✍️مجتبی سجادی
شیرین نجفی در ابتدای ورود به ترکیه از روسری به عنوان پوشش و حجاب برای خود استفاده می کرد و حتی در پروفایل فیس بوکی خود هم عکس با حجاب قرار داده بود اما بعدها حجاب را کنار گذاشت و دلیل این اقدام را نگاه منفی پناه جویان ذکر می نمود که برخی از آن ها به او اتهام عامل اطلاعات و سپاه زده اند لذا به همین جهت ادعا می نمود که او برای عادی سازی و پرهیز از هر گونه اتهامی مجبور شده علی رغم میل باطنی حجاب را کنار بگذارد ، او تاکید کرده بود که در ایران حجاب او حتی چادر بوده اما در ترکیه پس از مدتی حجاب را برای آسان شدن ارتباط هایش کنار گذاشته است.
فعالیت های شیرین نجفی پس از مدتی از آنکارا هم فراتر رفت و به تمامی شهرهای ترکیه گسترش یافت و عینا با تشکیل گروه های مختلف در تمامی شهرهایی که مرکز تجمع ایرانیان مهاجر و پناه جویان بود مانند استانبول ، آنتالیا ، دنیزلی ، اسکی شهیر ، کایسری ، نیده و …، دقیقا همان روش هایی را که در آنکارا برای شناسایی تک تک ایرانیان انجام می داد ، در مابقی شهرها هم عینا انجام داد و ضمن رفع نیازها و احتیاج های اولیه ایرانیان ساکن در دیگر شهرها ، در مواردی که ضروری بود به صورت حضوری برخی امور را رتق و فتق کند شخصا با سفر به آن شهرها امور مربوطه را ساماندهی می نمود و گزارش فعالیت های خود را به دستگاه های امنیتی ارائه می داد.
شیرین نجفی به فعالیت های توریستی در ترکیه هم ورود پیدا کرد و هدف او از وارد شدن به این فعالیت ها این بود تا بیشتر با خانواده های فعالان سیاسی و پناه جویانی که از ایران و سایر کشورها برای دیدار با آنان به ترکیه چه در استانبول و چه آنکارا یا آنتالیا و آلانیا و سایر شهرها می آمدند ، آشنا شده و با آن ها ارتباط برقرار نماید و بعضا به صورت مستقیم با تهیه هتل و تورهایی جهت گرداندن آنان در سطح شهر از لحظه لحظه سفر و استقرار آنان و هم چنین چگونگی ارتباطشان با اعضای خانواده کسب خبر نموده و گزارش آن ها را به دستگاه های امنیتی ارائه دهد .
کمک به تهیه هتل و هم چنین ترانسفر و انتقال مسافران ایرانی از فرودگاه و ترمینال و ایستگاه قطار برای متقاضیان مهاجرت یا سفر یا تحصیل یا کار به آمریکا و کانادا و انگلستان و … که به ترکیه جهت مراجعه به سفارت خانه های این کشورها می آمدند یا قصد اقامت کوتاه مدت در ترکیه داشتند تا زمینه سرمایه گذاری یا اقامت و یا تحصیل یا کار خود و فرزندانشان را چه در ترکیه یا دیگر کشورها بررسی کنند و سپس ارتباط جدی گرفتن با آنان و بعضا کمک به حل مشکلات آن ها از طریق ارتباطاتی که در ادارات ترکیه یا سفارت خانه ها یا دانشگاه ها و مراکز آموزشی برقرار کرده بود، و ادامه دادن این ارتباط ها حتی پس از انتقال آنان به دیگر کشورها و یا در صورتی که در ترکیه می ماندند ، استفاده از ظرفیت آنان در مواردی که ضروری تشخیص می داد از دیگر اقدام های شیرین نجفی بود.
فعالیت شیرین نجفی کم کم مرزهای ترکیه را هم در نوردید و قاچاق مهاجران به یونان و گرجستان و صربستان و آلبانی و آلمان و سایر کشورهای اروپایی از طریق دریا و هواپیما هم به فعالیت های او اضافه شد ، و طی هماهنگی با جاعلان پاسپورت و مدارک و گرفتن مبالغ بسیار کلان و بعضا هماهنگی با برخی ماموران دولتی ، توانست به یکی از چهره های شناخته شده میان متقاضیان این گونه خدمات تبدیل شود ، لیست کامل مسافرانی که شیرین نجفی کار انتقال آن ها را انجام می داد ، همراه با تصویر مدارک تهیه شده به صورت مرتب در اختیار دستگاه های امنیتی قرار می گرفت.
