✍️ محسن کمالیان
میان مجتهدان بلندمرتبهای که پس از پیروزی انقلاب حضور داشتند، انسانی بهروشنبینی، آزادگی و شجاعت آیةالله العظمی سید رضا صدر، برادر بزرگ امام موسی صدر، کم دیدهام. وی فرازی از بازجویی احمد خزاعی، رئیس اطلاعات قم را در اواسط دههی شصت شمسی از خود چنین گزارش کرده است [۱]:
بازجو: شما در این چند ساله در هیچ یک از مجالس ما شرکت نکردید؛ نه در مجالس ختم شهیدان و نه در مجالس جشن، نه در نماز جمعه! انگیزهی شما در شرکت نکردن چه بود؟
صدر: چون من با جمهورى اسلامى مخالف بودم و شرکت من در این مجالس، تأیید از آن بود. لذا شرکت نکردم. باور کنید که مخالفت خود را با جمهورى اسلامى، پیش از رفراندم با آقاى خمینى در میان نهادم. گفتم: حاج آقا! من با جمهورى اسلامى مخالفم. پرسید: مخالفى؟ گفتم: آرى. پرسید: چرا؟ گفتم: حکومتهاى جهان هر شکلى که دارند، دیکتاتورى سیاه یا سرخ، دموکراسى، تکحزبى و یا چندحزبى، نمیتوانند همهی افراد ملت را راضى نگه دارند و فاقد چنین قدرتى هستند. جمهورى اسلامى بههر شکلى که در آینده حکومت کند، ناراضی بسیار خواهد داشت و اینان از اسلام ناراضى خواهند شد. پس جمهورى اسلامى بهزیان اسلام است. پاکستان این کار را کرد، حکومت سعودى [هم] ادعا میکند حکومتش اسلامى است. [امام خمینی] پرسید پس چه کنیم؟ گفتم: جمهورىِ تنها اعلام کنید! وقتى جمهورى تنها اعلام شد، قوانین را اسلامى کنید. آنوقت ناراضیهاى حکومت میگویند: جمهورى اسلامى نکردند [که] چنین شد؛ اگر جمهورى اسلامى میکردند، چنین نمیشد. تاریخ نشان داده که حکومتهایى که بهنام مذهب پایهگذارى شده، بهسود مذهب نبوده است و بغضِ مذهب را در دلها ایجاد کرده. تنها حکومتى که بهسود مذهب است، حکومت «لائیک» میباشد.
[۱]. ر.ک. بهجزوهی «در زندان ولایت فقیه»، اثر سید رضا صدر.