نگام ، سیاسی _ چرا محمد یزدی به گونه ای سخن گفته است که انگار از سوی حوزه های علمیه و یا حتی از طرف مقلدان آیت الله شبیری زنجانی نمایندگی دارد و از زبان آنها نامه ی هشدار دهنده می نویسد؟ با توجه به شخصیتی که از آیت الله شبیری زنجانی ارائه می شود، آیا هیچ نکته ی مثبتی برای دیدار ایشان با برخی از شاگردان قدیمی شان نمی توان پیدا کرد؟ ، در ادامه ضمن اشاره ای کوتاه به زندگی نامه آیت الله شبیری زنجانی ، ادامه واکنش ها به نامه هتاکانه محمد یزدی خطاب به این مرجع تقلید را خواهیم خواند .
علی احتشام
زندگینامه آیتالله شبیری زنجانی
درس خارج فقه را با تدریس کتاب الحج در زمان حیات استاد محقق خود مرحوم آیتالله محقق داماد (م 1388) آغاز نمود که این درس بیش از 15 سال گاه بر مدار کتاب عروة الوثقی و گاه کتاب شرائع ادامه یافت.
آیتالله موسوی شبیری زنجانی از مراجع تقلید شیعه ساکن قم است.
به گزارش دیده بان ایران، زندگینامه آیتالله شبیری زنجانی به نقل از سایت این مرجع تقلید در پی میآید:
حضرت آیت الله العظمی سید موسی شبیری (حسینی) زنجانی در هشتم ماه رمضان سال 1346 (اسفند ماه 1306) در شهر قم دیده به جهان گشود و به احترام حضرت معصومه (ع) موسی نام گرفت.
ایشان دروس حوزوی را در سال 1359- 1360 قمری آغاز کرده و فراگیری کتب سطح را در خلال سه یا چهار سال به پایان رسانیده، در دروس خارج مرحوم آیتالله العظمی سید صدرالدین قدس سره (1299 ـ 1373) حاضر گردید. دروس مرحوم آیتالله صدر مملو از فضلا و علمای بزرگ بوده و معظم له کم سنترین شرکت کننده بود. معظم له برای بهره گیری از معارف حوزه عریق و ریشهدار نجف اشرف، دوباره به این مرکز بزرگ علمی سفر کرد، بار نخست در سال 1373 و بار دوم در سال 1374 بوده و در دروس فقه مرحوم آیتالله العظمی سید عبدالهادی شیرازی قدس سره (1305 ـ 1382) در کتاب الصلاه، و در دروس فقه مرحوم آیتالله العظمی سید محسن حکیم قدس سره (1306 ـ 1390) کتاب الحج حاضر گشت و در دروس اصول و فقه (بحث رضاع) مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی قدس سرّه (1317 ـ 1413) شرکت نمود. ایشان بیش از چهل سال به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشته است.
درس خارج فقه را با تدریس کتاب الحج در زمان حیات استاد محقق خود مرحوم آیتالله محقق داماد (م 1388) آغاز نمود که این درس بیش از 15 سال گاه بر مدار کتاب عروة الوثقی و گاه کتاب شرائع ادامه یافت.
پس از کتاب حج، مدار بحث کتاب عروة الوثقی قرار گرفت و سالها به بررسی کتاب الاجاره و کتاب الخمس پرداخت، سپس تدریس کتاب النکاح را آغاز نموده که پس از پایان مباحث کتاب عروة الوثقی در این باب، سایر مباحث آن را بر پایه کتاب شرائع ادامه داد.
تدریس خارج اصول نیز سالها ادامه یافت، ولی در حال حاضر اهتمام بیشتر معظّم له بر فقه بوده و مباحث لازم اصولی در ضمن بحث فقه بررسی می گردد.
اساتید:
1ـ آیتالله العظمی بروجردی (1292 ـ 1380) هـ ق (البته ایشان پس از ورود آیتالله بروجردی به قم در درس خارج اصول ایشان و همچنین در درس فقه (کتاب الغصب، کتاب الاجاره و کتاب الصلاه) شرکت کرد.)
2ـ آیتالله العظمی سید محمد داماد (م 1305ـ 1328 هـ . ق) که تقریبا یک دوره کامل اصول و 21 سال فقه را نزد او فراگرفت.
3ـ آیتالله العظمی سید عبد الهادی شیرازی (1305 ـ 1328 هـ ق) در کتاب الصلاة
4ـ آیتالله العظمی سید محسن حکیم (1306 ـ 1390 هـ . ق) در فقه کتاب الج
5ـ آیتالله العظمی سید ابوالقاسم خویی (1317ـ 1413 هـ ق) درس اصول فقه وبحث رضاع
6ـ آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر (1299 ـ 1373 هـ . ق) فعالیتهای علمی:
الف) تألیفات در فقه:
1ـ تحریر الجواهر (کتاب حج)
2ـ تجری فتاوی الجواهر (کتاب حج)
3ـ شرح بر حج عروة الوثقی (فصل اقسام حج)
4ـ حاشیه بر جامع احادیث شیعه مخصوصاً کتاب حج که ایشان بر بسیاری از احادیث این کتاب حاشیههای متنی وسندی ارزشمندی نوشته است تا در موارد نیاز, ساده و قابل فهم باشد.
