✍️مجتبی سجادی
همان گونه که در قسمت های قبلی اشاره شد تبحر شیرین نجفی به عنوان یک مامور کارکشته امنیتی نسبت به نوع برخورد با طیف های مختلف سیاسی و سلیقه های گوناگون مذهبی و اجتماعی و … ، آن چنان حرفه ای بود که کاملا در مواجهه با هر کدام از آن ها دارای انعطاف کامل بود و می توانست با آن ها به بهترین نحو ممکن ارتباط برقرار و ضمن جلب اعتماد همه آن ها در عمق تشکیلاتی آنان نفوذ کند ، او مثلا با عنوان کردن رگ و ریشه پدری خود ، با گروه های کرد ایرانی چه در ترکیه و چه عراق و چه ایران توانسته بود ارتباط برقرار کند و خود را به عنوان یکی از افراد علاقمند به آن ها معرفی نماید ، اگر چه گروه های کرد نمی دانستند که گزارش فعالیت هایشان توسط این فرد به دست سیستم امنیتی می رسد اما او توانسته بود اعتماد تعداد زیادی از فعالان سیاسی کرد از طیف های مختلف را به خود جلب کند ، او حتی در برخی موارد که سیستم امنیتی تشخیص می داد که ماموریت ویژه ای به او واگذار کند با گروه های پ پ ک و پژاک و … هم ارتباط برقرار می کرد و در این رابطه بعضا سفرهایی هم به شهرهای کرد نشین ترکیه جهت گفتگو با این گروه ها انجام می داد.
همزمان شیرین نجفی با آذری های هویت طلب مقیم ترکیه هم وارد ارتباط عمیقی شده بود و حتی ماهیانه مبالغ قابل توجهی به عنوان دستمزد در قبال ارائه برخی از اخبار مورد نیاز آنان دریافت می نمود ، نکته ای که پس از ماجرای دستگیری روح الله زم ، آذری ها را متوجه ماهیت واقعی این عامل سیستم امنیتی کرد ، چگونگی ارتباط با مجاهدین خلق و به دست گرفتن ادمینی کانال تلگرامی آنان هم در بخش های قبلی این نوشتار به آن اشاره شد ، شیرین نجفی ضمن ارتباط موثر با روح الله زم تبدیل به یکی از ادمین های اصلی کانال تلگرامی آمدنیوز هم شد که البته با توجه به مسائل و حواشی متعددی که در این زمینه وجود دارد به صورت مستقل در بخش بعدی بدان پرداخته خواهد شد ، ادمینی کانال تلگرامی در تی وی و شب تاب نیوز هم ، به عنوان کانال های تلگرامی مکمل و موازی آمدنیوز به همراه روح الله زم از جمله فعالیت های شیرین نجفی بود ، که به اقرار شیرین نجفی در مواردی که آمدنیوز نمی خواست مستقیما مسئولیت خبر یا تخریب فردی را بر عهده بگیرد ابتدا آن مطلب به عنوان تست در کانال های تلگرامی در تی وی و شب تاب نیوز منتشر می شد و در صورت داشتن باز تاب مناسب در کانال تلگرامی آمدنیوز به نقل از آن دو کانال تلگرامی بازنشر داده می شد ، شیرین نجفی بر اساس ادعای خودش طی ملاقات با برخی از دست اندرکاران کانال تلگرامی صدای آمریکا در یکی از هتل های آنکارا ، موفق شده بود نظر موافق آنان را برای گرفتن ادمینی آن جلب کند ، حال برای ما محرز نیست که آیا این توافق به مرحله اجرا رسید یا نه ؟ و شیرین نجفی از ظرفیت های این کانال تلگرامی هم در جهت اهداف خود توانست بهره برداری کند یا خیر ؟
شیرین نجفی هم چنین در کنار روح الله زم از اعضای اصلی سنای کنگره ملی ایرانیان با محوریت امیر عباس فخر آور شده بود که به صورت مرتب در جلسات اسکایپی آنان حضور می یافت ، عضویت در شورای هماهنگی رسانه های مردمی و مبارز شامل رسانه های آپوزیت ، آمدنیوز، آواتودی ، بیان ، جنبش فدائیان ایران ، حقنیوز، دُر تیوی ، شب تاب نیوز ، سپهر آزادی ، شهروندیار ، شبکه تلویزیونی کلمه و ارتباط موثر و پی در پی با مسئولان و دست اندرکاران این رسانه ها که بیشتر به منظور آشنایی با نحوه و کم و کیفیت فعالیت های این مجموعه ها برای ارائه گزارش به سیستم امنیتی صورت می گرفت از دیگر تلاش های مستمر و همیشگی شیرین نجفی بود.
