صبحانه ی کاری
خیزند سحر، خیل مقامات اداری
از خواب خوش صبح، پی خدمت و یاری
باشد صحت روح، چو در پیکر سالم
در مزرعه، از اسب بگیرند سواری
استخر و جکوزی و سونا نیز مهیاست
با نرمش و ماساژ، پی رفع خماری
پس گرد هم آیند به یک جای مصفا
در قلب فلان برج و فلان باغ و صحاری
هم کله و هم پاچه خورند از سر اخلاص
هم آش و هلیم، البته با شکرگزاری
پس معده ی خود را به پنیر وعسل و شیر
سازند به یکباره ز هر زائده، عاری
گشتند چو از اطعمه و اشربه شان، سیر
گیرند سراغ ستم و فقر و نداری
آسیب شناسی بکنند از سر تدبیر
مشروح و به تفصیل، ولی سخت شعاری
کوتاه سخن، خسته نباشند مدیران
از زحمت برپایی صبحانه ی کاری!
✍?افشین علا
?آبان 97
?بوشهر