✍️ سلمان موسوی
خبر نیآمدنش همچون ( اخبار مربوط به طی )هفته های اخیر در صدر اخبار سیاسی ایستادو ارزش برابری دلار را بالابرد.
شاید در میان تمام کسانی که از سر لجاجت و قهرِ عاطفی به خاطر نومیدی ها به صندوق رای و انتخابات ، دم؟؟ ( ازچی) میزدند اما در عمق وجودشان نیم نگاهی به روزنه انتخابات و آمدن ظریف می انداختند اما، به یکباره سوسوی نیم جان شمع امید خاموش، وان روزن بسته شد.
اقای دیپلمات با نیامدنش چند درس را بعنوان سرمشق جامعه و مشق شب برای مردمان و فعالین نگاشت .
نوشته او در اخرین نگاهش از اسمان منافع ملی به زمینِ بازی پرحرف وحدیث سیاستِداخلی کشور حاوی چندین پیامِ پرمایه ی تامل برانگیز و اموزنده ی مورد تایید خردمندان وطن است؛
یکم__ اگرچه در عرصه ی سیاست و مسئولیت های اجتماعی ما ایرانیان تکلیف گریز و مشق های نانوشته ی بسیار داریم
اما سرمشق های این دوره از تاریخ ما این است
دوم_راه توسعه و پیشرفت تنها با سیاست میانجی و کیش شخصیت ره بجایی نخواهد برد
سوم__فردای بهتر و امن ایران با حضور و ظهور مردم در عرصه های اجتماعی و آموزش های همدلانه با تکیه بر اخلاق مدنی میگذرد
چهارم__ پیام ظریف این بود که روح حاکم بر کشور ما دیپلماسی را فدای میدانمیکند و روح میدان بر دیپلماسی پیروز است ، پس نیآمد تا هزینه ها را تقلیل دهد
پنجم_پیام ظریف به سیاستمدارانی که ماندن در قدرت را به هر قیمتی میخواستند این بود که می شود شهوت قدرت را بخاطر بازتولید ارزشها و امید در جامعه کنار نهاد
سرمشق ظریف برای طفلان مدرسه سیاست ایرانی و احوالات ایرانِ امروز این بود که با صرف رای دادن و شرکت در انتخابات نمیتوان به فرداهای بهتر امید بست
مشق این دوره تاریخی برای فرزندان ایرانزمین تقویت وجدان عمومی و ارتقا خودمختاری خردمحور ، پذیرش مسئولیت فردی و جمعی ،تلاش برای همزیستی صلح خواهانه و گفتگویی همدلانه (و ظاهر شدن بر دیگری برای تجلی__اینعبارت مفهموم نیست. )برای تحقق دموکراسی مشارکتی است
اگر چه در این مشق شب، تاریکی است،دود شمع است و کورسویی اما در دل ما یک امید جریان دارد
طلوع صبحی برای در دست داشتن مشقی که بر صفحه ی تاریخ ایران نقش بست.