برگردیم به قبل از شروع مسابقات یورو، شاید حرف و حدیث ها و گمانه زنی ها در بین تمام فوتبال شناسان و یا حتی فوتبال دوستان، حضور پرتغال در جمع 4 تیم را محتمل میدانستند. حال اگر به کسی در قبل از آغاز یورو میگفتید که رونالدو به رویای خودش با پیراهن ملی در یورو خواهد رسید، ابتدا بر شما خیره می شد و خنده ای بر شما می کرد و بعد یا شما را دیوانه خطاب میکرد یا نادان از فوتبال روز دنیا، شاید تا حدودی میتوان به این نتیجه رسید که کریس هم کسب جام را برای خود رویا تلقی میکرد و به دست آورن آن را درمیان این همه قدرت اروپا کمی غیر دسترس میدانست. رونالدو برای ثابت کردن خودش به دنیا ئ مخصوصا به رقسب خودش مسی و اعلام شایستگی برای کسب عنوان بهترین بازیکن جهان در سال 2016 را در کسب موفقیت در یورو میدانست. درخشش رونالدو با توجه سابقه درخشش اخیر او در جام قهرمانان اروپا دور از ذهن نبود اما به واقع شاید متعصب ترین طرفدار پرتغال و حتی رونالدو بالابردن جام در دستان وی را امری غیر ممکن میدانست .برای بزرگترین بازیکن پرتغال بالای سر بردن این جام افتخاری نه تنها ملی بلکه بیشتر شخصی بود. رونالدو که افتخارات بسیار بی شماری در ضمینه باشگاهی و حتی شخصی را دارد سودای کسب یک جام در ضمینه ملی را در تالار بزرگ افتخارات خود کم میدید شاید موزه کریس تنها برای جام اروپا جا داشته باشد. ولی بار شروع مسابقات و روند دلسرد کننده پرتغال و حتی خود رونالدو خیلی ها به این باور رسیدند که رونالدو هم شاید باید با قهرمانی در ضمینه ملی خداحافظی کند. اما همه چیز برای پرتغال از یک قرعه خوب تا فینال شروع شد
اما فینال یورو 2016 فرانسه به فینالی عجیب تبدیل شد. عجیب برای خاطر رونالدو و مصدوم شدنش در همان نیمه اول بازی. سالیان سال انتظار برای قهرمانی به همراه تیم ملی و بداقبالی محض درست پس از سوت آغاز بازی. اشکهای رونالدو را تمام دوستداران و عاشقان فوتبال درک میکنند. به همان اندازه که چندی پیش اشکهای ستاره آلبی سلسته را در فینال کوپا امریکا درک کردند. به هر طریق و با همه رخ دادهای تلخ برای رونالدو، پرتغال بازی را با تک گل اِدِر در دقیقه 109 بازی از فرانسه برد و طعم شیرین قهرمانی زیر زبان کریس رفت. بماند که باز هم میزبان در فینال بود و قهرمان نشد. درست همانند پرتغالیها به سال 2004 در برابر یونان دوستنداشتنی. که در خاکشان 1-0 از آنان شکست خوردند.
اکنون رونالدو قهرمانی در یورو را در پرونده فوتبالیاش دارد. او در دقیقه 25 روی خطایی که دیمیتری پایت انجام داد مصدوم شد و از زمین بیرون رفت. او همراه پرتغال نبود، اما جام را بوسید و بالای سر برد. او در طول یورو کار خود را کرد. تاثیرش را گذاشت. و رونالدو بودنش را ثابت کرد. علیرغم اینکه صعودشان عجیب بود. علیرغم اینکه بازیهایشان چندان در نظر همگان پسند نشد. علیرغم اینکه تساویهای پیاپیشان بیشتر بخت و اقبال را برایشان کارساز نشان میداد. باید اعتراف کرد قهرمانی پرتغال عجیب بوده است. در عین حال آنها در برابر فرانسه پایاپای و جنگاورانه بازی کردند. و هیچ چیز از هیبت تیمی قهرمان کم نداشتند.
اما گویی ناگزیریم در نخستین افتخار ملی کریستیانو رونالدو پای مسی را هم وسط بکشیم. نه آنکه نقدی باشد یا برجسته کردن بحث هایی که به عبث ترین شکل ممکن میان هواداران این دو بازیکن در جریان است. شاید به آن خاطر که هر دو در فینال گریستند. به آن خاطر که هر دوی این بازیکنان تشنه قهرمانی با تیمهای ملیشان بودهاند. از آنجایی که همه چیز این دو بازیکن استثنایی فوتبال با هم قیاس میشود. حتی برایشان سایتی وجود دارد تا همه وجنات و سکنات فوتبالی این دو را ثبت کنند. آری… اکنون رونالدو یک گام از مسی پیش افتاده است. او با پرتغال قهرمان شده است. انتظار 12 ساله اش برآورده شده است. او به آرزویش رسید. با جراحت و مصدومیت رسید. حال رونالدو بیش از هر زمانی تعبیر کننده رویاهای آنانی ست که خیالاتی در سر می پرورانند. خیال قهرمانی یا خیال درخشیدن و ستاره شدن. رونالدو توانسته است. او اکنون بر اریکه سلطنت فوتبال اروپا تکیه زده است.
از یاد نبریم که همین دیدار فینال خود به تنهایی نشان دهنده روح فوتبال بوده است. فوتبال بازیایست که یک رویش باخت است و روی دیگرش پیروزی. شاید آنانی که دوستدار رونالدو بودند، پس از اشکهای او و مصدومیتش، ساعات دردناک و رنجآوری را سپری کرده باشند. و شاید ناامید شده بودند. اما پایان بازی روح حقیقتی و ناب فوتبال را نمایان کرد. رونالدو با پای مصدوم جام قهرمانی یورو را بالای سر برد. در شبی که آن را به تمامی تجربه نکرد. اما قهرمانی؛ قهرمانیست. کریس توانسته است یکی از بزرگترین خلاهای دوران فوتبالیاش را پر کند. چیزی که لیونل مسی علیرغم تلاشهای فراوانش و علیرغم فینالهای پیاپیاش، نتوانسته به آن دست پیدا کند. اکنون رونالدو یک گام از مسی پیش است.