5ـ پژوهشهایی در احکام حج
6ـ برگزیدههایی از کتب فقهی و حدیثی و … به ویژه آنچه با کتاب حج ارتباط دارد.
7ـ توضیح المسائل فارسی
8ـ دروس اجاره
9ـ دروس خمس ، تقریرات این دروس به تفکیک هر درس در 6 مجلد تنظیم و منتشر شده که البته تنظیم کاملی نیست.
10ـ دروس نکاح، تقریرات این دروس به تفکیک هر درس به گونه نسبتاً مطلوبی تنظیم شده که تاکنون 20 مجلد آن انتشار یافته است.
11ـ تقریرات پراکنده ای از دروس اساتید
12ـ بحثهایی در تعادل و تراجیح
13ـ بحثهایی در قاعده فراغ و تجاوز
14ـ کتب مناسک حج (به فارسی و عربی و مناسک مختصری به فارسی با نام مناسک
زائر مطابق با فناوای معظم له)
ب) در حدیث و رجال و درایه:
1ـ حاشیه بر اکثر کتب حدیثی بویژه درباره سند آنها، بالاخص در کتب اربعه
2ـ دو تعلیقه بر رجال شیخ: تعلیقه کبیره (تا اواسط باب ما روی عن النبی صلی الله علیه و اله من الحابه) در یک مجلد، و تعلیقه صغیره (تا آخر کتاب) در یک مجلد.
3ـ تعلیقات بر کتب رجالی همچون کتاب رجال نجاشی، کتاب رجال نجاشی با تحقیق دقیق معظم له انتشار یافته است که البته در آن تنها به ارائه متنی صحیح ( نزدیکترین متن به متن مؤلف با توجه به نسخه های موجود اکتفا شده است.
4ـ دروس در درایه و قواعد کلی علم رجال
5ـ فهارس رجالی بر اسناد اکثر کتب حدیثی (بجز کتب اربعه) در مجلدات بسیار.
این فهارس با دو روش ترتیب الاسانید و اعلام الاسانید با تعیین راوی و مروی عنه تنظیم شده و از آنجا که در معجم رجال الحدیث و نیز در تجرید اسانید الکافی و تجرید اسانید التهذیب مرحوم آیتالله بروجردی فهرست رجالی کتب اربعه (تا حد نسبتاً مطلوبی) ارائه شده، فهارس معظم له به دیگر کتب حدیثی اختصاص یافته است.
6ـ اسناد اصحاب اجماع با تعیین راوی و مروی عنه (در پنج جلد)
ایشان از فهارس رجالی که سالها وقت و تلاش طاقت فرسا برای تهیه آن صرف کرده اند، در بررسی مباحث رجالی و اثبات مبانی خاص خود و نیز در تعلیقاتی که بر اسناد احادیث زده اند، استفاده شایانی نموده، و در کنار آنها از فهارس دیگر و نرم افزارهای رجالی بهره مند می باشند.
تاملاتی در پیرامون نامهی تند محمد یزدی به یک مرجع تقلید
چرا محمد یزدی به گونه ای سخن گفته است که انگار از سوی حوزه های علمیه و یا حتی از طرف مقلدان آیت الله شبیری زنجانی نمایندگی دارد و از زبان آنها نامه ی هشدار دهنده می نویسد؟ با توجه به شخصیتی که از آیت الله شبیری زنجانی ارائه می شود، آیا هیچ نکته ی مثبتی برای دیدار ایشان با برخی از شاگردان قدیمی شان نمی توان پیدا کرد؟
به گزارش دیده بان ایران، اکبر نبوی منتقد سینما نوشت: دیدار آیت الله شبیری زنجانی با چند تن از سران جبهه ی اصلاحات چه خطری برای حوزه های علمیه و نهاد مرجعیت داشت که آقای یزدی را چنین برآشفته کرده بود تا ایشان با چنان لحن هشدار دهنده ای با آن مرجع سخن بگوید؟ چرا آیت الله یزدی به گونه ای سخن گفته است که انگار از سوی حوزه های علمیه و یا حتی از طرف مقلدان آیت الله شبیری زنجانی نمایندگی دارد و از زبان آنها نامه ی هشدار دهنده می نویسد؟ با توجه به شخصیتی که از آیت الله شبیری زنجانی ارائه می شود، آیا هیچ نکته ی مثبتی برای دیدار ایشان با برخی از شاگردان قدیمی شان نمی توان پیدا کرد؟ اگر ایشان بر پایه ی منش و روحیه ای که می گویند از آن برخوردار است، بتواند از برخی از تیزی ها و تندی های شاگردان قدیمی بکاهد و با نصایح پدرانه ی خود، سایه ی محبت و تادیب خود را بر سر آنها بگستراند، اقدامی ناشایست مرتکب شده و سزاوار آن مواجهه ی حیرت انگیز و تفرقه افکنانه است؟ و …
۱ ـ چه ضرورت های زمانی و ملی برای نگارش نامه ی تند و آمرانه ی آیت الله یزدی به حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی وجود داشت؟ قرار بود چه اتفاقی رخ دهد؟ و آقای یزدی با این نامه ی سرگشاده می خواست جلوی وقوع چه رخدادهایی را بگیرد؟ رخدادهای مفروض، چه مخاطراتی برای کشور و مردم داشته و دارند؟
۲ ـ تا اینجای ماجرا، نامه ی آیت الله یزدی نه تنها دستاورد مثبتی برای آنچه ایشان را نگران کرده، نداشته بلکه تاثیرات به شدت منفی و آسیب زایی پدید آورده است.
