- رحیم زایرکعبه (دکترای جامعهشناسی)/ منبع: کانال تلگرامی ” جامعه شناسی علامه “
زنان بعد از چهل سال در ایران توانستند در ورزشگاه حضور یابند البته هنوز فقط در پایتخت. این حضور زنان در ورزشگاهها را می توان جزو روندهای اجتماعی به شمار آورد. روندی که از داخل کشور و به دست دختران و زنان تحولخواه شروع شد. چنانکه بارها دختران در هیبت پسرانه وارد ورزشگاه شدند و با انتشار تصاویر خود در شبکه های مجازی، جهانیان را به حمایت از حقوق خود فراخواندند. این فعالیتها تا جایی سوق پیدا کرد که حتی به خودسوزی یکی از آنان انجامید. این تقاضای اجتماعی زنان و از طرف دیگر فشارهای جهانی چون فیفا موجب شد که حاکمیت ناچار تن به پذیرش این حق زنان بدهد.
آری روندهای اجتماعی همچون بذری هستند که نخست در اذهان افراد کاشته می شوند اما سالها طول می کشد تا ذهنیتهای فردی به ذهنیتهای مشترک یا همان میان ذهنیت تبدیل شوند. در این صورت است که آن بذر به درختی تناور تبدیل می شود. این درخت آگاهی زنان و دختران، امروز میوه خود را در قالب حضور در ورزشگاه در معرض دید عموم قرار داده است. این درخت آگاهی بعد از سالها به حدی رسیده که به راحتی بتواند در مقابل بادها و طوفانهای سهمگین نشکند.
فرایندهای اجتماعی این عیب را دارند که زمان بر هستند؛ اما در عوض، این حسن را نیز دارند که معمولا بی بازگشت هستند. یعنی وقتی روندی اجتماعی شروع به حرکت کرد، دیگر توقف پذیر نیست. یعنی تا حرکت نکرده، قابل کنترل است؛ اما وقتی به راه افتاد، دیگر قابل مهار نیست. روندهای اجتماعی مثبت همچون سیلی هستند که فقط به سمت جلو می تازند. روندهای اجتماعی، فقط به جلو حرکت نمی کنند، بلکه در حین حرکت، انرژی نیز تولید می کنند. یعنی آگاهی های دیگر و حقوق دیگر را نیز می آفرینند.
محافظه کاران فرهنگی هم این نکته را نیک می دانند و به همین جهت آن قدر بر معترضان و متقاضیان اجتماعی و فرهنگی سخت می گیرند تا به کمترینش راضی شوند. اما باید خوشحال بود که در دنیای جهانی شده امروزی، محافظه کاری فرهنگی کاری بیهوده است. چرا که افراد جامعه صرفا با موبایل های خود قادرند با جهان و تحولات جهانی ارتباط یابند و سره را از ناسره تشخیص دهند و قطار روند اجتماعی را به راه اندازند؛ قطاری که هر کسی نمی تواند راهش ببندد. زیرا هم مسافران قطار به اعتراض برمی خیرند و هم ممکن است قطار از ریل خارج شود و هزینه های جبران ناپذیر به وجود آورد.