شیرین نجفی در خلال فعالیت های این چنینی ، برخی از اهداف خاص سیستم امنیتی را هم به صورت ویژه دنبال می کرد ، ارتباط موثر با مجاهدین خلق که مرکز تجمع هواداران آن ها در ترکیه بیشتر در شهر کریک قلعه واقع در چهل کیلومتری آنکارا بود ، از جمله اقدام های ویژه او بود که شیرین نجفی طی ارتباط ویژه با برخی از افراد موثر وابسته به مجاهدین خلق ، در موارد بسیاری نسبت به انتقال آنان به صربستان و سپس آلبانی به منظور انتقال به کمپ ویژه متعلق به سازمان مجاهدین خلق ، اقدام می نمود و این فعالیت ها کاملا با هماهنگی و اشراف سیستم امنیتی صورت گرفته و گزارش لحظه به لحظه نحوه انتقال آنان به صورت دقیق ارائه می شد.
شیرین نجفی آن چنان مورد اعتماد مجاهدین خلق چه در میان هوادارانش در ترکیه و چه در آلبانی و فرانسه واقع شده بود که ضمن دریافت مبالغ کلان به صورت ماهیانه از آن ها ، موفق شد که بتواند ادمینی کانال تلگرامی آنان را هم عهده دار شود.
همان گونه که قبلا هم اشاره شد تبحر شیرین نجفی به عنوان یک مامور کارکشته نسبت به نوع برخورد با طیف های مختلف سیاسی و سلیقه های گوناگون مذهبی و اجتماعی و … ، آن چنان حرفه ای بود که کاملا در مواجهه با هر کدام از آن ها دارای انعطاف کامل بود ، او با هر گرایشی آن گونه برخورد می کرد که آن ها می پسندیدند و کاملا نسبت به موارد حساسیت برانگیز و چیزهای مورد علاقه و مورد نفرت همگی جریان ها تسلط و آشنایی کافی داشت ، مثلا می دانست جنبش سبزی ها یا مجاهدین خلق یا سلطنت طلبان یا مذهبی ها یا دراویش گنابادی و یا وابستگان به هر گرایش یا طیف سیاسی و مذهبی و اجتماعی از چه چیزی خوششان می آید و از چه چیزی بدشان می آید لذا رفتار و کردار و گفتار خود را در برخورد و مواجهه با آنان ، همانند آنان تنظیم و مطابق میل آن ها رفتار می نمود.
او حتی عینا در کلام و گفتار ، از الفاظی در مواجهه با طرفداران طیف های گوناگون استفاده می کرد که معمولا هواداران گروه های مختلف به استفاده از آن الفاظ و کلمات شناخته می شوند ، مثلا از لفظ ” شاهزاده و شهبانو ” در مواجهه با سلطنت طلبان ، از لفظ ” حکومت آخوندی ” در هنگام مراوده با مجاهدین خلق ، از لفظ ” به فاطمه زهرا ” و ” به امام حسین ” در برخورد با مذهبی ها استفاده می کرد تا آن ها احساس نزدیکی بیشتری به او پیدا کرده و اعتماد بیشتری نسبت به او بیابند تا او هم بتواند در انجام ماموریت های محوله از طرف سیستم امنیتی به بهترین نحو ممکن موفق عمل کند.
یکی از ماموریت های ویژه شیرین نجفی شناسایی هر فعال سیاسی اجتماعی مدنی و حقوق بشری و زندانی سیاسی آزاد شده و هر چهره شناخته شده ای بود که به تازگی وارد ترکیه می شد ، او اگر می توانست از داخل ایران و اگر دیرتر مطلع می شد سعی می کرد از بدو ورود از صفر تا صد امور مربوط به انتقال و استقرار او را انجام دهد و گاه حتی شخصا با اتومبیل و راننده در فرودگاه یا ترمینال و ایستگاه قطار به استقبال او می رفت و با پذیرایی گرم و بر آورده کردن تمامی احتیاج های او به بهترین نحو ممکن ، حس اعتماد آنان را نسبت به خود بر می انگیخت تا از این رهگذر ، هم وجهه ای میان چهره های شناخته شده کسب نماید و هم بتواند ضمن ارتباط نزدیک با آنان اهداف و ماموریت های محوله از سوی سیستم امنیتی را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.