نامه ی ایشان، جدلی بی حاصل را در سطح جامعه بنیاد نهاده و موضع و موقف توجهات عمومی را از مسائل و مشکلات اصلی کشور، به موضوعی بی ربط سوق داده است. صف بندی های جدید و کاهنده را در حوزه های علمیه شکل داده است. نهاد مرجعیت را به چالشی بی ثمر و زیان بار کشانده است. موقعیت عالمان دین را در افکار عمومی تضعیف کرده است. به وضعیت و موقعیت جریان سکولار که مدتهاست در حوزه های علمیه یارکشی می کند، سود رسانده است. شمشیر کشی علیه مراجع و علما را تسهیل نموده است. جامعه ی مدرسین را در سراشیبی انشعاب و ضعف قرار داده است. و …
۳ ـ براستی، کسی چون آیت الله یزدی ( با آن سوابق علمی، اجرایی و مدیریتی) از کدام حلقه ی مشورتی برخوردار است که نمی توانند، پیامدهای مخرب چنین نامه نگاری هایی را به ایشان متذکر شوند و دست و دل اش را برای مواجهه هایی از این دست بلرزانند؟ آیا این مشاوران خیرخواه ایشان و کشور و مردم و حوزه های علمیه اند؟
۴ ـ متاسفانه صرفا آیت الله یزدی بازنده ی آن نامه ی بی دلیل و غیرقابل توجیه نیست. در مجموع، مرجعیت دینی، عالمان دین و حوزه های علمیه، باخت سنگینی متحمل شده. باختی که پیامدهای اش تا مدتها باقی خواهد ماند. و همه ی مسوولیت این باخت بی وجه و بی مورد، متوجه آیت الله یزدی است و ایشان نمی تواند از وزن گران آن شانه خالی کند.
۵ ـ آیت الله یزدی بزرگ تر می شود، اگر نامه ای علنی و خطاب به آیت الله شبیری رنجانی منتشر کند و صادقانه و خالصانه از ایشان، علما و افکار عمومی عذرخواهی نماید.
شفقنا- آیت الله سیدمصطفی محقق داماد در یادداشتی با عنوان«عذر تقصیر به پیشگاه مرجعیت شیعه» نوشت: به تصدیق عموم ارباب معرفت، خبرگان واقعی (و نه رسمی)، دین شناسان و صاحب نظران در میدان فقاهت شیعی، حضرت آیت الله العظمی حاج آقا موسوی شبیری زنجانی یکی از شایستگان مرجعیت تقلید در زمان حاضر می باشند.
شاید اکثر خوانندگان این سطور، نام معظم له را شنیده اند ولی برخی توفیق زیارت از نزدیک ایشان را نیافته باشند. ای کاش چنین توفیقی برای همگان دست می داد تا نمونه ای از عالمان عامل زمان و جامع در دانش اسلامی را از نزدیک می دیدند. به قول آن شاعر عرب: لو جنته لرایت الناس فی رجل والدهر فی ساه و الارض فی دار وی مردی نه فقیه، بلکه تندیس فقاهت که مبانی و قواعد فقاهت را از اساتید نامدار این دانش دریافته و با نبوغ و هوش و ذکاوت خدادادی، همگی را در دست دارد. در رشته های دیگر دانش اسلامی از قبیل: علم اصول، تاریخ اسلام و تاریخ تمدن اسلامی، تفسیر قرآن، رجال و حدیث درایه ادبیات عرب و ادبیات فارسی صاحب نظر است.
نگارنده که در تاریخ نگارش این سطور، دهه هشتاد عمرش را طی می کند، به خاطر دارد که طلبه جوانی بود و به علت رفت و آمد معظم له در منزل استادش از نزدیک با او آشنا بود. یکی از استوانه های تقوا و فقاهت (مرحوم حاج آقا مرتضی حائری یزدی) درباره ایشان شنید که می گوید: «آقا موسی، علامه است». این تعبیر در آن روز (نه امروز) برای نگارنده چنان اعجاب آور بود که هرگز فراموش نمی کند.