شیرین نجفی در بسیاری از سایت ها و کانال های تلگرامی حقوق بشری هم توانسته بود جای پایی باز کند و بسیاری از زندان سیاسی و خانواده های آنان را با پوشش خبری در آن رسانه ها مورد حمایت قرار می داد تا در مواقع لازم از آن حمایت ها به نفع خود و سیستم امنیتی بهره برداری لازم را انجام دهد ، تلاش برای نزدیک شدن به دفتر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران ، از دیگر تلاش های شیرین نجفی بود که توانست با یکی از افراد مساله دار مرتبط با بنی صدر به نام جهانگیر شادانلو ارتباط برقرار کند و برای برخی از پناه جویان ایرانی مقیم ترکیه جهت تایید در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نامه تاییدیه از بنی صدر بگیرد ، اگر چه ابوالحسن بنی صدر این تاییدیه ها را بدون چشمداشت و طبق روال همیشگی بر اساس وظیفه حمایت از هموطنان سرگردان و بی پناه گریخته از حاکمیت ایران صادر می کرد اما متاسفانه شیرین نجفی این تاییدیه ها را در قبال دریافت مبالغ کلان به افراد متقاضی تحویل می داد ، و البته در این میان طی برخی از سفرهای جهانگیر شادانلو به ترکیه ، برخی از خواسته های خاص !!! او را با امکاناتی که در اختیار داشت برآورده می کرد ، علی الظاهر گزارش ماجرای سوء استفاده های شیرین نجفی و جهانگیر شادانلو پس از مدتی به دفتر و سپس به شخص ابوالحسن بنی صدر رسید و پس از آن ، دیگر ارائه تاییدیه های ابوالحسن بنی صدر از کانال جهانگیر شادانلو متوقف شد.
شیرین نجفی در راستای گسترش ارتباطات خود با گروه ها و طیف های مختلف سیاسی با شخصی به نام محمد باقر مرادی هم خانه شد یعنی اگر مدت اقامت شیرین نجفی را در آنکارا از سال 92 در نظر بگیریم پس از گذشت شش ماه یا یک سال پس از ورود به آنکارا تا پایان مدت حضور در این شهر که افزون بر پنج سال شد ، در خانه مشترکی با محمد باقر مرادی زندگی می کردند ، محمد باقر مرادی دست راست مهدی خزعلی و از اعضای زندانی سرای قلم بود که پس از آزادی از زندان ، به عنوان پناه جو وارد ترکیه شد و به اتفاق شخص مهدی خزعلی ادمین اصلی کانال های تلگرامی و واتساپی و سایت و اینستاگرام شخص مهدی خزعلی ، سرای قلم ، و باران نیوز بود و مورد اعتماد شدید خزعلی هم واقع شده بود ، به گونه ای که مهدی خزعلی بسیاری از امور مربوط به شخص خود و سرای قلم را که نمی توانست در داخل کشور انجام دهد به محمد باقر مرادی می سپرد ، محمد باقر مرادی در چند مرحله دستگیری خزعلی ، بعضا در برخی شبکه های تلویزیونی برای تشریح آخرین وضعیت او مصاحبه تلویزیونی می کرد و کار اطلاع رسانی در مورد اعتصاب غذاهای مکرر او و انعکاس آن در رسانه های خارج از کشور ، بر عهده محمد باقر مرادی بود.
ارتباط شیرین نجفی با محمد باقر مرادی در ابتدا برای وصل شدن با طیف اصلاح طلب و فعالان سیاسی داخل کشور و ارائه گزارش فعالیت های آنان به سیستم امنیتی صورت گرفت اما بعدها متاسفانه محمد باقر مرادی هم با شیرین نجفی در انجام فعالیت هایش همراه شد و بسیاری از کلاهبرداری ها و اخاذی هایی که شیرین نجفی انجام می داد با نام مهدی خزعلی و اعتبار او صورت می گرفت و محمد باقر مرادی به عنوان نماینده تام الاختیار مهدی خزعلی جهت دریافت آن مبالغ کلان معرفی می شد ، محمد باقر مرادی به صورت غیر رسمی کار صرافی و نقل و انتقال پول میان ایران و ترکیه را هم انجام می داد که بسیاری از ایرانیان مهاجر و پناه جویان ، نیازهای مالی خود از خانواده و بستگان را از طریق او انجام می دادند و از آن جا که شیرین نجفی هم خانه او بود و بر کلیه فعالیت های او اشراف داشت ، این کار هم ، بستر مناسبی برای ارائه گزارش نحوه و چگونگی گردش مالی و جزئیات نقل و انتقال مبالغ رد و بدل شده میان ایران و ترکیه مربوط به مهاجران ایرانی و پناه جویان از سوی شیرین نجفی به مراکز امنیتی بود ، متاسفانه علی رغم آن که در چند مرحله گزارش هم خانه بودن و کلاهبرداری های مالی و تخلف های متعدد محمد باقر مرادی و شیرین نجفی به اطلاع مهدی خزعلی رسید و بر ارتباط شیرین نجفی با سیستم امنیتی تاکید شد اما متاسفانه این هشدار مورد توجه خزعلی قرار نگرفت و هم چنان محمد باقر مرادی به عنوان بازوی اصلی و مورد اعتماد و ادمین اصلی صفحات مجازی مربوط به مهدی خزعلی کماکان به فعالیت خود حتی پس از دستگیری روح الله زم و روشن تر شدن نقش شیرین نجفی در این ماجراها ادامه می دهد.