شیرین نجفی دامنه ارتباطات خود را با چهره های شناخته شده ایرانی مقیم خارج از ایران باز هم گسترده تر کرد و از مرزهای ترکیه هم فراتر رفت ، او توانست با بسیاری افراد مشهور ایرانی در سراسر دنیا از جمله در اروپا و آمریکا و کانادا و استرالیا و حتی داخل ایران از طیف های گوناگون ، ارتباط برقرار نماید و جهت جلب اعتماد آنان نسبت به خود هر آن چه که در توان داشت به کار بست تا خود را به عنوان یک عنصر امین و قابل اعتماد و فعال چه در زمینه حقوق بشر و چه فعالیت های بشر دوستانه و مبارزات سیاسی در میان آن ها جا بیندازد ، و برای دستیابی به این منظور ، او ساعت ها از طریق اسکایپ و واتساپ و فیس تام و سایر ابزارها برای صحبت کردن و تبادل نظر در طی شبانه روز وقت می گذاشت تا خود را به آنان هر چه بیشتر نزدیک تر کند.
شیرین نجفی هم چنین توانست با بسیاری از مجریان شبکه های مختلف تلویزیونی در صدای آمریکا ، بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال ، کلمه و … و تحلیلگران سیاسی که معمولا در این شبکه ها حضور می یابند نیز ارتباط موثری برقرار نماید به گونه ای که بعضا در بسیاری از ساعات روز می توانست با آنان ارتباط نزدیک برقرار کرده و با چت کردن یا گفتگوی مستقیم ، خود را به آنان نزدیک نماید و ضمن کسب اخبار لازم از آنان در زمان هایی که لازم می دانست برخی از موارد مدنظر خود یا سیستم امنیتی را در آن شبکه ها انعکاس بدهد و از طریق این گونه ارتباطات ، مقاصد و نیات خود را به نتیجه برساند.
شیرین نجفی سعی بسیاری کرد تا خود را به عنوان یک فعال حقوق بشری به مراکز مختلف معرفی کند و ضمن ارتباط موثر با نهادهای حقوق بشری مانند عفو بین الملل ، خبرنگاران بدون مرز ، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ، جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر و …. ، هم چنین چهره های شناخته شده و مطرح مدافع حقوق بشر ایرانی در سطح بین المللی ، موفق به دریافت کمک های مالی هنگفتی از برخی از این مراکز به بهانه یاری رسانی به زندانیان سیاسی و پناه جویان ایرانی در نقاط مختلف دنیا شد که البته قسمت اعظم آن کمک ها را خود برداشت می کرد و فقط بخش کمی از آن ها را به منظور تثبیت موقعیت و نام خود به عنوان فعال حقوق بشری به تعدادی از زندانیان سیاسی در داخل و خارج ایران می رساند ، سخنرانی تحت عنوان فعال حقوق بشر از طریق اسکایپ در بیست و چهارمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو پیرامون مشکلات پناهجویان و پناهندگان در ترکیه و نشست ها و کنفرانس هایی از این دست از جمله اقدامات او برای تثبیت نامش به عنوان فعال حقوق بشر بود.
