✍️ مجتبی نجفی
با سخنان دو روز قبل رهبر جمهوری اسلامی حالا بیش از پیش تبعات آن فایل معروف افشا شده مشخص شد. رهبری وزیر خارجه را مجری دانست و از نقش سپاه قدس در سیاست خارجی تمجید کرد. البته پیش تر برجام را محصول عدم توجه وزارت خارجه دانسته بود اما امروز وزیر خارجه را مجری محض.
رهبری میگوید در هیچ جای دنیا وزارت خارجه تصمیم گیرنده سیاست خارجی نیست اما یک سوی حقیقیت را نمیگوید که در کشورهای دموکراتیک چند سال یکبار فرصت تجدیدنظر در سیاست خارجی از طریق صندوق رای هست. یا بدون هزینه و زندان شهروندان میتوانند کنش اعتراضی کنند. در ایران رهبری سی سال بیشتر است حتی به پرسش یک خبرنگار هم پاسخ نداده چه برسد به شهروندان عادی . رهبری از خُرد کردن کارگزاران خود لذت میبرد چون هیچ قدی نباید از قامت دیکتاتور بلندتر باشد. محبوبیت خاتمی را بر نمیتابید. از نه بزرگ موسوی-کروبی به فصل الخطاب هشتادوهشتش هنوز کینه دارد و محصوران را با چوب تهمت بدون امکان دفاع بعد از دوازده سال مینوازد. حالا ببینید چه بر سر وزیر خارجه اش آورده که حتی در قامت یک دانشگاهی میگوید نظر رهبری، فصل الخطاب بحث های کارشناسی است!
ابتدا او را مجبور کردند از آحاد ملت عذر بخواهد و بعد از خانواده سلیمانی و بعد به خاطر اینکه خاطر اعلیحضرت مکدر شده عذرخواهی کرده. چرا؟ چون گفت دیپلمات نباید ابزار دست نظامی باشد رابطه بر عکس است. ظریف به افسانه مقایسه تبلیغاتی اش با مصدق پایان داد و نقش یک تحقیر شده بدون کنش اعتراضی را ایفا کرد. او شاید برای توافق هسته ای گزینه خوبی باشد اما قبای ریاست جمهوری برای او گشاد است.
معتقدم که در ساختار قدرت ایران افراد ظریف نمیتوانند برای حقوق مردم مبارزه کنند. این میدان برای استخواندارهاست، همان دهه شصتی های تحول یافته بسیار محکم تر از تیپ تکنوکرات های مطیع هستند. همانها که با تشر سلطان نمی لرزند. همانها که ده سال بیشتر است تاوان یک نه بزرگ را میدهند. وقتی خط قرمز خود را حقوق ملت اعلام کردند و پایش ایستادند.
ساختار قدرت در ایران میدان درسهای دانشگاهی نیست میدان مقاومت مدنی در برابر ساختاری مسلح به پول نفت، چکمه نظامیان، نهادها و کارتل های اقتصادی است. خود رهبری بهتر از همه حتی اصلاح طلبان می داند چرا موسوی کروبی را یازده سال حصر غیر قانونی کرده. او قامت بلند را دوست ندارد، حد رقیب را در اندازه نمکی ظریف عارف جهانگیری تعریف کرده. مهره هایی قابل کنترل که حتی حاضرند اعتبار دانشگاهی خود فدای تشر اعلیحضرت کنند. این واقعیت است خوشتان بیاید یا نه سیاست در ایران مقاومت مدنی، بازسازی نیروهای اجتماعی، نهادسازی و قدرت مردمی می خواهد. با التماس و تمنا و خواهش نمیشود. دلیلی هم نیست بشود. رهبری بیستسال برای حذف تلاش کرده. با تمنا امتیاز نمی دهد.