“بچه ها این نقشهٔ جغرافیاست”
این جنابِ گُربه هم ایرانِ ماست
گاهی از دیوار بالا می رود
چون به دیوارِ سفارت آشناست!
هیچ آدابی و ترتیبی که نیست
هر چه می خواهد دلِ تَنگش رَواست
نیست یک دَم بر صراطِ مستقیم
گاه می افتد بهچپ، گاهی به راست!
میخورَد همبرگرِ قُم را ولی
دوستدارِ ژامبونِ آنتالیاست!
این سبیلش روبه شرق آن رو به غرب
اینچنین دارد تعادل، روی پاست!
کوچهای بُن بست جولانگاهِ اوست
کوچه ای که عینهو رازِ بقاست!
با چنین اوضاع دَرهم بَرهمی
گربهٔ ما تا ابد پا در هواست!
بچه ها از دستِ گربه در نَرید !
“چشمِ این گربه به دنبال شماست”