مصاحبه های تصویری متعدد ، لایوهای اینستاگرامی و تدوین ویدئوهایی به منظور انعکاس در فضای مجازی با چاشنی دفاع از زندانیان سیاسی و خانواده های آنان ، دفاع از حقوق زنان و رسیدگی به مرارت های پناه جویان از دیگر اقدام های شیرین نجفی بود ، او سعی داشت به ویژه در سال های اخیر در هر موضوعی که به زندانیان سیاسی یا مسائل حقوق بشری ربط داشت اظهار نظر نموده و سعی نماید تا به صورت تصویری در فضای مجازی دیده شود تا از این رهگذر میان زندانیان سیاسی و خانواده های آنان در داخل کشور و هم چنین پناه جویان ایرانی خارج از کشور کسب محبوبیت نموده و بعضا با کمک های مالی و رفع احتیاجات ضروری آنان به صورت مستقیم یا از طریق برخی از فعالان و نهادهای حقوق بشری ، بر لشگر افراد زیر مجموعه خود بیفزاید تا در موارد ضروری از آنان در مقابله با برخی مسائلی که بعدها اگر احساس می کرد مورد نیاز واقع خواهد شد ، به صورت منسجم به نفع یا بر علیه افراد یا جریان های مدنظرش استفاده کند و در نتیجه تبدیل به یک شاخ مجازی شود که هر لحظه که اراده نمود بتواند از طرفداران و دوستداران بیشمار خود در زمان لازم استفاده کند ، به خصوص در زمان هایی که برخی افراد اقدام به افشاگری بر علیه شیرین نجفی می نمودند ، این لشگر آماده چه در فضای مجازی چه در فضای حقیقی به صورت رگباری ضمن تهدید فرد افشاگر ، اقدامات تخریبی خود را بر علیه او به صورت هماهنگ و با تعداد نفرات بسیار بالا آغاز می کردند ، اقدام تخریبی که هم اکنون هم پس از انتشار اولین بخش از این سلسله مقالات بر علیه شیرین نجفی ، توسط برخی از اعضای همان لشگر بر علیه باز نشر دهندگان آن در صفحات شخصی شان به صورت رگباری و گروهی صورت گرفته است.
انتقال برخی از زنان صادراتی سیستم امنیتی از ایران به ترکیه و از ترکیه به اروپا و کانادا که در ماجرای دختران میدان انقلاب شهرت یافتند در کوتاه ترین زمان ممکن از دیگر اقدامات شیرین نجفی بود ، اقدامی که بعضا در شرایط عادی ، ماه ها و احیانا سال ها برای افراد مشابه اتفاق افتاده اما در این ماجرای خاص ظرف کمتر از یک ماه از ابتدا تا انتها زمان صرف آن شد.
از جمله مواردی که ارتباط شیرین نجفی را با سیستم امنیتی مسجل می نمود ، نفوذ او در میان خانواده های پناه جویان ایرانی مقیم ترکیه و سر در آوردن از تمامی جزئیات زندگی آنان و به دست آوردن خلاهای عاطفی و روحی و نقاط ضعف و قوت آنان بود ، و در مرحله بعد تلاش برای اختلاف افکنی و بدبینی میان اعضای خانواده از طریق ایجاد فتنه و تفرقه انداختن و نمامی و سخن چینی و حرف بردن میان آنان با استفاده از لشکر همراهان و طرفدارانش چه در فضای حقیقی که از لحاظ شغلی و کاری با او مرتبط بودند و چه در فضای مجازی از طریق خانواده های سایر پناه جویان و زندانیان سیاسی ، از جمله شگردهای او برای رسیدن به مقاصدش بود.
او در این رهگذر موفق می شد بعضا با اختلاف افکنی میان اعضای خانواده ها ، زن ها را نسبت به شوهرها و شوهرها را نسبت به زن ها بدبین کند ، و با کشیدن نقشه های پیچیده و فرستادن زن برای مردهای زن دار و یا مرد برای زن های شوهر دار و تلاش برای ایجاد ارتباط میان آنان چه از طریق فضای مجازی و چه در فضای حقیقی ایجاد حس خیانت در میان اعضای خانواده ها به وجود آورده تا کانون خانواده ها سست شده و او راحت تر بتواند میان آن ها نفوذ کرده و سرانجام بتواند به اهداف شوم خود برسد.
شیرین نجفی گاه اراده می کرد یک چهره سیاسی یا فعال مدنی را در سطح عمومی به شکل گسترده ای تخریب نماید ، اراده ای که منشا آن خواست و ماموریت سیستم امنیتی بود ، این اتهام می توانست اتهام های اخلاقی یا اتهام های مالی یا اتهام ارتباط با دستگاه اطلاعاتی ایران و سپاه باشد ، او برای رسیدن به این هدف شوم علاوه بر استفاده از لشکر پرشمار زیر مجموعه اش ، طبق نقشه های پیچیده ای که از قبل طراحی کرده بود ، آن فرد را بر سر قراری در رستوران یا پاساژ می کشاند و با قرار دادن برخی افراد بر سر راه آن ها و گرفتن عکس از این قرارها ، آنان را تحت فشار قرار می داد تا تن به خواسته های او دهند و بعضا با باج گیری از آن ها ، این افراد شناخته شده را هم چون موم در دست خود می گرفت و برای اهداف خود و سیستم امنیتی مورد استفاده قرار می داد ، در یکی از موارد ، در یک قرار تنظیم شده و طراحی شده توسط شیرین نجفی ، در یک پاساژ ، خانم محترم و با آبرویی مورد هجمه ناجوانمردانه شیرین نجفی قرار گرفت که خبر ارتباط او با مردی به گوش همسرش که یک فعال سیاسی بود رسید و شرایط آنان را آن چنان به بدبینی کشانید که تا مرز جدایی و از هم پاشیدگی خانوادگی پیش رفت.
