✍️ محمد شبيری
? انقلاب اسلامی در ایران روحانیت را به قدرت رساند اما این قدرت در ذات خود رقابت پذیر و اخلاق گریز است، از طرفی ستیز ایدئولوژیک در حکومتی که روحانیت در آن قدرت ساز است، امری بنیادیست، رفته رفته روحانیت به ناچار از یکدستی و يگانه اندیشی خارج میشود، چون ذات تفکر و اندیشه در روزگار امروز نمیتواند با اندیشه ها و تفکرات «دیگر» بی ارتباط باشد، خواسته یا ناخواسته در معرض دیگر افکار و اندیشهها قرار خواهد گرفت؛ این موضوع فضای روحانیت را نیز شامل میشود، بالاخره روحانی نیز در جامعه زندگی نموده و پیرامون آن وادار به فکر و عمل است، لذا نمیتواند مجزا از معاصرت و مردم زندگی کند.
?برخی از ایشان با خلاقیت ومهارت و استفاده از ابزارهای روز با مردم به هماندیشی روی آورده و از فضای خاص روحانی بعنوان نظام فکری متعصب و فاقد تسامح خارج و حتی منتقد آن میشوند. رفته رفته این منظر با اشکالاتی که در کار نظام مسلط روحانیت میبینند روی به انتقاد و اصلاح میآورند.
? قبل از انقلاب برخی
از روحانیون منتقد وضعیت روحانیت شده اند، مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری و حتی خود امام خمینی، که مکتوبات و سخنانی هم در این مورد از آنها وجود دارد، اما بعد از انقلاب نیز برخی از روحانیون به اعتراض و اعراض از عملکرد حکومت پرداختند که در رأس آن آیة الله منتظری بود. بخصوص در دههٔ سوم انقلاب به نظر میرسد برخی از روحانیون از شرایط جامعه رضایت نداشته و با مردم همخوان و همدل شده اند. حتی برخی بطور خود خواسته لباس روحانیت را کنار گذاشتند!
در سطوح عالی حوزه علمیه نیز انتقادات رو به فزونیست، اخیراً آیة الله جوادی آملی نیز به وضعیت حوزهها انتقاد داشتهاند.
در این وضعیت شاید این گرایش رشد و دامنهٔ آن گسترده هم بشود، بخصوص که اغلب مردم انقلاب اسلامی را محصول روحانیت میدانند و ایرادات و اشکالات و مشکلات و معضلات زندگی خود را نیز از همین ناحیه فرض میکنند؛ لذا در چنین موقعیتی روحانیت در مظان اتهام خواهد بود و گاهی نیز به برخوردهای فیزیکی منجر شده است! اما باید دانست که همهٔ روحانیت نیز در قدرت و مسئولیت نبوده و نفوذی در آن ندارند. ولیکن اغلب مردم روحانیت را یک شکل و یکپارچه میدانند. برای رفع این سوء تفاهم و برخی مسائل دیگر، برخی از جریانات روحانیت دستبکار شده و برای حفظ شأن و اصلاح افکار مردم در این خصوص، به فعالیت و اقداماتی مانند سخنرانی و حضور در فضای مجازی را فرا روی و فرا راه خود قرار دادند. طبعاً ایشان در این اصلاح و انتقاد به برخی از منابع قدرت و ثروت و برخی از سلک وسبکهایی که در اینروزگار کار آیی ندارد انتقاد و اعتراض خواهند کرد. این کار چیزی نیست که مصادر امور روحانیتِ مسلط و مقامات و منابع قدرت، از آن بهراحتی درگذرند. برای عدم گسترش این نوع از گرایش انتقادی(«روحانیت از روحانیت» و قدرت ) به اقدام سختگیرانه دست خواهند زد. در این بین، حکومت( و مشخصا دادگاه ویژهٔ روحانیت ) به چنین منتقدانی اجازهٔ اقدام نخواهد داد. با هدف اولیهٔ کنترل و هدف ثانوی جلوگیری از گسترش آن. اما اینکار نتایج خوبی برای ایشان نخواهد داشت. این اقدامات اتفاقاً نتايج معکوس داده و آن روحانیت منتقد را از چشم مردم نمیاندازد( البته گاهی برای آن راهکارهایی نظیر اتهام اخلاقی و جنسی دارند که میتواند یک روحانی را از چشم مردم بیندازد، اما گسترده نشان دادن آن نیز نمیتواند بنفع روحانیت مسلط حکومت باشد!)
?وقتی که با اقدامات دادگاه ویژه روحانیت ، برخی از منتقدین مورد محکومیت قرار میگیرند، نه تنها باعث ناراحتی ایشان نمیشود بلکه آنرا کارنامه موفقیت خود دانسته و گرایشات مردمی را بیشتر میبینند. در این فرض است که سید حسن آقا میری قبل از اینکه دادگاه روحانیت حکم خود را منتشر کند، خود او در اینستاگراماش حکم را اعلام و میگوید برای همیشه خلع لباساش کردهاند! گویی نه تنها ناراحت نبوده! خوشحال هم شده است! تشکر نیز کرده است.
مثل اینکه باری را از دوشاش برداشته باشند که خود نمیتوانسته!
? باید گفت روحانیت در پاردوکس رقابت منتقدین روحانی و سیطرهمندان روحانیت قرار گرفته و اندک اندک از فرض وجوب و وجود چنین نظام مسلطی کاسته میگردد. این امری محتوم است. جوانان و انديشمندان و حتی مردم عادی، امروز معنویت را در قالب و نظام روحانیتی که بجای خدا و از طرف او تصمیم میگیرد، نمیداند، به همین سادگی!