میدان سیاستورزی بشری عرصهی درگیری حق و باطل یا خیر و شر نیست، بلکه صحنهی رقابت و بازی به تعبیر برخی خوب و خوبتر یا به تعبیر بسیاری دیگر بد و بدتر است، و اساساً فیصلهبخش بودن نظر اکثریت در چنین صحنهای معنی پیدا میکند.
در این میدان که قدرت و به تبع آن ثروت و منزلت هدف اصلی است و برای بسیاری از بازیگران بهدست آوردن آن استفاده از هر وسیلهای را توجیه میکند، اخلاق گوهر نایابی است که فقط گروهها و افراد معدودی ارادهی مراعات آن را دارند، و در عرصهی سیاستورزی ایران بدون تردید نهضت آزادی یکی از این نادره گروههاست.
نمود این رفتار اخلاقی را بهخوبی میتوان هم در افرادی که سابقهی همکاری با این گروه را داشتند و بعدها از آنها فاصله گرفتند، مانند شهید رجایی و شهید چمران، و هم افرادی که به همکاری خود با نهضت آزادی ادامه دادند، مانند مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم یدالله سحابی و مرحوم ابراهیم یزدی مشاهده کرد.
بهنظر من برای این اخلاقی بودن و اخلاقی ماندن دو دلیل اصلی میتوان اقامه کرد.
دلیل اول به نیت انسانی و دینی خالص بنیانگذارن آن مرحوم طالقانی، مرحوم سحابی و مرحوم بازرگان بازمیگردد، که خود انسانهایی عمیقاً متدین و اخلاقی بودند.
دلیل دوم این است که نهضت آزادی هزینهی سیاستورزی خود را نه از کیسهی فقرا (مانند کمیتهی امداد) یا جیب متدینین پاکباخته (مانند خزانهی تولیت زیارتگاهها) یا بیتالمال، بلکه از دارایی خود اعضا تأمین کرده است، که من آن را سیاستورزی حلال مینامم.
در مقابل ادب، حیا، صداقت و دینورزی ناب این مردان سر تعظیم فرود میآورم و برای مرحوم تازه گذشته از این قوم، شادروان آقای دکتر ابراهیم یزدی آرامش، علو درجه و رستگاری آرزو میکنم.
برگرفته از صفحه فیس بوک نویسنده