✍️احسان محمدی
یکی از عادتهای ایرانی تلاش عجیب برای دلقک ساختن از دشمن است. در فیلمهای سینمایی مربوط به جنگتحمیلی هم عراقیها از دم احمق و سادهلوح و کتکخور بودند که فقط به صف میشدند تا گلوله بخورند و کُشته شوند، اگر در دنیای واقع هم اینطور بودند چرا هشتسال نتوانستیم آنها را شکست دهیم؟
این اتفاق در برخی تعزیهها هم میافتد. مثلا شمر با کلاه باباکرم بندری میرقصد! آیا واقعاً شمر چنین شخصیتی داشت یا تلاشی زیرکانه وجود دارد تا مخالفانمان را سخیف نشان دهیم؟
برخی از منابع تاریخی میگویند:
1 _ شمر بن ذیالجوشن از فرماندهان سپاه امیرالمؤمنین علی(ع) در جنگ صفین بود.
2 _ از او به عنوان جانباز امیرالمومنین یاد میشد که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.
3 _ شمر آدم کوچکی نبود و نیایشهایش شهرت بسیار زیادی داشت.
4 _ میگویند وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا میزد چنان دعا میخواند و زمزمه میکرد که دل سنگ آب میشد.
5 _ شمر ۱۶ بار پای پیاده به سفر حج رفت.
6 _ از فرط نماز زانوهایش پینه بسته بود و روزهداریهایش مشهور بود.
7 _ و ….
اما همین شمر با قساوت کامل بر سینه پسر پیغمبر نشست و با بیرحمی دوازده ضربه از پشت بر گردن اباعبدالله(ع) وارد کرد و بعد هم سرخون چکان حسین را دست گرفت و از قتلگاه بیرون آمد.
کاش در نوحهخوانیها این موارد را به مردم هم بگویند. اینکه شمر در کربلا بندری نمیرقصید، اتفاقاً در فرات غسل کرده بود و با وضو سر حسین بن علی را بُرید. درست مثل داعشیها که فکر میکردند برگزیدگان و نمایندگان واقعی خدا روی زمین هستند!