نگام،فرهنگ و هنر_روزنامه ایران نوشت: داستان پولهای کثیف چند روزی است که خود سناریوی یک فیلم شده است. فیلمی که نقش بازیگران اصلیاش را تهیهکنندگانی ایفا میکنند که سرمایهگذاران میلیاردی از آنها حمایت میکنند.
میثم بازیاری
اسپانسرهایی که بهدنبال فروش خوب مجموعه فیلمهایی هستند که حتی اگر هم محتوایش چنگی به دل نزند، اما بازی چهرههای پرطرفدار آرزوی پولهای میلیاردی را محقق میکند و در نهایت همین چهرههای سینمایی هستند که با این ترفند، قیمت بازی را آنقدر بالا می برند که کار حتی به محاسبه قیمت به دلار کشیده شده است. اما نکته مهم اینجاست که اگر این سریال ادامه پیدا کند روزی خواهد رسید که سینمای ایران نابود خواهد شد. چرا که تهیهکنندگان مستقل سینما آنها که وقت میگذارند تا با فیلمنامهای خوب و تأثیرگذار و با بودجهای محدود فیلم بسازند از پس این قیمتها برنمیآیند. بازار کاذبی که این چهرهها به راه انداختهاند باعث شده، حتی بازیگران دست دوم و چندم هم گاه تا مرز 700میلیون تومان نرخ دستمزدشان را بالا ببرند و اینگونه است که انتهای این سناریو آنقدر تلخ تمام خواهد شد که تهیهکنندگان مستقل دیگر نتوانند فیلمی تولید کنند.
حالا که برخی تهیهکنندگان زبان به اعتراض گشودهاند، سازمان سینمایی و دولت را مسئول رسیدگی به این موضوع میدانند. فاطمه ذوالقدر نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس نیز روز چهارشنبه 11 مهرماه با تأکید بر اینکه باید نظام تهیه کنندگی سینما دستمزدهای بازیگران را تعیین کند از انفعال سازمان سینمایی و خانه سینما انتقاد کرد. این در حالی است که ابراهیم داروغهزاده معاون سازمان سینمایی در این خصوص میگوید: «این موضوع کاملاً صنفی است و دولت از نظر قانونی امکان ورود به قیمتگذاری دستمزد عوامل سینما را ندارد، نظام تهیه کنندگی سینمای ایران بهعنوان صنف کارفرما با هماهنگیهای بیشتر میتوانند در واقعی کردن و منطقی کردن دستمزدها تأثیرگذار باشند.»
پیشتر سید غلامرضا موسوی عضو هیأت رئیسه شورایعالی تهیهکنندگان سینمای ایران گفته بود « با تهیه کنندگانی که دستمزدهای غیرمتعارف پرداخت کنند، بهعنوان متخلف برخورد صنفی خواهد کرد وآنها با انواع جریمههای صنفی روبهرو خواهند شد. حتی در مواردی امکان دارد شورایعالی با هماهنگی معاونت سینمایی اجازه اکران فیلم را طی زمان خاص ارائه نکند یا تهیهکننده برای دریافت پروانه فیلمسازی در هماهنگی با معاونت سینمایی با مشکلاتی روبهرو شود.»
معمولاً در سینمای ایران چیزی پنهان نمیماند
اما سؤال مهمی که ذهنها را به خود مشغول کرده این است که چگونه شورای عالی تهیهکنندگان سینمای ایران میخواهد تهیهکننده متخلف را جریمه کند؟ با کدام مدرک و سند. تهیهکنندهای که یک قرارداد صوری با بازیگرش میبندد با همان قیمت متعارف و در پشت پرده کلید طلایی ماشین مدل بالا یا چکی با رقم نجومی به بازیگر میدهد را چگونه میتوان تخلفش را اثبات کرد؟ تا بشود حتی جریمهاش کرد؟
سید غلامرضا موسوی در پاسخ به این سؤال میگوید:«اساساً تعداد آدم هایی که خارج از عرف دستمزد میگیرند از تعداد انگشتان دست کمتر است. یعنی همه سینماگران میدانند که اگر سینما سرپا نباشد آنها هم نخواهند توانست به شغلشان ادامه دهند. چه بازیگر باشند چه در رستههای حرفهای دیگر سینما باشند. شورای عالی تهیهکنندگان در بررسیهایی که پایان سال 96 انجام داد، اوایل بهار سال 97 اعلام کرد با تهیهکنندگانی که رعایت دستمزدهای عرف را نکنند و مبالغی خارج از عرف بپردازند، برخورد خواهند کرد. این برخوردها شکلهای متعدد و متفاوتی دارند.شاید در کوتاه مدت پیش نیاید و در میان مدت متوجه شویم.»
