✍?سیدافضل موسوی
رئیس مجلس این روزها با وجود محدودیتهای پروتکلهای بهداشتی، سفرهای استانی را در دستور کار خود قرار داده است. آن هم در حالی که اساسا انجام چنین سفرهایی نه در مجموعه وظایف رئیس مجلس میگنجد و نه اصلا انجام چنین سفرهایی آن هم با این فواصل نزدیک به هم و فشرده میتواند گرهای از گره مردم آن استانها باز کند.
سفرهای استانی اگر مشکلگشا بود در همان 8 سال دولت محمود احمدینژاد به جای به جا گذاردن آن همه وعدههای انجام نشده برای دولت بعد در همان دولت مشکلات مردم را حل و فصل میکرد. بنابراین برای همه به روشنی روز معلوم است که این قبیل سفرها تنها جنبه تبلیغاتی دارند و نه جنبه کارکردی و تخصصی.
کیست که نداند آقای قالیباف برای رسیدن به پاستور و ریاستجمهوری برنامهریزی کرده و این سفرها هم برای ایشان جنبه تبلیغاتی دارد.
با این حال در مواجهه با انتقاداتی که به این سفرها » نظارت میدانی « میشود حامیان ایشان از ضرورت سخن نمیگویند و این موضوع را در چارچوب وظایف مجلس تعریف میکنند. البته درست است که نظارت از وظایف مهم هر مجلسی است اما سفرهای آقای قالیباف در این مقوله نمیگنجند.
چه آنکه اگر واقعا هم منظور از این سفرها نظارت باشد نه رئیس مجلس که کمیسیونهای مجلس باید به این سفرها بروند. در واقع هر کمیسیون تخصصی بر اساس وظایف و اختیارات محوله به آن باید به مناطق مختلف برود و روند اجرای مصوبات مجلس در آن حیطه تخصصی را بررسی کند و در جریان چگونگی انجام آن قرار بگیرد.
به علاوه حتی در این صورت هم در حال حاضر که حدود سه ماه از عمر مجلس یازدهم بیشتر نمیگذرد و این مجلس هنوز مصوبهای در کارنامه خود ندارد که به مرحله ابلاغ به دولت و اجرا رسیده باشد، بحث نظارت یک ادعا بیشتر نیست. به هرحال این اقدامات باید در مسیر کار مجلس و بر اساس مصوبات آن صورت بگیرد.
اگرنه رئیس مجلس اولا به وظایف و اختیارات همه کمیسیونها احاطه ندارد و ثانیا در شرایط فعلی اصلا معلوم نیست که مجلس چه مصوباتی داشته که آقایان میخواهند بر آن نظارت کنند.هنوز نه بودجهای تصویب شده و نه قانونی به دولت از این مجلس ابلاغ شده است. به علاوه در مجلس تنها یک نماینده تصمیمگیر نیست. مجلس با تصمیم اکثریت اداره میشود. نمایندگان به موضوعات مطرح شده در مجلس رای میدهند تا آن موضوع قابلیت قانونی پیدا کند. بنابراین رئیس مجلس نمیتواند در این سفرها از جانب خود وعدهای بدهد. چرا که ممکن است این وعده با رای موافق نمایندگان همراه نشود.
نکته دیگر این است که در بطن این سفرها نوعی عدم صداقت با مردم وجود دارد. یک موقع است که یک کاندیدا برای تبلیغات ریاستجمهوری به جایی سفر میکند اما یک وقت دیگر فرد به عنوان رئیس مجلس به سفر میرود اما در عمل قصد او تبلیغات ریاستجمهوری است. این کار از صداقت به دور است. نباید کاری انجام بدهیم و آن را طور دیگری جلوه دهیم. نماینده مجلس باید با مردم روراست باشد. ایشان باید بگوید میخواهم رئیسجمهور شوم و از الان مقدمات آن را فراهم میکنم.