پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️محسن كديور
مطابق اصل یکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسی رئیس قوه قضائیه باید «مجتهد عادل» باشد. از اسفند ۱۳۹۷ رؤسای قوه قضائیه «یقینا» مجتهد نبوده اند.
ابراهیم رئیسی و محسنی اژه ای نه تنها مجتهد مطلق نیستند، بلکه مجتهد متجزی هم محسوب نمی شوند.
قوه قضائیه علاوه بر اشکالات دیگرش از تاریخ فوق توسط رؤسایی اداره شده که فاقد شرط الزامی اجتهاد بوده اند.
انتصاب آنها غیرقانونی و احکامشان فاقد وجاهت قانونی است.
بر اساس مدارک موجود محسنی اژه ای حدود شش سال در اصفهان و قم تحصیل حوزوی کرده است که قاعدتا مراحل مقدمات و قسمتی از سطح را گذراندیده است، اینکه وی موفق به اتمام مرحله سطح شده است مشخص نیست.
نامبرده چه سالهایی، در چه حوزه علمیه ای، نزد چه اساتیدی، کدام ابواب فقهی را تحصیل کرده است؟ یعنی هیچ مدرکی بر اجتهاد متجزی وی در دست نیست، چه برسد به اجتهاد مطلق که شرط تصدی ریاست قوه قضائیه است.
کلیه رؤسای قوه قضائیه قبل از وی عضو مجلس خبرگان بوده اند. محسنی اژه ای نخستین رئیس قوه قضائیه است که چنین عضویتی را هم در کارنامه خود ندارد.
آیا قحط الرجال است که رهبری مجبور شده سراغ رئیسی و محسنی اژه ای برود؟
فقهای سنتی مدتهاست که حساب خود را از حساب نظام جدا کرده اند و چون افراد باسواد حاضر به قبول مسئولیت نیستند، نوبت به کم دانشهايى از قبیل محسنی اژه ای می رسد.
در کشوری که احراز اجتهاد متجزی نامزدهای خبرگان معنایش احراز «چاکرمآبی» روحانیون است نه دانش فقهی، استبعادی ندارد که شرط اجتهاد مندرج در قانون اساسی نیز اینگونه تغییر معنی داده باشد.
رؤسای قوه قضائیه قبل از رئیسی مجتهدانی بوده اند که هرگز سابقه ولو یک روز کار قضائی نداشته اند. از سال ۱۳۹۷ شاهد ریاست غیرمجتهدان واجد تجربه قضایی هستیم.
نقض قانون اساسی یعنی رواج بی قانونی آن هم از قوه قضائیه غیرقابل اغماض است.
ریاست قوه قضائیه در درجه اول به دانش حقوقی احتیاج دارد، فقدان اجتهاد در رؤسایی که از دانش حقوق بی بهره اند یعنی نداشتن شرط علمی تصدی ریاست قوه قضائیه.
به احتمال بسیار زیاد ریاست محسنی اژه ای به هیچ تغییر معنی داری در قوه قضائیه نخواهد انجامید و در بر همان پاشنه دوران رئیسی و قبل از آن می چرخد.
اشکالات بنیادی قوه قضائیه جمهوری اسلامی بی بها بودن قانون به معنی واقعی کلمه، سیاسی بودن این قوه و عدم استقلال آن، بی بها بودن دانش آموختگان دانشکده های حقوق و بر صدر نشستن طلاب علی الاغلب کم سواد حوزه های علمیه به جای آنهاست.
خانه از پای بست ویران است.