افزون بر همه مقامات علمی، از نظر اخلاقی، ایشان کم گوی و گزیده گوی است. در نقل مطالب دقیق النظر است و همواره برای عدم تحریف تاریخ معاصر با وسواس تمام بدون هر گونه گزافه و اضافه و کم و کاست نقل می کند. با عموم مردم مهربان و متواضع است. حضوری جذاب دارد.
ارباب خرد تصدیق دارند که یکی از نقاط ممتاز جامعه شیعی، جود نهاد مرجعیت است. آنچه در زمان ما از گروه های افراطی به نام مسلمان دیده می شد و می شود، کلا نتیجه فقدان این نهاد در آن جوامع و یا انحراف از آن است. اینان دست به کارهایی می زنند که بشریت از آن تنگ دارد. بنا به مراتب به یقین، تضعیف مرجعیت شیعه از رهگذر هر گونه اقدام از سوی هر صاحب منصب و پست و مقامی، نه به صلاح دین است و نه به صلاح دنیای ملت. هر چند که جای نگرانی نیست؛ زیرا: عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید.
نگارنده هر چند بر این باور است که جایگاه رهبری بالاتر از آن است که هر کس برای تثبیت مواضع فکری خود از آن مقام خرج کند، ولی به رغم این باور اجازه فرمائید این جمله را به سمع خوانندگان برساند. نگارنده این سطور در تعظیم و تکریم مقام علمی و اخلاقی علامه شبیری از مقام معظم رهبری، جملاتی کم نظیر به گوش خود شنیده است که رساننده عظمت والای آن بزرگوار در نظر معظم له و نشانه حق شناسی و زرشناسی ایشان است.
در نامهای مطرح شد؛ابراز تأسف یادگار امام از اسائه ادب به ساحت آیت الله شبیری زنجانی/ اختلافنظر نباید موجب توهین، تحکم و بالانشینی شود
در پی نامه سرگشاده محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی، سید حسن خمینی در نامهای این مرجع تقلید از آنچه روی داده ابراز تاسف کرد.
به گزارش ایلنا، متن نامه سید حسن خمینی به آیتالله شبیری زنجانی به شرح زیر است.
بسمه تعالی
محضر مبارک استاد عظیم الشأن و فقیه بزرگوار آیت الله العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی مد ظله العالی
سلام علیکم و رحمة الله
اگر چه حوادث تلخ این روزها جان های شاگردان و ارادتمندان حضرتعالی را رنجاند و عواطف متدینین را جریحه دار ساخت، ولی در خود ثمره مبارکی هم داشت که همان حسن توجه به ضرورت استقلال حوزه های علمیه و ارتباط وثیق حفظ نظام جمهوری اسلامی با محافظت از جایگاه مرجعیت عالی شیعیان است.
اگر به دیده قبول بنگرید، حقیر خود را شاگرد شما می دانم و همچون مرحوم والد، سالها در درسها و مباحث مربوطه حاضر بودهام. علاوه بر آن، به سبب علقه و رابطه عمیق حضرت امام و والد بزرگوارتان که به تعبیر جنابعالی، همدلی و رفاقت دو بیت مرجعیت را به بیش از هفتاد سال کشانده است، تأسف شدید خود را از اسائه ادبی که به ساحتتان شده است ابراز میدارم.
اما آنچه مزید بر این امور ظاهری -که مطمئنم خللی نیز در روح بلند شما پدید نمیآورد-، حائز اهمیت بوده و لازم است مورد توجه اهل علم واقع شود، استدلال ناتمامی است که در نامه جناب آیت الله یزدی به آن اشاره رفته است.
حقیقت آن است که نظام جمهوری اسلامی ثمره همه مجاهدات عالمان مسلمان و مجاهدان راه عزت و سربلندی است و به همین سبب صیانت از آن از اوجب واجبات است. اما نکته آنجاست که حفظ این مهم نه تنها به ذوب شدن روحانیت شیعه در حکومت وابسته نیست، بلکه تنها با استقلال حوزه و مرجعیت از دولت ها میسر است. وجود عالمان وارستهای که مردم همواره آنان را ملجأ و مأوای خود بدانند و در سختیها و شدائد به آنان مراجعه کنند، همواره راه حفظ اسلام و جمهوری اسلامی برای حال و آینده است.
در این میان صد البته ممکن است نظری با نظری مخالف باشد ، ولی هرگز نباید این مسیر به توهین و تحکم و بالانشینی منجر گردد.
آنچه این روزها میتواند توجهها را به خود معطوف نماید، جدای از تأکید بر مرتبت عالی حضرتعالی در میان حوزویان و اهل علم، ضرورت استقلال حوزهها برای بقای کیان شیعه و به جهت حفظ نظام اسلامی است.