او در خصوص اینکه چه ساز و کاری میتوان برای راستی آزمایی تعیین کرد؟ میگوید: «معمولاً در سینمای ایران چیزی پنهان نمیماند. یعنی هر زمان هر کاری بکنند بعد از مدتی تقریباً تمامی اهالی سینما و فعالان صنفی میتوانند موضوع را بفهمند. خود بازیگران اولین کسانی هستند که موضوع را در اولین فرصت با تهیهکنندگان دیگر اعلام خواهند کرد.»
موسوی ادامه میدهد:«هدف این است که اجازه داده نشود تا شرایط اقتصادی به گونهای رقم بخورد تا اقتصاد ایران دچار هرج و مرج شود. دستمزدهایی هم که خارج از قاعده پرداخت میشود سرمایهگذارانی دارد که تاوان رفتار تهیهکننده را میدهند. تهیهکنندگانی که این کار را میکنند از جیب دیگری این کار را میکنند. نوع رفتار اینها نوعی سوء استفاده از حرفهشان است. باید منافع سرمایهگذار را حفظ کنند. آنهایی که دستمزد خارج از عرف می دهند به اقتصاد سینمای ایران لطمه میزنند و به دیگر تهیهکنندگان خسارت میزنند، با آنها برخورد میشود و در این زمینه معاونت سینمایی وزارت ارشاد هم حامی صنف برای مبارزه با آنهایی است که رعایت حقوق همکاران خود را نمیکنند.»
با وجود حسن نیت آقای موسوی راستی آزمایی اتفاق نمیافتد
نادر طریقت تهیهکننده و کارگردان در مورد راستی آزمایی قرارداد تهیه کنندگان، میگوید:«چطور میخواهند راستی آزمایی کنند؟ تهیه کنندگانی که پولهای کثیف دارند در چرخه سینما میآورند و پولها را میخواهند تمیز کنند. قراردادی مثلاً 100 میلیونی با بازیگری میبندند و بعد پشت پرده 200 میلیون دیگر هم میدهند. چه کسی میخواهد ثابت کند که آن 200 میلیون گرفته شده است؟ به نظر من با وجود حسن نیت آقای موسوی چنین چیزی اتفاق نمیافتد. بهخاطر اینکه ما خودمان دوست نداریم این قضیه درست شود.»
او درباره راهکار اصلاح این موضوع میگوید: «باید بازیگران دیگر را آورد. من شنیدم بازیگری که من برای نقش دومم هم شاید به زور راضی شوم با او قرارداد ببندم، در جایی دیگر گفته 700 میلیون تومان پول میگیرم تا بیایم. چطور جرأت میکند چنین حرفی بزند؟ راست هم میگوید چون من و امثال من که چنین پولهایی نمیدهیم کسی با او قرارداد میبندد که پول کثیف دارد و بابت آن هم کلی پول به جیب میزند. بعضی بازیگران با خودشان اسپانسر میآورند و میگویند من مثلاً 400 میلیون پول میگیرم ولی اسپانسر بیارم و 50 درصد پول را هم برمی دارم. یکدفعه میبینیم دستمزد آن بازیگر بالای دو میلیارد تومان میشود. و این یک معضل بزرگ است باید بازیگران جوان و خوب را آورد و نقشهای خوب به آنها داد.»
