مهدی نوربخش
کاری که نمایندگان مجلس با وزیر امورخارجه کشورمان، آقای دکتر محمدجواد ظریف، در مجلس کردند؛ بسیار زشت و شنیع بود. این نوع حملات فقط از دشمنی آنها با این دولت پرده برمیداشت و هیچ چیز دیگری را ثابت نمیکرد.
این کار فقط از عهده مجلسی بر میآمد که نمایندگان اقلیت و نه اکثریت رایدهندگان باشد. مشکل مجلس حداقلی آیینه تمامنمای مشکل سیاست در کشور ما، ایران، است.
گروهی حداقلی سیاست کشور را در زیر کنترل و احاطه خود آوردهاند و شوراینگهبان هم در میان یک جامعه با بیش از ۸۰ میلیون جمعیت، اقلیتی را انتخاب میکند که باز منافع همین اقلیت را پاس دارد.
این نمایندگان اقلیت ظریف را دروغگو خطاب کردند. نماینده خمینی شهر گفت: “نه فقط ظریف، بلکه روحانی هم به دلیل خیانت به این مملکت باید محاکمه شود”.
اما جواب آقای ظریف در مقابل همه این بیمهریها این بود که از خود برای تصمیمگیری در سیاستخارجی سلب مسئولیت کند و برای دفاع از خود، وزارت امورخارجه و سیاستهایش به رهبری رجوع دهد که او را صادق و شجاع نامیده است.
با ظریف میتوان مخالف بود؛ اما در اینکه او به نظام کشور تعهد داده است، منتخب رهبری برای پست وزارت امورخارجه است و عامل سیاستهای خارجی رهبر جمهوری اسلامی است؛ شکی وجود ندارد.
اما چرا با علم به اینکه ظریف طراح سیاستهای خارجی کشور نیست و نماینده رهبری است، نمایندگان مجلس یازدهم تصمیم گرفتهاند به او هتاکی کنند؟ پدیدهای است که باید آن را فهمید.