مجددا فرصت را مغتنم شمرده، ادب و احترام فراوان خود را معروض می دارم.
سید حسن خمینی
یادآوری پنج نکته به آیت الله یزدی توسط رسول منتجب نیا
شفقنا- رسول منتجب نیا در واکنش به نامه سرگشاده محمد یزدی به حضرت آیت الله شبیری زنجانی پنج نکته را یادآور شد، در بخشی از این متن آمده است: من به عنوان فرزند حوزه علمیه قم و شاگرد و دست پرورده مراجع عظیم الشان تقلید، جهت تنویر افکار عمومی و دفاع از حقیقت و عدالت نکاتی را یادآور می شوم.
بسم الله الرحمن الرحیم
بار دیگر و آن هم در آستانه اربعین حسینی علیه السلام، آیت الله یزدی در نامه ای سرگشاده و خطاب به مرجع عظیم القدر شیعه حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی مدّظله العالی، به بهانه دفاع از نظام و مقام معظم رهبری از موضع بالا و با لحنی توهین آمیز و تهدیدگونه ساحت مرجعیت را مورد اعتراض و بی حرمتی قرار داد. اگر چه این اقدام، اولین و آخرین رفتار دور از شآن نگارنده نامه نیست معذلک اینجانب به عنوان فرزند حوزه علمیه قم و شاگرد و دست پرورده مراجع عظیم الشان تقلید، جهت تنویر افکار عمومی و دفاع از حقیقت و عدالت نکاتی را یادآور می شوم؛
۱- در طول سالیان متمادی بعد از غیبت کبری تاکنون، جایگاه مرجعیت، مقدس ترین منزلت در بین امت اسلام و شیعیان بوده است و حتی رژیم های طاغوتی از بی حرمتی به آن هراس داشته اند، فراموش نمی کنیم تاثیر توهین روزنامه اطلاعات در یادداشت رشیدی مطلق به امام خمینی (ره) در اوج گیری انقلاب اسلامی را.
۲-آیت الله یزدی به عنوان یکی از علمای با سابقه در سیاست و انقلاب، جایگاه خود را در حوزه علمیه مشخص کنند، چرا که گاهی مرجع را عزل کرده و یا نصب می کنند و اکنون به مرجعی توهین می نمایند!
۳-ایشان به خوبی می دانند که از افتخارات بزرگ حوزه های علمیه بلکه رمز بقاء و نقش آفرینی آن، استقلال حوزه ها از حکومت و نظارت مستقیم مراجع عظیم القدر بر حوزه ها بلکه مسئولان است و امام راحل همواره بر این مهم تاکید و توصیه داشتند.
۴- آیت الله یزدی با چه دلیل و مجوز شرعی و قانونی، جمعی از بزرگان اسلام و کشور را به مسئله دار بودن و حرمت قائل نشدن برای نظام و رهبری متهم می کند؟
۵- از حضور نگارنده نامه می خواهم به جایگاه شخصیت های مورد حرمت شکنی ایشان بین مردم و جایگاه خود در میان ملت ایران از زمان نمایندگی مجلس تاکنون اندکی مطالعه نمایند.
والسلام
بیانیه اساتید حوزه علمیه قم: نامه محمد یزدی، ماجرای فاجعه اخیر زیرزمین فیضیه را در اذهان زنده کرد / برای آیت الله شبیری زنجانی از موضعی قیم مآبانه تعیین تکلیف کردند؛ موجب شگفتی است + اسامی اساتید
از علمایی که دل در گرو انقلاب و نظام دارند، انتظار می رود در برابر نفوذی های دوست نما هوشیاری بیش تری به خرج دهند و سنجیده تر سخن بگویند و خاستگاه و پایگاه انقلاب و تشیع را در معرض تکانه های خطرآفرین قرار ندهند و برای نسل نوپای امروز به ویژه طلاب جوان، الگوهای قابل اقتدایی در حفظ حریم مرجعیت و مدارای سیاسی و اخلاقی باشند.
درپی انتشار نامه آیت الله محمد یزدی خطاب به آیت الله العظمی شبیری زنجانی، جمعی از اساتید حوزه علمیه قم بیانیه ای صادر کردند.
به گزارش «انتخاب»، مشروح این بیانیه به شرح زیر است:
اعتراض اساتید، فضلای حوزه علمیه قم و جمعی از شاگردان و ارادت مندان حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی مد ظله العالی، در واکنش به اهانت به ساحت مرجعیت شیعه:
نامه سرگشاده آیت الله یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به مرجع عالیقدر و فقیه وارسته، آیت الله العظمی شبیری زنجانی، به بهانه دیدار ایشان با جمعی از شخصیت های شناخته شده و خدمتگذار دین و سرزمین، از باب تفقد استاد از برخی شاگردانشان، آن هم در آستانه اربعین حسینی و نمایش وحدت اسلامی و انسانی با پرچمداری شیعیان که انسجام بیش تر را می طلبد، موجب شگفتی شد. و ماجرای فاجعه اخیر زیرزمین فیضیه را اذهان زنده کرد.
