✍️ حسن مایلی
آرژانتینیها ایتالیاییهایی هستند که اسپانیایی حرف میزنند تصور میکنند انگلیسی هستند و رویای پاریس را در ذهن میگذرانند (کریس تیلور، کتاب بازی زیبا، ۱۹۹۹).
جام ملتهای آمریکای جنوبی موسوم به کوپا آمریکا در حالی در خاک برزیل برگزار میشود که قدرتهای منطقه کونمبول همچون برزیل و آرژانتین فرسنگها با دوران شکوه خود فاصله دارند؛ هرچند رشد فوتبال کلمبیا و اروگوئه در دههی گذشته را نمیتوان کتمان کرد.
آلبی سلسته درحالی پای به آوردگاه کوپا میگذارد که بدون تردید در بدترین شرایط خود طی ۴۲ سال گذشته به سر میبرد. وضعیت کنونی آرژانتینیها را شاید بتوان تنها با اوضاع و احوال نابهسامان آنها پس از جامجهانی ۱۹۵۸ قابل قیاس دانست که پس از شکست تحقیر آمیز آن هم با شش گل مقابل چکسلواکی با جام وداع کردند و اسباب بروز خشم یک ملت را فراهم آوردند. مردم آرژانتین پس از جام منحوس ۵۸ چنان خشمگین و سرخورده شدند که فوتبال را مایه شرم و خفت خواندند! با این همه با نظری گذرا بر اوضاع و احوال آرژانتینیها در آن دوران میتوان قهرمانیهای مکرر آنها را در کوپا به وضوح رؤیت کرد؛ درحالیکه اکنون ۲۸ سال است سرزمین نقره در انتظار طلایِ ناب کوپا به سر میبرد!
با این وصف آلبی سلسته برای جبران ناکامیهای اخیر خود از جمله تحقیر در جام جهانی ۲۰۱۸ نیازمند کسب نتایج مطلوب در کوپای ۲۰۲۱ است تا بدین رهیافت روح خدشهدار شده ملتی را التیام بخشد كه فوتبال یکی از ارکان هویت آن است.
آلبی سلسته؛ کوپا و حسرت ۲۸ ساله!
فوتبال آرژانتین درحالی تجربه ۱۴ عنوان قهرمانی کوپا را در کارنامه خود دارد که از آخرین قهرمانی آنها در کوپا ۲۸ سال میگذرد هرچند در این دوران موفق به کسب چهار عنوان نایب قهرمانی شدهاند.
پس از کسب اولین قهرمانی آلبیسلسته به سال ۱۹۲۱ آنها مابین سالهای ۱۹۲۱ الی ۱۹۵۹ موفق به کسب ۱۲ عنوان قهرمانی در کوپا شدند. در این بین نقش بیبدیل گیلرمو استابیله سرمربی آرژانتین (۱۹۳۹ الی ۱۹۵۸) با کسب شش عنوان قهرمانی پر رنگتر از سایرین است. استابیله که آقای گلی جام جهانی ۱۹۳۰ را نیز یدک میکشید رکوردار فتح کوپا در ادوار آن نیز به شمار میرود.
آلبی سلسته یکسال پس از جدایی استابیله به سال ۱۹۵۹ بار دیگر کوپا را فتح کرد البته اینبار تحت هدایت ویتوریو اسپینیتو مربی شهیر آرژانتینی که فوتبال نتیجهگرا را در سرزمین نقره پایهریزی کرد و شاگردانی چون دکتر کارلوس بیلاردو را تربیت کرد که سه دهه بعد سرزمین نقره را با فتح جام جهانی ۱۹۸۶ زراندود کرد!
پس از فتح کوپای ۱۹۵۹ فوتبال آرژانتین ۳۴ سال در فتح کوپا ناکام ماند؛ گرچه آلبی سلسته بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ با حضور لوییز سزار منوتی که بسیاری وی را برترین مربی تاریخ آلبی سلسته میدانند؛ متحول شد و به کمک نبوغ منوتی حتی جام جهانی ۱۹۷۸ را کسب کرد؛ اما وی موفق به کسب کوپا آمریکا نشد.