او در پاسخ به اینکه افزایش بیرویه و بیقاعده دستمزدها چه لطمهای به سینماگران مستقل میزند؟ میگوید:«دستمزدهایی که بیرویه بالا رفته همه به خاطر اشخاصی است که پولشویی میکنند و پولهای کثیفشان را وارد سینمای ایران کردهاند. باعث و بانیاش این افراد و برخی مؤسسات هستند. چون یک فیلمساز مستقل نمیتواند مثلاً 700 میلیون تومان دستمزد بدهد و بازیگران را به دستمزدهای بسیار بالا عادت دادهاند.»
طریقت ادامه میدهد:«این پولهای کثیف باعث میشود فیلمهای کثیف با موضوعات سخیف هم ساخته شود. بازیگران کمکم تنبل شدند. مثلاً اکنون که من یک فیلم میخواهم بسازم و فیلمنامه را به چند بازیگر زن دادهام عذرخواهی کردهاند. نه به خاطر فیلمنامه به خاطر اینکه نقش سختی است و اینها به نقشهای آسان عادت کردهاند. اگر هم یک درصد بیایند بهخاطر دستمزدهای آنچنانی ما نمیتوانیم از پس آن بربیاییم. یعنی یک موضوع بغرنجی را در سینما به وجود آوردهاند که به کل سینما لطمه میزند.»
در چند روز اخیر اعلام دستمزدهای بازیگران حاضر در یک فیلم سینمایی نگرانی اهالی سینما را به همراه داشت، طبق اخباری که پخش شد بازیگری برای حضور یک هفتهای در یک فیلم سینمایی یک میلیارد و نیم دستمزد گرفته است و بازیگری دیگر یک میلیارد تومان و از همه عجیبتر بازیگری است که برای یک روز بازی در نقش خودش 700 میلیون تومان دستمزد گرفته است و …
دستمزدهایی که خصوصا با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و مردم و نیز وضع مالی سینما که در آن کمتر فیلمی توان رسیدن به چنین سودآوری دارد، عجیب و تکاندهنده به نظر میرسد.
این اتفاق باعث شد در روز 20 مرداد “کانون کارگردانان سینمای ایران” نسبت به ورود پولهای مشکوک به سینمای ایران هشدار داد و طی بیانیه ای اعلام کرد:
«اهالی زحمتکش سینمای ایران ناظر ورود پول های کلانی از منابع نامشخص و بعضا دارای شبهه به حیطه پاک اقتصاد سینمای ایران هستند.
[…] ما کارگردانان سینمای ایران با اینکه بازیگران سینمای ایران درآمدهای کلان داشته باشند مخالفتی نداریم؛ اما در شرایطی که سایر عوامل سازنده در سینمای پر افتخار ایران به دشواری گذران زندگی می کنند، سیر صعودی این دستمزدهای کلان و غیر عادی می تواند به بالا رفتن کنترل نشده دیگر هزینه های تولید فیلم و به تبع آن محدودیت تهیه کنندگان و کارگردانان در تولید فیلم های جدید و در نهایت به رکود در تولید و در نتیجه بیکاری خیل بزرگ و تازه ای از عوامل آسیب پذیر پشت دوربین در سینمای ایران بی انجامد.»
علیرضا داوود نژاد کارگردان و تهیه کننده با سابقه سینما هم در حمایت از بیانیه کانون کارگردانان نوشت: «بهترین روش برای ناتوان سازی سینما از تفکر انتقادی و عاجز کردن آن از تخیل خلاق همین ناامن کردن بازار برای نیروهای خوش قریحه و متخصص و خلاق و کشاندن آنها به سمت باز تولید کلیشههای تجاری و سیاسی و اتکاء هرچه بیشتر به سرمایههای ناشناس و در اصل درآمدهای بازار سیاه است.»