لازم به ذکر است که طی این سال ها هیچ کس نه کارت شناسایی نه کارت اقامت نه پاسپورت نه شناسنامه نه کارت پناه جویی و نه هیچ مدرک شناسایی دیگری از شیرین نجفی ندیده است ، و هر وقت برخی از افراد از او برگه شناسایی پناه جویی و اسم واقعی اش را طلب می کردند ، وی تصویر فتوشاپی در صفحه گوشی تلفن همراه خود به آنان نشان می داد که در آن ، اسمی تحت عنوان شیرین نجفی همراه با عکس او با سربرگ کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل وجود داشت و با این تصویر فتوشاپ مثلا ثابت می کرد که هم نام او شیرین نجفی است و هم واقعا پناهنده رسمی در کمیساریای عالی پناهندگان است ، نکته جالب آن که تمامی مراودات مالی شیرین نجفی و دریافت مبالغ از سازمان های حقوق بشری که برای وی ارسال می شد همگی با نام محمد باقر مرادی صورت می گرفت و او هم ، دلیل این کار را تحت تعقیب بودن از طرف حکومت ایران و مصون ماندن از خطرهای احتمالی بیان می کرد.
یکی از تخصص ها و تبحرهای ویژه شیرین نجفی کادرسازی و تربیت نیروی انسانی بود ، بسیاری از افراد ورشکسته و چک برگشتی و دزد و سارق و کلاهبردار و بدهکاران مهریه و فراریان از اختلاف های خانوادگی که به دلیل مسائل مالی و مشکلات اجتماعی از ایران گریخته و وارد ترکیه شده بودند تا با تشکیل پرونده پناه جویی و ارائه کیس تقلبی راهی کشورهای دیگر شوند ، پس از نوشتن داستان های غیر واقعی و ساختن کیس های تقلبی برای آنان ، شیرین نجفی ، از آن ها یک فعال سیاسی و حقوق بشری درست می کرد و با معرفی آن ها به فعالان سیاسی طیف های مختلف سیاسی اجتماعی ، و بعضا ترتیب دادن مصاحبه با برخی رسانه ها و انعکاس خبر آنان در سایت های خبری ، به عنوان ابواب جمعی و زیر مجموعه خود از آن ها استفاده می کرد و این افراد به خیل عظیم لشکریان همراه شیرین نجفی می پیوستند ، افرادی که تا قبل از ورود به ترکیه با الفبای سیاست و حقوق بشر ابدا آشنایی نداشتند اما در ترکیه با همت شیرین نجفی به نظریه پردازان و تحلیلگران و ایدئولوگ های صاحب سبکی !!!!! تبدیل شدند.
شیرین نجفی برای متنوع کردن افراد زیر مجموعه خود ، بعضا اهالی هنر و موسیقی را هم به اصحاب و یاران خود می افزود و در مواردی که امکان فعالیت های درآمدزا برای برخی از آنان وجود نداشت ، ضمن پخش آثار آنان در فضای مجازی برای مشهور شدن و هر چه بیشتر دیده شدن آن ها ، بعضا ماهیانه بین دو تا سه هزار لیر تقریبا معادل هفت تا هشت ملیون تومان به صورت ماهیانه به این افراد پرداخت می کرد و در قبال آن ، گزارش اخبار دیگر ایرانیان و پناه جویان در اطراف محدوده زندگی آنان جهت ارائه به سیستم امنیتی از جمله کارهایی بود که باید توسط این دسته از افراد صورت می گرفت ، ضمن آن که پیوستن به لشگر مجازی حامیان شیرین نجفی از وظایف تعریف شده و اصلی تمامی مرتبطین با او تلقی می شد.