در مورد دیگری شیرین نجفی با فرستادن پسری از لشگر افراد تحت فرمان خود نزد دختر یکی از فعالان شناخته شده سیاسی و ترتیب دادن دوستی میان آنان ، تلاش می کند دختر مذکور در یک مهمانی خانوادگی بدون حجاب حضور یابد و به نامزد برادر آن پسر که او هم از خیل لشگریان شیرین نجفی بوده ماموریت می دهد تا در آن مهمانی خانوادگی از آن دختر که خانواده او مذهبی بودند عکس دسته جمعی بدون حجاب بگیرد ، این عکس ها وسیله ای برای اعمال فشار و باج گیری شیرین نجفی از آن فعال سیاسی با هدایت سیستم امنیتی شد تا او را وادار کند از افشاگری بر علیه شیرین نجفی به جهت کلاهبرداری ها و ارتباطات گسترده اش با سیستم امنیتی به جهت حفظ آبرو سکوت کند.
برخی از دختران بی پناه و آواره و سرگردان و نیازمند به پول که در ترکیه به هوای ماندن در این کشور یا رفتن به کشورهای اروپایی یا آمریکایی در تور شیرین نجفی گرفتار می شدند و یا با در باغ سبز نشان توسط او از ایران به ترکیه می آمدند و در تور وی گرفتار می شدند ، تبدیل به طعمه هایی می شدند که شیرین نجفی آن ها را برای استفاده جنسی نزد فعالان سیاسی و چهره های شناخته شده طیف های مختلف سیاسی می فرستاد و با گرفتن فیلم و عکس از آنان ، هر دو طرف را تحت فشار قرار می داد ، فعالان سیاسی را از یک طرف برای تن دادن به خواسته های خود و سیستم امنیتی و دختران بی پناه گرفتار آمده در چنگال این دیو بی رحم را به پخش شدن تصاویر آن ها در فضای مجازی و کانال های تلگرامی مجاهدین خلق و شب تاب نیوز و در تی وی و آمدنیوز که شیرین نجفی همزمان ادمین آن ها بود به عنوان پرستوی اعزامی جمهوری اسلامی ، او این دختران را تهدید می کرد که چنان چه به همکاری خود در این زمینه ادامه ندهند امکان ادامه زندگی از آنان در هر جای دنیا سلب خواهد شد چرا که علاوه بر فضای مجازی ، عکس ها برای خانواده آنان ارسال خواهد شد و خانواده دیگر آن ها را حتی در صورت بازگشت به ایران نخواهند پذیرفت ، شیرین نجفی این دختران را تشویق می کرد تا می توانند از سوژه های مورد نظر پول بگیرند و در صورتی که بتوانند پس از هم خواب شدن با سوژه های مدنظر و گرفتن عکس و فیلم از آن ها ، خبر مناسبی از آنان نیز برای شیرین نجفی بیاورند که او بتواند آن خبر را به سیستم امنیتی ایران ارائه دهد در قبال این خبر رسانی هم پول خوبی دریافت خواهند کرد.
دردناک تر از اتفاق فوق الذکر ، اختلاف کنی شیرین نجفی میان خانواده ها و زن های شوهردار بود که پس از ایجاد حس خیانت و بدبینی میان آن ها که بعضا منجر به جدایی و طلاق می شد از زنان مطلقه هم به عنوان طعمه هم چون دختران بی پناه برای کسب لقمه نانی استفاده می نمود.
باز هم گفتنی ها در مورد این عامل سیستم امنیتی باقی است که در بخش های بعدی بدان خواهیم پرداخت.
ادامه دارد …
پنج بخش کامل این نوشتار را با کلیک کردن بر روی موارد ذیل می توانید بخوانید :
شیرین نجفی کارکشته ترین زن عامل سیستم امنیتی ایران / اما اگر او را در قالب متهم در دادگاه روح الله زم دیدید تعجب نکنید :