مهدی صباغزاده(کارگردان و تهیه کننده) هم طی مصاحبه ای بیان کرد: «اگر بازیگری توان برگشت گیشه را دارد و پولساز است باید دستمزد متعادل خود را بگیرد اما درصدی در سود فیلم مشارکت داشته باشد. این روزها همه بازیگران به دنبال پول نقد هستند متاسفانه به این نکته باید اعتراف کرد که بعضی بازیگران شش برابر کارگردانی که خونجگر خورده و شرایط فرهنگی این سینما را ایجاد کرده دستمزد میگیرند و این دردآور و بیعدالتی محض است.»
منوچهر محمدی(تهیه کننده) هم طی مصاحبهای اعلام کرد: «بههيچوجه با محدود كردن دستمزدها به شكل دستوري و فرمايشي موافق نيستم… خصوصا اگر بخواهد در اين قضيه دولت هم وارد شود محدوديتها به فساد منجر ميشود. محدود كردن دستمزدها باعث ميشود قراردادهاي زيرميزي شكل ميگيرد يا حتي اگر صنف ورود پيدا كند ولو توافق جمعي منجر به رفتار زيرميزي ميشود.»
در کل با توجه به نظرات میتوان دریافت که طیفهای مختلف سینمای ایران از این مسئله ناراضی و نگران هستند و عاقبت خوبی را برای این اعداد و ارقام پیش بینی نمیکنند.
در همان فیلم سینمایی در حال ساخت که اشاره شد دستمزد 5 بازیگر آن در حدود 4 میلیارد تومان است و با احتساب دستمزد دیگر بازیگران – حدود 20 بازیگر دیگر هم دارد – و عوامل پشت دوربین، دکور و … هزینه تولید این فیلم را در حدود 20 میلیارد تومان پیش بینی کردهاند، این فیلم باید حداقل 50 میلیارد فروش داشته باشد تا به سود دهی برسد که با توجه به امکانات و ظرفیت سینمای ایران این امر تا حدی دور از انتظار است، رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما ایران همین چند روز پیش شکسته شد و به اسم فیلم “هزارپا” ثبت گشت(با فروشی بیش از 25 میلیارد تومان).
حال چهار حالت می توان در نظر گرفت :
1- وارد شدن چنین سرمایههایی به سینما جهت پولشویی است و اساسا بازگشت سرمایه در آن مد نظر نیست.
2- شایعه سازی تیم سازنده فیلم یا خود سلبریتیهاست، به نیت بالا بردن رقم دستمزد یا ایجاد جنجالی تبلیغاتی برای فیلم مذکور همزمان با روزهای تولید آن.
3- شخصی به عشق سینما یا آشنایی با اهالی سینما وارد چنین بازی گرانقیمتی شده است و بعد از ساخت این فیلم او هم از یادها فراموش میشود مانند بسیاری نمونههای دیگری که سالهای قبل شاهد آن بودهایم.(به باد دادن سرمایه یک علاقمند به سینما)
4- در انداختن طرحی نو در سینمای ایران و چشمانداز و عملکرد درست سرمایه گذاران و عوامل سازنده فیلم و شکستن تمام استانداردها و معیارهای سینمای ایران چه به لحاظ تولید و چه به لحاظ فروش و عوض کردن قواعد بازی.
در هر صورت در آینده ای نه چندان دور روشن خواهد شد چه اتفاقی یا چه شرایطی برای این فیلم خاص رقم خواهد خورد، اما از همین اکنون باید به سینمای ایران این نکته را گوشزد کرد که تا معلوم نشدن سرنوشت چنین فیلمهایی نباید اصول نانوشته و قوانین عرفی موجود در ارتباط با دستمزدها را زیر پا گذاشت، والا با بالا رفتن هزینهها، تولید فیلم در سینمای ایران تقریبا به امری محال تبدیل خواهد شد و این یک قطبی شدن فضا به جامعه فرهنگی ایران ضررهای جبران ناپذیری وارد خواهد کرد.
تاریخ سینمای ایران شاهد بسیاری از این تک اتفاقها بوده و فقط گذشت زمان است که تکلیف همه چیز را روشن خواهد نمود.
