پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️ سعید معدنی
سوالی که مطرح میشود این است چرا برخی در مناطق محروم و مرزنشین از زدن واکسن خودداری می کنند و یا به رعایت پروتکلهای بهداشتی چندان روی خوش نشان نمی دهند؟
مرکزگرایی بودن در کشور ما دلیل بسیاری از مشکلات امروز مردمانی مثل ساکنان سیستان و بلوچستان است. در حقیقت مرکزگرایی در شرایط عادی موجب به فراموشی سپردن مناطق محروم در طی دههها می شود و فرهنگ عمومی جامعه یکسان یا نزدیک به هم رشد نمیکند. در چنین شرایطی تعدادی از شهرهای مرکزی و بخصوص پایتخت و مراکز استان ها روبه پیشرفت خواهند بود و سایر مناطق محروم روستایی و شهرهای کوچک از رشد اجتماعی و فرهنگ عمومی عقب میمانند. بخصوص اگر این مناطق محروم نزدیک به مرزها باشند.البته یادمان باشد تقریبا در بسیاری از کشورها و حتی کشورهای صنعتی شهر ها و مناطق مرز نشین عقب مانده تر از و شهرها و مناطق مرکزی هستند. وقتی بین مرکز و پیرامون فاصله زیاد می شود در حالت عادی شاید صدای محرومان را کسی نشنود، ولی هنگامی که جامعه با بحران مواجه می شود آنگاه شکاف میان مناطق محروم و شهرهای مرکزی و پایتخت بیشتر خودنمایی میکند.
متاسفانه ما در یک قرن اخیر دائما روی پایتخت و در نهایت روی مراکز استانها سرمایهگذاری کرده ایم و کمتر به مناطق محروم پرداخته ایم. به عبارتی می توان گفت نه تنها مناطق محروم بویژه سیستان و بلوچستان همزمان با پایتخت بلکه بسیار هم عقب مانده هستند. به همین خاطر در جدای از مبحث اقتصاد، در باره فرهنگ عمونی نیز در مناطق مختلف کشور ما ناموزونی حاکم است. این ناموزونی به همراه فقر و عقب ماندگی باعث شده مردم ساکن در مناطق محروم به مرکز نشینان اعتمادی نداشته باشند و وقتی در سربزنگاههای بحرانی مثل بیماری واگیردار به به شهرنشینان اعتماد نکنند و وقتی که به رعایت کامل پروتکلها یا زدن واکسن دعوت می شوند از این امر خودداری می کنند.
در مورد سیستان و بلوچستان هم باید بگویم که این استان محروم ترین منطقه ایران است در حالی که تاریخ آن دیرینه، و در همه ادوار تاریخ چند هزار ساله یکی از مهدهای تمدنی ایران زمین بوده است.
اما با این تاریخ پر افتخار متاسفانه در سیستان و بلوچستان افرادی هستند که هنوز شناسنامه ندارند! در حالی که قریب به صد سال هست که ایرانیان سجلد و شناسنانه دار شده اند. خیلیها از امکانات اولیه و لازم برای زندگی حداقلی مانند بهداشت عمومی و آب آشامیدنی محروم هستند. از این افراد چه انتظاری می توان داشت آیا آنها می توانند در هنگام مواجهه با بحران مانند افراد یک شهر پیشرفته رفتار کنند؟ درحالی که اعتمادی به مرکز نشینان و توصیه های ولو علمی و بهداشتی آنها ندارند.
جامعهشناسان و کسانی که در حوزههای اجتماعی فعالیت می کنند در نیم قرن اخیر همیشه به مسئولین توصیه کرده اند که این مناطق را دریابید و به روستاها و شهرهای مرزی و محروم توجه ویژه داشته باشند.اگر به آنها کم توجهی کنیم در زمان بحران ناشی از حمله بیگانه یا شیوع بیماری همه گیر مانند کرونا از همین نقاط ضربه میخوریم،که امروز داریم آن را تجربه می کنیم. به این معنا که در پاندمی موجود برخی مناطق محروم بخصوص سیستان وبلوچستان – به عنوان محروم ترین نقطه ایران – به خاطر شکاف عظیم رشد اجتماعی و فرهنگی پذیرای توصیه های مرکز نشینان نیستند و نتیجه آن شیوع خطرناک بیماری و تهدید جان آنها و حتی مردم سایر نقاط کشور است.
یادمان باشد عقب ماندگی سیستان و بلوچستان به چند دهه اخیر برنمیگردد بلکه پدیدهی مزمن تاریخی در چند قرن اخیر است. مردمان صبور آن سرزمین به دلیل دور افتادگی، محرومیت و اکثریت اهلسنت بودن چندان در امور سیاسی و اجتماعی ورود نداشته اند لذا در زمان بحران خانمان سوز و انسان کش پاندومیک با شک و تردید به مرکزنشینان و توصیهها و واکسن هایشان نگاه میکنند./ روزنامه ایران