انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در غایت به ترور مرگبار عقلانیت درون ساختار تبدیل شد!
روحانی اصلاحات را نابود نکرد زیرا نماینده تام اصلاحات نبود و آنگهی اصلاحات راه ملت است و نابود شدنی نیست ، اما او (روحانی) با تسلیم شدن به اراده حکومت آخرین امیدها به اصلاح عقلایی درون ساختاری را نابود کرد، (روحانی آخرین بازمانده عقلای درون حکومتی بود).
اگر قایل باشیم که اصلاحات جریان عقلایی جامعه برای بازگشت کشور به جاده عقلانیت است ، اصلاحات از این زاویه نیز از دولت روحانی آسیب دیده است.
اما به فرض ریاست رئیسی یا قالیباف بر دولت ، جناح حاکم بر کشور به هیچ وجهی امکان اجرای مانورهای عوام فریبانه امروزی را نداشت زیرا مستقیما مسئول ویرانی سپهر سیاسی و اقتصادی کشور شناخته می شد و پر واضح است که پاسخی به افکار عمومی نداشت.
روحانی علاوه بر اینکه به سیبل و سپر ناکارآمدیهای حکومت تبدیل شده و موجب استتار بیماری قانون اساسی و ساختار برآمده از آن شده است از سوی دیگر جریان اصلاحات را در مقابل عوام جامعه و مداحان حکومتی قرار داده است ، دو فرصت مغتنمی که نه رئیسی و نه قالیباف هرگز نمی توانستند برای جناح حاکم فراهم نمایند!