سعید معدنی
در دهه 50 که دانش آموز بودیم الگوی مارا امام خمینی، طالقانی و مراجع تقلید آن زمان معرفی میکردند.
آن زمان در رویای زیستن خوب و حرکت بسوی روشنایی و رستگاری بودیم.
بخصوص درخانواده های مذهبی که با قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه بزرگ می شدیم
اما چهار دهه بعد به اینجا رسیده ایم
که بخشی از روحانیت به ورطه ای دچار شده اند که همدیگر را به دروغ گویی و قتل و به تمسخر با گونی” یاد می کند.
قرار بود روحانیت در این انقلاب، معنویت، عزت و احترام را برای ما به ارمغان بیاورد؛
اما این توییت رو ببینید و با فاصله به آن نگاه کرده، و کمی بیاندیشید؛
–یک روحانی ( حجت الاسلام رسایی) توییت میکند؛
–یک روحانی دیگر(حجت الاسلام روحانی رییس جمهور) را به دورویی متهم میکند.
–یاد آور تابلویی می شود حاوی شعار “…استخر فرح در انتظارت
که بر دوش یک حجت الاسلام دیگری با عمامه ای سفید در مراسمی در قم حمل می شود.
–برخی این نوشته را دلیل مرگ مشکوک آیت الله هاشمی رفسنجانی (یک روحانی دیگر) فرض می کنند.
برخی دیگر آنرا یک نوع شوخی در یک مراسم جدی می دانند!
–رسایی در نهایت در توییت اش به جمله یک حجت الاسلام دیگر با عمامه مشکی اشاره می کند که
در مراسم بزرگداشت عید غدیر “جوان معترض به دکتر مطهری” را تهدید به انداختن در گونی کرده است.
روحانیت ما به کجا رسیده است؟
واین جامعه را به کجا رهنمون خواهد کرد؟
شاید شما بگویید این نشانه های لمپنیسم مربوط به بدنه اصلی روحانیت نیست.
کما اینکه در یادداشتی در هفته نامه کرگدن از آقای بطحایی که تحصیلات حوزوی دارد
خواندم که 30 درصد روحانیت وارد مناسبات روزمره سیاسی ، اقتصادی شده اند.
بقیه به همان شیوه قدیم در راه علوم حوزوی تحصیل و تلاش می کنند.
اما اصلی در جامعه شناسی وجود دارد به نام “ما و آنها”.
ما همه ی معلمان، کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و… را یک جور می بینیم
و از پایگاه خود به آنها نگاه کرده و ارزیابی میکنیم.
لذا سایر اقشار جامعه از طریق همین افراد ملبس به لباس روحانیت
که در ویترین اقتصاد و سیاست قرار دارند
در باره روحانیت قضاوت می کنند، ولو اینکه 70 درصد وارد این مناسبات نشده باشند.
با خواندن این نوع توییت ها جامعه می اندیشد آیا
این نوع سلوک “استخر و گونی مملو از دورویی” می تواند ما را به سرمنزل سعادت و خوشبختی رهنمون سازد؟
قرار ما در آستانه انقلاب 57 و اون روحانیت که سردمدار رسالت خوشبختی ما بودند
این نبود که به این توییت ها رسیده ایم!
نگام ، ناگفته های ایران ما