بود تا یکی از بچه های بازیگر بتواند از زیر حکم نجات پیدا کند.
?خوشبختانه در این روز (۶اردیبهشت)که ششمین روز و آخرین روز دور اول اجرای آنها بود موفق شدند دیه این جوان را به طور کامل از طریق فروش بلیط وکمک های مردمی جمع آوری کنند. اگر این کار ادامه پیدا کند این همراهی می تواند شامل جوانان و نوجوانان دیگر هم باشد که ایستگاه بعدی آنها پس از کانون اصلاح و تربیت جایی غیر از زندان و یا مجازات های دیگر باشد.
?در این راه باید همه نهادهای مسئول اعم از قوه قضاییه، ارشاد، وزارت کار و رسانه ها همراهی لازم را با فعالین و نهادهای مدنی مشارکت جو که مبدع این نمایش نیز بودند، داشته باشند.
?اما روی دیگر این نمایش را باید در روایتی که بازیگران آن به تصویر کشیدند، مورد توجه قرار داد. روایتی از مسیری که منتهی به کانون اصلاح و تربیت و صدور احکام سبک و سنگین برای آنها شده است.
?آیا نمی توانستند راه دیگری را در پیش گیرند تا کارشان به اینجا نکشد؟
نقش خانواده، محیط پیرامونی آنها و نیز عواملی که زمینه پدید آمدن خشم و اقدام خشونت آمیز آنها چه بوده است؟
?چه ارزیابی هایی از میزان و درجه خشونت در گروههای سنی مختلف در ایران امروز وجود دارد و این میزان در مقایسه با دیگر کشورها چگونه است؟
اینکه صدا و سیما، آموزش و پرورش، رسانه های رسمی و غیر رسمی و نیز خود هنر و سینما تا چه حد می توانند در پیشگیری از وقوع این خشونت ها ایفای نقش کنند؟
?اینها به طور قطع سؤالات مهمی است که به مجموعه ای از سیاستگزاری دستگاهها و نهادهای مسئول بر می گردد و در کنار همه همراهی هایی که برای نجات آنها پس از اقدام به خشونت باید انجام شود، برای آنها پاسخ های روشنی نیز وجود داشته باشد.
?قضاوت درمورد میزان خشم و خشونت در ایران نیاز به بررسی های دقیق دارد و با دیدن یک نمایش نمی توان گفت که جامعه ایران یک جامعه خشن است و یا اینکه به سمت خشونت می رود. اما با توجه به همین میزان از خشم و خشونت چه در خانواده و چه در جامعه، ضمن آنکه باید اصلاح مجموعه ای از سیاستگزاری ها برای کاهش عوامل بوجود آورنده آن در دستور کار قرار گیرد و جامعه شناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسان در این راه همراه شوند، کنترل و مدیریت خشم و خشونت به عنوان اولین و ضروری ترین اقدام باید در دستور کار همه نهادهایی که عملکردشان می تواند به عنوان یک عنصر آموزشی قلمداد شود، قرار گیرد.
?نمی توان ادعا کرد که در هیچ کشوری میزانی از خشم و خشونت وجود ندارد، به خصوص که به عنوان نمونه اقدامات تروریستها نیز در یک قلمرو محدود و یا کشوری خاص اتفاق نمی افتد و این گروهها از همه کشورها یارگیری می کنند، اما باید توجه داشت اولین اقدام پیشگیرانه برای مقابله با خشم و خشونت فراگیری آموزش نحوه مواجهه با خشم است.(شاید اما بتوان از درگیری دیروز هواداران پرسپولیس و سپاهان به عنوان یکی از نمونه های عینی تر مثال زد) خشمی که ممکن است ریشه های عمیق داشته باشد، اما در تمامی مراحل بروز آن باید یاد بگیریم که چگونه آن را مدیریت و کنترل کنیم و در نهایت فرد خشمگین را در معرض این سؤال قرار دهیم که اعمال خشونت آمیز او چه نتایجی برای او، خانواده و جامعه و کشورش و دنیا دارد؟
?صدا و سیما، آموزش و پرورش، آموزش عالی و مجموعه رسانه ها و تریبون هایی که هم مسئولیت دارند و هم صدا و تصویر آن ها بیشتر دیده و شنیده می شود در این زمینه مسئولند. دیدن این نمایش نه، روایت واقعی رنج الیور توئیست های خشمگینایران را که آرام شده اند، به همه شما توصیه می کنم.