تخطئه یک مرجع تقلید و مدرس عالی مقام، به بهانه یک اقدام کاملا شخصی و انسانی، و تعیین تکلیف برای ایشان از موضعی قیم مآبانه، تحت لوای دفاع از نظام و رهبری، نتیجه ای جز وهن حوزه و نظام ندارد.
هیچ نظامی بر پایه توهین به مفاخر جامعه و تهدید آنان، استوار نمی ماند.
به باور ما، پیروان مکتب امام صادق(ع) و فرزندان حوزه آن، بقای نهاد روحانیت، و دوام جمهوری اسلامی در گرو پاسداشت حرمت ها، به رسمیت شناختن اختلاف نظرها، پرهیز از تنگ نظری ها و تحکم هاست. از علمایی که دل در گرو انقلاب و نظام دارند، انتظار می رود در برابر نفوذی های دوست نما هوشیاری بیش تری به خرج دهند و سنجیده تر سخن بگویند و خاستگاه و پایگاه انقلاب و تشیع را در معرض تکانه های خطرآفرین قرار ندهند و برای نسل نوپای امروز به ویژه طلاب جوان، الگوهای قابل اقتدایی در حفظ حریم مرجعیت و مدارای سیاسی و اخلاقی باشند.
1- سیدضیاء مرتضوی اشکذری
2- مرتضی جوادی آملی
3- مهدی مهریزی
4- محمدمهدی فقیهی
5- داود فیرحی
6- حسین شایعی
7- محمدرضا غفوریان
8- هادی سروش
9- سیدحبیب الله موسوی لامردی
10- سیدامیرحسین موسوی خوئینی
11- عبدالرحیم اباذری
12- مهدی پورحسین
13- محمدکاظم تقوی
14- سیدصادق قادری الحسینی
15- حسن پویا
16- مهدی حاضری
17- علیرضا نخبه
18- علی پارسا
19- سیدمرتضی سیدابراهیمی
20- عباس فهمیده
21- حمیدرضا شریعتمداری
22- محمود شفیعی
23- عبدالرحیم بدیعی
24- محمود صادقی
25- بهرام دلیر
26- محمدحسن قدردان
27- ابوالحسن غفاری
28- محمدرضا جباران
29- اسد رشیدی
30- ابراهیم طاهری¬کیا
31- حسین شهابی
32- حجت¬الله اخضری
33- عباس اخضری
34- محمود محمدی گیلانی
35- محمدجواد واعظی
36- مصطفی اوجی
37- محمدرضا رضایی
38- سیدجواد مهری
39- سیداحمد مجیدی
40- محمد محب¬الرحمن
41- حسین علیزاده
42- حسن قرانی
43- محسن علوی پیام
44- علی¬محمد پورابراهیم
45- محمد رضایی
46- علی طالبی
47- علی¬اکبر بیگی
48- ربیع¬الله کمری
49- سیدحسن مرتضوی
50- رضا احمدی
51- مهدی محقق
52- علی خدادادی
53- سیدروح الله طباطبایی
54- احمد حیدری
55- سیدباقر موسوی
56- جواد صانعی
57- علی عشاری
58- عباس عباسی کاشانی
59- زین¬العابدین احمدی
60- حسنعلی احمدی
61- اکبر مهری¬آسا
62- سیدسعید موسوی
63- احمد ملکی
64- رضا خسروی
65- شمس¬الدین خسروی
66- قدرت¬الله توسلی
67- عبدالحسین فردوس
68- علی بدیعی
69- رضا احمدی
70- محمدحسین ارجمندنیا
71- رضا امیری
72- قاسم نصیرزاده
73- محمدنبی بانشی
74- ناصر قیامی¬نژاد
75- جعفر سوری
76- علی آزادبخت
77- حسن اکبری
78- علی¬اصغر کیمیائی
79- عبدالله براتی
80- مهدی رضایی
81- محمد صابری
82- علی رضایی
83- یاسین امیری
84- سیدحسین یوسفی فخر
گر نظام آبرویی دارد برآمده از مرجعیت است، چرا برعکس می گویید؟ / متأسفیم که شخصیت بسیار کم نظیر آیت الله شبیری زنجانی مورد اهانت قرار گرفته است؛آیت الله عرب درگفت وگو با شفقنا
شفقنا- آیت الله عرب با انتقاد از نامه آیت الله یزدی به آیت الله العظمی شبیری زنجانی گفت: به عنوان یک طلبه خیلی شرمنده هستم و باید اظهار تأسف کنم که در نظامی که به دست روحانیت احداث و تشکیل شده و به نام نظام جمهوری اسلامی است شاهد چنین برخوردهایی هستیم.
