پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ۱۰۹ سال پیش در مهرماه ۱۲۹۱ سرورالدوله محصص در لاهیجان زاده شد. او گفت که “به صفحه دلِ من نقشه وطن نقش است؛ چرا که نقش وطن دلبر و نگار من است”.
سرور محصص متخلص به مهکامه در خانواده فرهیختهای پرورش یافت. پدرش زمیندار و مادرش به خوشنویسی آشنا بود و شعر میگفت. آموزش فارسی را نخست با آموزگاران سرخانه آغاز کرد.
۹ ساله بود که پنج هزار بیت شعر ازبر داشت و یک سال پس از آن نخستین شعرش را سرود. او در 14 سالگی پدر و یک سال پس از آن مادرش را از دست داد اما 2 سال بعد در دارالمعلمات نخست آموزگار و سپس ناظم مدرسه شد.
از نوجوانی عضو جنبش زنان ایران شد و با سرودن اشعار آزادیخواهانه به شهرت رسید. سرورالدوله محصص ۲۰ ساله بود که سرپرستی “سازمان اکابر نسوان رشت” را به عهده گرفت که ۲۰۰ زن سالمند را آموزش میداد. در همان سال با پسرعمویش پیوند زناشویی بست و چهار فرزند آورد که به خاطر درگذشت زودهنگام همسرش، خودش آنها را بزرگ کرد.
او همچنین در 22 سالگی در جشن هزاره فردوسی یکی از سرودههایش را خواند و در میان پنج سراینده تراز اول آن همایش جا گرفت.
“جهان را خرد دان و او را هنر
سخن را صدف دان و او را گهر
سراسر فرازان دانشپژوه
کزو سرفراز است ایرانگروه”.
سرورالدوله محصص 29 ساله بود که وزارت فرهنگ دبیرستان دخترانه فروغ رشت یعنی نخستین دبیرستان دخترانه گیلان را از آمریکاییها گرفت و او را سرپرست آن آموزشگاه قرار داد: “چو کردگار، مددکار و یادگار من است
فروغ کار من از لطف کردگار من است
گر اعتبار کسان مکنت است و مال و منال
کمال و دانش و فرهنگ اعتبار من است
دیار غرب ز خورشید شرق نورانیست
دیار علم درخشنده از دیار من است”.
او با سرایندگان مطرح همزمانش به ویژه پروین اعتصامی دوستی و همنشینی و نامهنگاری داشت: “تو سراپا همه لطفی عجب آنجاست که ما
با چنین بیهنری شامل الطاف توییم”.
او همچنین در 34 سالگی عضو هیئت رئیسه “کنگره شعرا و نویسندگان ایران” شد و از جمله با ملکالشعرا بهار (وزیر فرهنگ وقت)، بدیعالزمان فروزانفر، سعید نفیسی و صادق هدایت آشنا و شعرهایش مطرح شد: “به خاک پاک تو سوگند ای دیار عزیز
که نام تو شرف و عز و افتخار من است
اگر به صورت ظاهر، فتاد تفرقهای
همیشه نقشه تو در بر و کنار من است”.
سرورالدوله مهکامه محصص در ۶۶ سالگی در تهران درگذشت.