از جمله فعالیت های شیرین نجفی که گویا در گذشته در ایران هم به آن مبادرت ورزیده بود توسل به سحر و جادو و باز کردن سر کتاب و پیش گویی آینده ایرانیان ساکن در ترکیه بود ، او برخی از خانم های آشنا به این حرفه را با خود همراه کرده بود و آنان را نزد افراد متقاضی می فرستاد ، او هر گاه می شنید شخصی از ایرانیان ساکن ترکیه به این فن تسلط دارد بدون درنگ با او تماس می گرفت و برای همکاری با او اعلام آمادگی می کرد ، او مدعی بود توانسته تا کنون موانع سر راه و دشمنان خود را با توسل به این روش ها از مسیر خویش بردارد ، اگر این اقدامات شیرین نجفی هماهنگ با سیستم امنیتی بوده باشد ، با توجه به سخنان سال جاری رهبری در نوروز که بر استفاده دستگاه های اطلاعاتی دنیا از لشگر اجنه تاکید داشت می توان چنین نتیجه گرفت که همکاران و عوامل سیستم امنیتی ، یکی از ابزارهایی که از آن ، جهت پیشبرد اهداف خود بهره گیری می کنند ، توسل جستن به این روش هاست ، نکته ای که رهبری بر آن در سخنرانی اش که به صورت زنده پخش می شد تاکید کرد اگر چه در بازنشرهای بعدی توسط سایت های درون نظام حذف شد ، مطلبی که تاکنون در مورد استفاده سیستم امنیتی از این ابزارها به صورت جسته و گریخته در برخی محافل با تردید مطرح می شد اما رهبری با طرح خواسته یا ناخواسته آن ، این تردیدها را به مرحله یقین نزدیک کرد.
موجودی مالی شیرین نجفی همیشه بالغ بر چندین هزار یورو و دلار بود و همواره انواع ارزها در کیف و منزل او یافت می شد ، او بعضا مبالغ کلانی به بعضی از پناه جویان و فعالان و زندانیان سیاسی و حقوق بشری در داخل ایران و ترکیه پرداخت می کرد ، در یک مورد مشاهده شده بود که بالغ بر بیست هزار دلار هزینه عمل جراحی یکی از پناه جویان را در یکی از بیمارستان های خصوصی ترکیه توسط او پرداخت شده بود و در مورد دیگری به یکی از زندانیان سیاسی که پس از آزادی موقت از زندان به دلیل گرو گذاشتن وثیقه منزل در دادگاه ، امکان خروج از کشور را نداشت پیشنهاد پرداخت دویست میلیون تومان برای تبدیل وثیقه ملکی به وثیقه نقدی را داده بود.
شیرین نجفی ادعا می کرد که ماهیانه چندین میلیون توسط همسر سابقش یعنی محمد امین باقری برای وی واریز می شود در حالی که او سال ها پیش از همسرش جدا شده بود و حتی تنها دخترش نیز در کنار وی در ترکیه زندگی نمی کرد که گفته شود برای نگهداری فرزند مشترکشان این مبلغ به او پرداخت می شده ، پس کدام عقل سلیم می پذیرد که همسر سابق زنی ، آن هم همسر دوم یا همسر صیغه ای ، بدون دلیل هزینه های زندگی او را بپردازد ، ضمن آن که حجم بالای گردش مالی شیرین نجفی حکایت روشنی از ارتباط او با سیستم امنیتی داشت به ویژه آن که خواسته اصلی او در قبال پرداخت این مبالغ به افراد ، دریافت خبر از مهاجران ایرانی و پناه جویان پیرامون آن اشخاص بود.
عدم پایبندی به اصول اخلاقی از جمله ویژگی های بارز شیرین نجفی بود ، فحش و دشنام و بد زبانی و به کار بردن الفاظ بسیار رکیک و جنسی که در شان یک خانم نیست به عنوان یکی از خصوصیات بارز شیرین نجفی بود که هر کس با او حتی یک بار برخورد حضوری داشته از شنیدن آن الفاظ بی نصیب نبوده ، او گاه در یک جلسه رسمی یا خانوادگی و یا دوستانه در حضور تعداد زیادی از مردان و زنان از به کار بردن اسم آلت مردانه و زنانه ابایی نداشت ، و ضمن آن که شغل شریف قوادی از جمله فعالیت های شناخته شده شیرین نجفی محسوب می شد گاه به برخی از میهمانان تازه وارد هم ، فرستادن زن را برای هم خوابگی با آنان پیشنهاد و تعارف می کرد ، که البته پشت پرده این اقدام ، اهداف کثیفی هم چون ضبط فیلم و اعمال فشار به آن افراد ، مد نظر بود که قبلا شرح آن داده شد.