پس از منوتی دکتر بیلاردو مابین سالهای ۱۹۸۳ الی ۱۹۹۰ هدایت آلبیسلسته را عهدهدار شد. وی نیز گرچه موفق به قهرمانی جام جهانی ۱۹۸۶ و نایب قهرمانی جام جهانی ۱۹۹۰ شد؛ اما در این دوران نیز آرژانتینیها علیرغم حضور دیهگو مارادونا در ترکیب خود موفق به فتح کوپا آمریکا نشدند تا کماکان در امتداد ناکامی طی طریق کنند!
پس از بیلاردو هدایت آلبی سلسته بر دوش آلفیو باسیله گذاشته شد. باسیله پس از کسب نتایج مطلوب با ریسینگ کلوپ و ولزسالزفیرد در حالی هدایت آرژانتین را برعهده گرفت که گذار بین نسلی بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته بود. باسیله با تکیه بر جوانانی همچون گابریل باتیستوتا، فرناندو ردوندو، دیهگو سیمئونه، سرجیو گویگوچهآ و کاسرس در کنار با تجربگانی چون اسکار رویجری و کلودیو کانیجیا موفق به فتح کوپا آمریکا در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۳ شد و طلسم ۳۴ ساله فتح کوپا را شکست؛ هرچند با نتایج ضعیف در جامجهانی ۱۹۹۴ پروژه او با شکستی مفتضحانه پایان یافت!
از سال ۱۹۹۳ تاکنون آلبی سلسته علیرغم حضور مربیان بزرگی همچون: دانیل پاسارلا، مارچلو بیلسا وتاتا مارتینو همواره در فتح کوپا ناکام بوده است؛ گرچه طی ۲۸ سال گذشته چهار بار به فینال کوپا رسیدهاند؛ اما یا اسیر جادوی مردان سامبا شدهاند یا دست تقدیر پای آنها را در برابر سرخپوستان شیلیایی آن هم در ضیافت پنالتیها بسته است! در آخرین دوره کوپا که دو سال پیش برگزار شد با شکست در برابر برزیل از صعود به فینال بازماندند.
فوتبال آرژانتین و کارکرد دوگانه!
فوتبال بهعنوان یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی دو قرن اخیر بهدلایل کارکردهای سیاسی و اجتماعی خود همواره مورد توجه نظامهای سیاسی بودهاست. در این بین فوتبال آرژانتین مثالی بکر از کارکردهای سیاسی و اجتماعی ورزش بهشمار میرود. این اثرات دوسویه بهخصوص مابین سالهای ۱۹۸۳_۱۹۷۶ مقارن با حکومت ژنرالهای نظامی بر سرزمین نقره بیش از هر زمان دیگری جلوه بروز یافت. اگر فوتبال آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ همنوا با طبقه حاکم درصدد استحکام بنیان رژیم دیکتاتوری رافائل خورخه ویدلا برآمد، سرپوشی بر استبداد ویدلا شد و چون پتکی بر سر مادران ناپدیدشدگان کوبیده شد؛ اما همین فوتبال کمتر از ۸ سال بعد روحی آسمانی یافت، دست مارادونا دست خدا شد و سایههای رحمتش چون زرهی طلایی سرزمین نقره را در برابر تحقیر ناشی از شکست فالکلند محافظت کرد.
پیوند سیاست و فوتبال از دیرباز فوتبال آرژانتین را تحت الشعاع قرار داده است. باشگاههای فوتبال آرژانتین همواره ویترین سیاستمداران بوده و رؤسای اتحادیههای فوتبال نیز هیچگاه برای ورود به پستهای سیاسی با مشکل مواجه نبودهاند. در میان ۲۹ رئیس اتحادیه فوتبال آرژانتین از ۱۹۳۴_۲۰۰۰ یکسوم آنها در مشاغل بالای سیاسی فعالیت کردهاند.