آیت الله عرب، استاد دروس خارج حوزه علمیه در گفت وگو با شفقنا اظهار کرد: شاید در طول تاریخ به این شکل بزرگان مورد اهانت قرار نگرفته باشند؛ مخصوصاً مراجع و تأسف مضاعف این است که به دست بعضی از معممین این اهانت صورت گرفته که بدترین شکل و بدترین بدعتی است که در شرایط کنونی شاهد آن هستیم.
آیت الله عرب در نقد این نامه گفت: در نامه آقای یزدی آمده که احترام به شمای مرجع عالیقدر به خاطر احترام شما به نظام است؛ خیلی جای تأسف است که کاملا مطلبی وارونه معنا شده است. کسی که اندک اطلاعی درباره مرجعیت شیعه داشته باشد می داند که این نهاد با بیش از هزار سال هویت و استقلال و امتیازات خودش را حفظ کرده و همیشه پناهگاه مردم به خصوص مردم بی پناه و مستضعف و مظلوم بوده است. اگر نظام جمهوری اسلامی اعتبار و آبرویی داشته و دارد برآمده از مرجعیت و فتواست. امروز هم که ما ادعا می کنیم نظام بر اساس فقه و ولایت فقیه اداره می شود و واقعیت هم همین است باید این هویت و استقلال را حفظ کنیم. اما چطور شد در نظامی که خودش اعتبارش را از مرجع گرفته گفته می شود احترام مردم به شما به واسطه احترامی است که شما به نظام میگذارید.
وی گفت: انقلاب مبتنی بر فقاهت حضرت امام شکل گرفت. اصل نظام از مرجعیت گرفته شده است و محبوب ماست اما اگر منظور آقای یزدی از نظام، وضعیت فعلی است این را هم آقای یزدی و هم دیگران باید بدانند که منتقدان شرایط کنونی در جامعه محبوبترند.
استاد دورس خارج حوزه علمیه افزود: آقای یزدی خطاب به حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی حفظه الله، گفتند که شما با افراد مسأله دار ملاقات کردید اولاً در ملاقات مراجع و بزرگان هیچگونه محدودیتی نباید قائل باشیم و نیستیم. ما حتی محدودیت دینی و مذهبی هم در ملاقاتها قائل نیستیم. رئیس جمهور روسیه که اصلا دین و مذهب ما و خدا را قبول ندارد خیلی راحت با رهبری نظام ملاقات میکند و هیچ اشکالی هم ندارد و ما اصلا به همین معتقد هستیم. وقتی محدودیت دینی قائل نیستیم محدودیت جناحی و سیاسی قائل شویم؟ این خیلی بد است مخصوصا برای کسی که خودش ادعای فقاهت میکند و عضو شورای نگهبان است.
آیت الله عرب در انتقاد به بخش دیگری از نامه آیت الله یزدی گفت: شخصیتهایی که با آیت الله العظمی آقای شبیری ملاقات کردند خودشان از شخصیت های برجسته و از حواریون نظام و انقلاب بودند. ایشان گفته این آقایان مساله دارند، این آقایان چه مسألهای دارند؟
وی خاطرنشان کرد: از هیچ نظر در مقام مقایسه نیستم و برای تقریب به ذهن از این نمونه استفاده می کنم که ببینیم چطور گاهی افراد در جوامع با بحران محبوبیت فردی دیگر روبرو میشوند. وقتی هشام در طواف دید که مردم از امام سجاد(ع) استقبال میکنند نتوانست تحمل کند. از یک طرف خودش تا بن دندان مسلح اما مردم از فرد دیگری استقبال میکنند. لذا با وجود آنکه حضرت را میشناخت گفت این کیست؟ یعنی شناخت خود از حضرت را انکار کرد. قصد مقایسه هیچ فردی را نداریم. اما میبینیم که با بحران محبوبیت نمیتوان به آسانی برخورد کرد.
آیت الله عرب گفت: ما متأسفیم که شخصیت بسیار کم نظیر از لحاظ علمی و فنی و محبوبی مثل آیت الله آقای شبیری زنجانی اینجا مورد اهانت قرار گرفته آن هم به دست کسی که خودش ادعای فقاهت میکند. جای تأسف است که در نظر بگوییم که ما طرفدار اجتهاد هستیم ولی در عمل شدیدترین و غلیظ ترین نوع انسداد را بخواهیم تجربه و عملیاتی کنیم.
آیت الله عرب در پایان اظهار کرد: یک ملاقات دوستانه صورت گرفته و اصلاً بحث سیاسی نبوده است؛ ملاقات بین استاد و شاگردان قدیمی خودش بوده است. اینکه اینقدر حساسیت ندارد. امیدوارم طلاب و علما و بزرگان و مردم پی ببرند که در ما چه می گذرد و درد کنونی ما چیست.
وزیر ارشاد: مرجعیت فراحزبی است/ حریم مرجعیت را از تسویه حساب سیاسی دور نگاه داریم
سید عباس صالحی در واکنش به نامه محمد یزدی به آیت الله شبیری زنجانی در توییتر خود نوشت: مرجعیت فراحزبی است. در موضوعات اخیر حوزه، حریم مرجعیت را از تسویه حساب سیاسی دور نگاه داریم و مناقشات اصولگرا- اصلاح طلب را به این وادی نکشانیم.