روزنامه شهروند نوشت: اگرچه دستمزد چهرهها چندان از قواعد اقتصادی حاکم بر زندگی مردم تبعیت نمیکند، اما درعینحال در همین بیقانونی نیز قانون و قاعدهای عمده وجود دارد؛ سود و زیان یا عرضه و تقاضا.
روز گذشته خبری عجیب منتشر شد که میزان دستمزدهای بازیگران مهم سینما و تلویزیون ایران را اعلام میکرد؛ دستمزدهایی که خصوصا با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و مردم و نیز وضع مالی سینما که در آن کمتر فیلمی توان رسیدن به سودآوری دارد، عجیب و تکاندهنده به نظر میرسد.
خبر دستمزدهای بازیگران از رقمهایی حکایت میکند که با هیچ متر و معیاری مناسب سینمایی با این حجم ناچیز گردش مالی که سینمای ایران دارد، نیست. در حقیقت برای سینمایی که گردش مالی سالانه آن شاید اندکی بیش از ١٠٠میلیارد تومان – اصلا شما بگیرید ٢٠٠میلیارد تومان! – باشد، دستمزدهای ٢٠٠میلیونی برای بازیگران مهمش کمی بیش از شوخی به نظر میرسد.
براساس خبر منتشر شده؛ شهاب حسینی برای حضور در سریال شهرزاد ماهی ١٢٠میلیون تومان و ترانه علیدوستی ماهی ٩٠میلیون تومان دستمزد گرفتهاند. در جدول منتشر شده که سال پیش ارایه شده بود، دستمزد محمدرضا گلزار ٤٠٠ میلیون، هدیه تهرانی و اکبر عبدی ٣٠٠میلیون و بهرام رادان و مهناز افشار نیز برای هر فیلم ٢٥٠میلیون تومان اعلام شده بود. طبق آن جدول، امیر جعفری ٢٠٠ و بازیگرانی چون حامد بهداد و امین حیایی و… نیز در همین حول و حوش میگیرند.
اما آمار منتشرشده روز گذشته حکایت از ارقامی حتی دیوانهوارتر نیز میکرد. این خبر به دستمزد یکمیلیاردی محمدرضا گلزار برای سریال عاشقانه اشاره کرده بود؛ با این توضیح که سخنان منوچهر هادی، کارگردان عاشقانه را هم ذکر کرده بود که درباره دستمزد یکمیلیارد تومانی این بازیگر برای حضور در سریال عاشقانه گفته بود که به نظر من اگر آقای گلزار بابت ٥ ماه کار با ما یکمیلیارد دریافت کند، لطف بزرگی در حق ما کرده است! در همان خبر اعلام شده بود که رامبد جوان برای هر اجرا در خندوانه مبلغ ٣٠میلیون تومان میگیرد و البته به نقل از جعفر دهقان درباره دستمزد بازیگران سریال معمای شاه گفته بود که دستمزد بازیگران سریال معمای شاه از ماهی ٦میلیون تومان شروع میشد تا بازیگری که ماهی ٤٠میلیون تومان حقوق میگرفت! و البته حقوق جعفر دهقان ماهی ١٦میلیون تومان بود.
عرضه و تقاضا
اگرچه دستمزد فوتبالیستها و بازیگران تقریبا در تمام نقاط دنیا از قواعد اقتصادی حاکم بر زندگی مردم تبعیت نمیکند، اما درعینحال در همین بیقانونی نیز قانون و قاعدهای عمده وجود دارد که آن را میتوان در قاعده کلی سود و زیان یا از زاویهای دیگر در عرضه و تقاضا خلاصه کرد. به این معنا که باید منطقی برای پرداخت دستمزدهای نجومی وجود داشته باشد که این منطق را سودآوری آن بازیگر در پروژههایش تعیین میکند. به عبارت بهتر، تهیهکننده موقع نوشتن قرارداد به این نکته فکر میکند که آیا دستمزد – مثلا ٢٠میلیون دلاری – فلان سوپراستار برای فیلمی که ساخته میشود، آورده حداقل ٥٠میلیون دلاری خواهد داشت تا حداقل هزینه خودش را تأمین کند؟ به نظر میرسد این قاعده را تهیهکنندگان ما نادیده گرفتهاند.