فوتبال که در نظرگاه برخی جامعهشناسان ابزاری برای تولید انبوه غفلت، سلب اندیشه، انحراف اذهان عمومی و ترویج فرهنگ واراداتی است، البته به دلیل برخورداری از ظرفیتهای سیاسی در برخی موارد چون غلبه آرژانتین بر انگلستان در جامجهانی ۱۹۸۶ ابزاری برای نمایاندن چهره زشت استعمار و البته بازگشت غرور جریحهدار شده یک ملت بوده است.
بیمهاو امیدها!
با این وصف آلبی سلسته در حالی پا به رقابتهای کوپا آمریکا میگذارد که در شرایط بسیار دشواری قرار دارد. نتایج نامطلوب در جام جهانی ۲۰۱۸ و افت کیفی تیم طی سالهای اخیر هوادارن متعصب آرژانتینی را بیش از هر زمان دیگری به آینده ناامید کرده است؛ هرچند کسب عنوان سومی کوپای ۲۰۱۹ و نتایج نسبتا پایدار با اسکالونی در مقدماتی جامجهانی تا حدی التیامی بر زخم های کنونی بوده است. با این وصف بسیاری بر این باورند که لیونل اسکالونی سرمربی فعلی فاقد تجربه و توان لازم برای هدایت تیم است. افت کیفی آلبی سلسته طی یک دهه اخیر در سطح ملی و باشگاهی کاملا مشهود و قابل رویت است که بسیاری معتقدند علت اصلی آن افت تیمهای پایه فوتبال آرژانتین طی سالهای اخیر است. فوتبال آرژانتین که در دهه نود و ابتدای هزاره دوم سردمدار فتح جامهای جهانی نوجوانان، جوانان و امید بود و ستارگان بیشماری را به دنیای فوتبال معرفی کرد طی یک دهه گذشته همواره تیمی ناکام در رده پایه بوده است و فرسنگها با دوران شکوه خود فاصله دارد.
خروج خوزه نستور پکرمن و تیم همراه وی از عرصه سیاستگذاری فوتبال پایه و ضعف ساختاری فدراسیون فوتبال آرژانتین را میتوان از جمله علل افول آنها در رده پایه و به تبع آن در رده بزرگسالان دانست.
لیونل اسکالونی گرچه در دوران بازی خود سابقه حضور در ترکیب لاتزیو، سانتاندر، آتالانتا و لاکرونیا آن هم در دوران شکوه لاکرونیای تحت هدایت خاویر ایرورهتا را دارد؛ اما تنها سابقه مربیگری وی دستیاری خورخه سامپائولی در سویا و نیمکت آلبی سلسته پس از جامجهانی ۲۰۱۸ بوده است. عدم توازن بین خطوط سهگانه تیم، فقدان بازیکن با کیفیت در خط دفاعی و میانی، نبود روحیه جنگندگی و نیز تجربه کم بازیکنان و نیمکت تیم از یکسو و سردرگمی در ساختار بازی و دور شدن از هویت فوتبال گائوچوی آرژانتینی از سوی دیگر از جمله مهمترین چالشهای آلبی سلسته در طی سالهای اخیر به شمار میرود.
با این وصف هواداران فوتبال در آرژانتین همچنان کورسوی امید خود را به ساق پای لیونل مسی گره زدهاند تا با درخشش وی هم ناکامی ۲۸ ساله فتح کوپا را پایان دهند و هم مسی را به کسب توپ طلا سوق دهند.
در روزگاری که نه خبری از چکمه ژنرالهای آرژانتینی است و نه دستِ خدا زره طلایی سرزمین نقره، هواداران متعصب آلبی سلسلته کورسوی امید خود را به ساق پای لیونل مسی گره زدهاند!
حال باید به انتظار نشست و دید آیا لیونل اسکالونی بر روی نیمکت و لیونل مسی در مستطیل سبز میتوانند با هدایت و رهبریِ اندک ستارگان خود، شور آمیخته با خشم مردمان سرزمین نقره را با طلایِ ناب کوپا پاسخی درخور دهند یا کماکان در امتداد ناکامی قدم خواهند گذاشت!