محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ این پسر جایی در حاشیه شهر به دنیا آمده است. هر چه هست شناسنامه و اوراق هویتی ندارد ولی پانزده شانزده ساله به نظر میرسد. خانوادهای در همین حاشیه او را بزرگ کردهاند. نداشتن اوراق هویتی باعث شده نتواند درست و حسابی مدرسه برود.
✅ یکی از سازمانهای مردمنهاد که برای توانمندسازی کودکان در معرض آسیب کمک میکنند تلاش کرد و مدیر مدرسهای را متقاعد کرده بود که با مسئولیت خودش او را در مدرسه بپذیرد. سه سال مدرسه رفته و با عوض شدن مدیر مدرسه، مدیر جدید نپذیرفت در مدرسه باشد.
✅ مدرسه را ترک کرده و مدتی با بیپولی و بیکاری سر کرده اما حالا کار پیدا کرده است. پسرک حالا در حاشیه شهر به صورت خردهفروشی مواد مخدر جابهجا میکند. خودش میداند عاقبت خوشی ندارد و از مددکارش خواسته برایش کار جور کند اما درآمدش هم بد نیست.
✅ خودش میگوید با اینکه نپذیرفته مواد مخدر در اندازه زیاد را در شهر جابهجا کند ولی بین روزی پنجاه تا صد هزار تومان درآمد دارد. درآمدی که برای این حاشیه شهر خیلی خوب است.
✅ نداشتن اوراق هویتی باعث شد راهی به مدرسه نیابد و زیستن در حاشیه بدون مدرسه، مانع از آن شد که فارسی را هم درست بیاموزد. پسرک حالا هویت حاشیه و بیهویتی نداشتن اوراق هویتی را در خود نهادینه کرده است.
✅ صدها هزار میلیارد تومان یارانه پنهان سوخت برای همه و ازجمله ثروتمندترین اقشار جامعه، یارانه پرداختی به صنایع انرژیبر، فرار مالیاتی هولدینگهای بزرگ اقتصادی و هزار و یک جور رانت موجود در بودجه و منابع فرابودجهای؛ و سهم او نه فقط آموزش و حمایت اجتماعی مناسب نیست، حتی همان چهلوپنج هزار تومان یارانه هم نیست.
✅ او اصلاً شناسنامه ندارد که جایی ثبت شده باشد و یارانه بگیرد. درد عمیقتر از این حرفهاست، او زبان فارسی را هم به عنوان سهماش از نظام آموزشی نیاموخته است تا بتواند به زبانی که همه بفهمند بگوید «سهم من کجاست؟»