شیرین نجفی را می توان به عنوان یک بانک اطلاعات و کامپیوتر متحرک که اطلاعات دقیقی از تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری در ذهن داشت دانست ، او علاوه بر آن که اطلاعات دقیقی از مدیران ارشد و رده بالای نظام و وضعیت خانوادگی و فرزندان آنان داشت ، حتی از مدیران میانی و متوسط و رده پایین تر که بعضا در میان عموم هم مشهور نیستند اطلاعات دقیقی داشت ، شیرین نجفی حتی آدرس منزل فعلی و قبلی و حتی دهه های قبل برخی از مسئولان و فعالان سیاسی را می دانست ، او از تمامی فعالیت های گذشته و حال فعالان سیاسی در کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا و استرالیا اطلاع دقیق داشت ، و از تعداد فرزندان و دامادها و عروس ها و نوه ها و نحوه تعامل خانواده ها با هم یا اگر اختلاف و طلاق و ازدواج جدیدی در میان آن ها اتفاق افتاده بود به طور کامل مطلع بود ، او می دانست کدام فعال سیاسی مثلا در فرانسه به دلیل چه نقطه ضعفی تن به همکاری با سیستم امنیتی داده و سیستم امنیتی مرتبط با اوو سپاه یا وزارت اطلاعات می باشد ، در برخی از موارد که بعضی از افراد جدیدالورود به ترکیه نزد شیرین نجفی مراجعه می کردند تا بر اساس شهرتی که به دست آورده بود آن ها را جهت تسهیل در کارهایشان یاری دهد ، او بعد از خارج شدن از اتاق محل گفتگو با آن افراد ، پس از کمتر نیم ساعت ، طی تماس با برخی افراد در داخل کشور ، آمار دقیق آن ها و پیشینه و حال ایشان را برایشان ذکر می کرد.
حال با آن چه که طی این چند بخش در مورد شیرین نجفی نگاشته شد و قدرت مدیریت و تبحر او در سازماندهی افراد و تحت امر داشتن ده ها نفر که امرار معاش آنان توسط این فرد تنظیم می شد ، آیا شما از شیرین نجفی یک فرد عادی یا یک زن صرفا فضول که درون زندگی همه سرک می کشد استنباط و برداشت می کنید ؟! یا با توجه به مشاهدات عینی بسیاری از افراد موثق به این نتیجه می رسید که او یک مامور کارکشته و کار بلد بوده است؟
شیرین نجفی طی این سال ها تلاش فراوانی برای رفتن به لندن داشت و حتی در چند مرحله تا یونان هم رسید ، اما مجددا به ترکیه بازگشت ، طی موارد متعددی شیرین نجفی با افراد زیادی که ساکن لندن بودند به ویژه خانم ها ارتباط برقرار کرده و از آن ها جهت انتقال به لندن همفکری و مساعدت طلبیده بود ، جالب آن که شماره تلگرامی و وایبر و واتساپ او هم شماره انگلستان در چند سال اخیر بوده که مشخص نیست توسط چه کسی برای او تهیه شده بود ، در آخرین مرحله در یک سال و نیم گذشته شیرین نجفی و محمد باقر مرادی به دلیل گرفتن مبالغ کلان از برخی از ایرانیان به ویژه جهت انتقال قاچاق به کشورهای اروپایی و پس از عدم انجام تعهد ، برای مدتی متواری شدند و علی الظاهر در استانبول اقامت گزیدند ، او البته پیش از ماجرای ربوده شدن روح الله زم و در زمانی که هنوز ترکیه را ترک نکرده بود مدعی بود در کشوری غیر از ایران و ترکیه ساکن شده و در برخی از تماس های خود با بعضی از افراد ادعا می کرد از ترس جان و به دلیل تحت تعقیب بودن از سوی سیستم امنیتی و سپاه ، مکان اقامت خود را مخفی کرده اما در حقیقت کلاهبرداری های او باعث فراری شدنش از دست مال باختگان شده بود .
ماجرای نحوه ورود شیرین نجفی به آمدنیوز و نحوه همکاری های او با روح الله زم که داستان جالب و شنیدنی است و قطعا کمتر کسی از زوایای پنهان و واقعیات پشت پرده آن آگاه است در بخش بعدی بدان پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد…
پنج بخش کامل این نوشتار را با کلیک کردن بر روی موارد ذیل می توانید بخوانید :
شیرین نجفی کارکشته ترین زن عامل سیستم امنیتی ایران / اما اگر او را در قالب متهم در دادگاه روح الله زم دیدید تعجب نکنید :