حجت مدیریان
این روز ها برای من بسیار سخت و شکننده شده است . در دوران سیاه احمدی نژاد هیچ شبی نبود که آرام بخوابم و هر شب منتظر اتفاقی ناگوار بودم . تقریبا اکثر دوستانم دستگیر شده بودند و حبس های طولانی برایشان بریده شده بود و من نیز که مدافع جنبش سبز بودم منتظر بودم که هر لحظه این اتفاق برایم بیفتد . خصوصا اینکه من هیچوقت عقاید و نظرات و نیز اعمالم را مخفی نمیکردم و در همین فیس بوک منتشر میکردم . از اول دولت روحانی آن اضطرابها تمام شد و گفتم خوب است در این دولت نفس راحتی خواهیم کشید . ولی این روزها برایم سخت تر از آن روزها شده است . این روزها کمتر نگران شخص خودم هستم ولی نگران ایرانم . نگران دوستان و دوستی هایی هستم که در این فضای قطبی شده از بین میروند ! نگران پایین آمدن میزان صبر و بردباری مردم و نیز افزایش خشم و بدبینی بین مردم هستم . متاسفانه هسته سخت قدرت در ایران به دنبال سخت تر شدن و جامعه مدنی در حالت تعلیق است . دیگر گویی خبری از رواداری و تساهل و تسامح و مسئولیت پذیری و دوست داشتن و عشق و … نیست !هر تلاشی هم در این جهت با انگ و فحش و دشمن پنداری مواجه خواهد شد . دلم میخواهد بدانم که علاوه بر نقش حاکمیت ، رسانه ها و بخصوص رسانه های مجازی چقدر در بوجود آمدن این وضع نقش داشته اند و دارند ؟ ما چقدر ؟