بیانیه نشست دورهای اساتید حوزه علمیه قم در محکومیت توهین به آیتالله شبیری زنجانی: مرجعیت فراتر از دسته بندیهای سیاسی است/ اعتذار مورد انتظار است
در قسمتی از بیانیه نشست دوره ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم با اشاره به جایگاه رفیع نهاد مرجعیت آمده است: هر نوع آسیب رساندن به این مکانت رفیع، بسی نابخردانه و ایجاد شکاف میان حاکمیت و مرجعیت شیعه تلقی شده و اصلاح آن در قالب تبری و اعتذار، مورد انتظار است.
در قسمتی از بیانیه نشست دوره ای اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم با اشاره به جایگاه رفیع نهاد مرجعیت آمده است: هر نوع آسیب رساندن به این مکانت رفیع، بسی نابخردانه و ایجاد شکاف میان حاکمیت و مرجعیت شیعه تلقی شده و اصلاح آن در قالب تبری و اعتذار، مورد انتظار است.
در این نشست دورهای، بیش از هزار نفر از اساتید حوزه عضویت دارند. این نهاد حوزوی بیش از ۱۵ سال است که زیر نظر مراجع عظام تقلید فعالیت دارد.
از چهره های شاخص این نهاد میتوان به حضرات آیات میرسید محمد یثربی، علوی بروجردی، علیدوست، محمدی قائینی ، نظری منفرد و هادوی تهرانی اشاره کرد.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مرجعیت به مثابهی رکن عالی حوزههای علمیه، همواره در جایگاه ابوت و فراتر از دستهبندیهای سیاسی عمل کرده است؛ سیرهای که منجر به اعتماد مردم و بقای حیات حوزه علمیه شیعه گردیده است.
جریانی مبارک که وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه در دوران پرمحنت غیبت برای فقهای عظام مقرر فرموده و تکفل امور شیعه را به آنان سپردهاند.
صیانت از این جایگاه، تحکیم پایههای نظام و تاکیدی بر ارائهی الگوی عملی رفتار طلاب و فضلا نسبت به مشایخ و کبار حوزه است و هر نوع آسیب رساندن به این مکانت رفیع، بسی نابخردانه و ایجاد شکاف میان حاکمیت و مرجعیت شیعه تلقی شده و اصلاح آن در قالب تبری و اعتذار، مورد انتظار است.
به ویژه شخصیتهای باتقوایی که بیش از نیم قرن در حوزههای علمیه به تربیت شاگردان، تدریس، تالیف و تحقیق مشغول بوده و همگان بر فضایل آنان اعتراف دارند.
از این رو، مدرسان و فضلای حوزه علمیه با بیعت مجدد با مقام منیع مرجعیت بر لزوم صیانت از این جایگاه رفیع تاکید می نمایند.
حسن طاهری: هدف از تعیین تکلیف برای سیدالمراجع قم و ایران چیست؟
شفقنا- حسن طاهری سردبیر روزنامه ۱۹ دی قم نوشت: «حاج آقا موسی!» این نام شخصیتی مشهور در میان حوزویان و به غایت محبوب در میان طلاب علوم دینی و البته کمتر شناخته شده در میان عموم مردم است.
سید موسی از بزرگان کم نظیری چون پدر بزرگوارش سید احمد، سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، سید محسن حکیم، ابوالقاسم خویی و فقه و اصول را فرا گرفت.
سید موسی صدر و سید محمد حسین بهشتی از نزدیک ترین هم مباحثان و همدرسان سال های متمادی تحصیل او بودند.
سید موسی شبیری در سال ۱۳۷۳ یکی از هفت مرجعی بود که پس از درگذشت آیت الله العظمی محمد علی اراکی از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه معرفی شد، اما مدت زیادی از تن دادن به مرجعیت خودداری کرد. وی همچنان هیچ پرداخت شهریه ای برای طلبهها در قم ندارد.
زندگینامه خود را انتشار نداد و تا سال ۱۳۷۷ رساله توضیح المسائل منتشر نکرد و همین عوامل باعث شده است که در ظاهر شهرت چندانی در میان عموم مردم نداشته باشد.
مطالعات رجالی او همچنان زبانزد دانشمندان شیعه و اسلام شناسان فعلی مراکز علمی ست.
تبحر او در علم درایه و رجال و اعتقاد به عدم حجیت خبر واحد، از ویژگیهای شاخص اوست.
با این اوصاف کم نظیر آیا تعیین تکلیف و نشان دادن راه از بیراه، برای چنین عالم محبوب و شخصیت ارزشمندی، توجیهی دارد؟
« هدف از تعیین تکلیف برای سیدالمراجع قم و ایران چیست؟!»