پایگاه خبری / تحلیلی نگام_سوم خرداد ۱۳۹۱، 9 سال پیش در چنین روزی ستاره فرمانفرمائیان در لسآنجلس درگذشت. او میگفت: “تا آنوقت میپنداشتم آزادی یعنی در زندان نبودن ولی بعد فهمیدم یعنی اختیار دخالت در امور اجتماعی و سیاسی”.
ستاره فرمانفرمائیان در شیراز زاده شد. پدرش اشرافزاده و سیاستمدار بلندپایه قاجاری و او پانزدهمین از ۳۶ فرزند او بود: «مادرم دختر مباشر پدرم بود. فرزند خانوادهای معمولی و مذهبی از تفرش که از دیرباز به خاطر تربیت دبیران و منشیان به خود میبالید».
او دبستان و دبیرستان را در “تربیت” و مدرسه آمریکاییها “جردن” گذراند ولی به خاطر مخالفت پدرش نتوانست ادامه دهد.
۲۳ ساله بود که برای گذراندن رشتههای جامعهشناسی و مددکاری اجتماعی نخست به لسآنجلس و سپس به شیکاگو رفت و نخستین دانشجوی ایرانی در جنوب کالیفرنیا شد: «هنوز چند ترم از دوره فوق لیسانس را نگذرانده بودم که بیکم و کاست میدانستم مأمورم این رشته (مددکاری اجتماعی) را در ایران پایهگذاری کنم».
دانشگاه هاروارد بعدها نام او را در فهرست زنان پیشرو تأثیرگذار در تاریخ آمریکا ثبت کرد.
۳۳ ساله بود که به ایران بازگشت و مدرسه عالی مددکاری را در تهران گشود و به نخستین مددکاران اجتماعی ایران آموزش داد که چندی بعد یک رشته دانشگاهی شد.
افزون بر این او باعث تصویب قانون “تنظیم خانواده” شد و با همکاری شاگردانش نهادهای خدماتی و رفاهی بسیاری به سود تهیدستان تهران بنیان نهاد و درمانگاهی در محل روسپیخانه “شهر نو” ساخت.
او همچنین نخستین آثار ویژه مددکاری مانند “فحشا در تهران”، “ازدواج زودهنگام و حاملگی در سن پایین در جامعه سنتی و اسلامی” و “تاریخچه مددکاری اجتماعی” را به زبان فارسی منتشر کرد.
با پیروزی انقلاب ۵۷ دانشجویان بنیادگرای اسلامی او را به اتهام “همکاری با طاغوت” در آموزشگاه خدماتی خودش که ویژه تهیدستان بود، دستگیر کردند و قصد اعدامش را داشتند و تنها با میانجیگری آیتالله طالقانی که خدماتش را میشناخت و ارج مینهاد توانست آزاد شود و میهنش را به سوی لسآنجلس ترک کند.
۷۵ ساله بود که ماندگارترین اثرش “دختری از ایران” را به انگلیسی منتشر کرد که خاطرات زندگیاش در ایران و آمریکا را در بر دارد. دو سال بعد ترجمه آن در تهران چاپ شد.
ستاره فرمانفرمایان در ۹۱ سالگی در جنوب کالیفرنیا درگذش