سود و زیان
وقتی به آمار دستمزدها نگاه میکنیم، نخستین نکتهای که به ذهن میرسد این است که هر فیلمی در خوشبینانهترین شکل و در صرفهجویانهترین انتخابهای ممکن، هزینهای ٥٠٠ تا ٨٠٠میلیونی تومان فقط و فقط برای بازیگران اصلیاش باید اختصاص دهد. رقمی عجیب در سینمای ایران که به این معناست که اگر این قاعده را در نظر آوریم که در حدود ٣٠درصد فروش فیلم درنهایت به دست تهیهکننده میرسد، هر فیلمی باید حداقل دو و نیممیلیارد تومان فروش داشته باشد تا فقط بتواند هزینه دستمزد دو بازیگر اولش را دربیاورد. با احتساب دستمزدهای نویسنده، کارگردان، عوامل تصویر، صدا، گریم، تولید و دیگر گروههای فنی و نیز هزینههای ابزار و لوازم، لوکیشن، هزینههای جاری، تبلیغات و… که آنها نیز سر به فلک میزنند، به جرأت میتوان گفت که فروش کمتر از پنجمیلیارد تومان میتواند به معنای این باشد که فیلم حتی نتوانسته هزینه خود را هم درآورد. حالا اگر این را با واقعیت سینمای ایران قیاس کنیم نتیجهای که به دست میآید، طعنهآمیز، ناامیدکننده و البته مضحک است.
واقعیت سینمای ایران
از ابتدای امسال تاکنون ٣٦ فیلم روی پرده آمده است که در این میان چهار فیلم نهنگ عنبر، گشت ارشاد٢، سلام بمبئی، خوب بد جلف و اکسیدان بیش از ١٠میلیارد فروختهاند و فروش ساعت ۵ عصر، رگ خواب و ماجرای نیمروز نیز در حدود ٥ تا ٩میلیارد است. به این معنا که فقط و فقط هفت فیلم از میان ٣٦ فیلم توانستهاند به میزانی بفروشند که از پس هزینه دستمزدها برآیند. بقیه فیلمها که ٨١ درصد فیلمها را شامل است، از این نظر شکست خوردهاند. این آمار در وهله اول، نخستین چیزی که به ذهن میآورد عبارت دستمزدهای کاذب است. بازیگری که نمیتواند آوردهای پنجمیلیاردی برای فیلم بیاورد، چرا باید دستمزدی سیصد – چهارصد میلیونی بگیرد؟ آیا شکست ٨٠ درصد از فیلمها به این معنا نیست که به اصطلاح ستارگان این سینما از این نگاه که توان ممانعت از زمین خوردن فیلمهاشان را ندارند، دستمزدهایی که دریافت میکنند سزاوارانه نیست؟
یک سوال مهم
در صنعت سینما به صورت متر و معیار، چند شاخص وجود دارد که دستمزد بازیگرها براساس آنها تعیین میشود: تجربه، توانمندیهای بازیگر، شهرت و محبوبیت، سختی و دشواری نقش، مکان فیلمبرداری، نیاز به تغییرهایی همچون لاغری، چاقی و … در بازیگر برای ایفای نقش و… اما این همه موارد نیست. به این معنی که عموما بازیگران براساس محبوبیتشان در گیشه فروش دستمزد تعیین میکنند و درواقع یک بازیگر محبوب از یک بازیگر توانمند گرانقیمتتر است حتی اگر بازیگر توانمند از دیگر شاخصهای تعیین دستمزد نیز برخوردار باشد. اما آیا این قضیه در سینمای ایران هم رعایت میشود؟ به زبان سادهتر: آیا بازیگران ما به اندازه دستمزدهایشان میارزند؟!