✍?حمید مظاهری راد
حقیر از زمانی که قلم بدست گرفته ام، اشتیاق فزاینده ی اصحاب رسانه و مطبوعات را در جهت بکارگیری توانِ ناقصم شاهد بوده ام اما هیچوقت با هیچ رسانه ای بصورت رسمی وارد قراردادِ کاری نشده ام، چرا که محدودیت در بیانِ مشکلات مردم را هیچ برنمی تابم. هر چند هزاران یادداشت، مطالب و نوشته ام در اغلب سایت های معتبر و جراید منتشر شده اند.
بهیچوجه منکر آسیب های صفحات متعدد مجازی نیستم اما مشکلات آن را در مقابلِ مواهبِ بسیار آن ناچیز می شمارم.
امروزه تنها به برکت حضورِ مردم در شبکه های مجازی که هیچگونه تریبونی برای بیان مشکلات و مفاسدِ فراوان ندارند، است که لرزه بر اندام مفسدان افتاده و نیز حکمرانان و مدیران را هر چند ناقص به پاسخگویی و بعضا شفافیت وادار نموده است.
انحصار در اطلاع رسانی و بسیاری از موارد به یُمنِ وجودِ دنیای مجازی به حداقل رسیده و اکنون بسیاری کتب و مقالات در اینترنت قابل دسترسی و استفاده بوده و از هزینه ها و سفرهای غیرضرور، جلوگیری بعمل می آید. هر چند ازدیاد اطلاعات در صورتیکه تلخیص نگردد مشکلاتی به همراه دارد، اما بیشترِ مصائب مردم تنها در شبکه های مجازی فریاد گردیده و به سکوت آوا داده می شود.
اخیرا می بینیم که چقدر از ناهنجاری های اجتماعی و غارت اموال عمومی تنها به واسطه ی افشاگری ها در صفحات مجازی آشکار گردیده و در اثر فشار افکار عمومی مورد توجه حکمرانان قرار گرفته است. متعجبم از اینکه از یک طرف نمایندگان مجلس مترصد تشویق افشاگران با طرح پلیس سوت زن هستند و از طرفی می خواهند فضای مجازی را محدود نمایند.
هر چند تجربه ثابت شده که ایجاد چنین محدودیت ها جز مسیرگشایی برای جوانان و مردم جهت بهره گیری از فیلترشکن ها که در آنها اسرار مردم در اختیار شبکه های خارجی قرار می گیرد و هدر رفتی در وقت، انرژی و هزینه ی مردم می باشد، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
به فرض که درصد ناچیزی از مردم هم از شبکه های مجازی استفاده ناصحیح نمایند، آیا آن درصد ناچیز در مقابل آن همه موهبتی که سکوی پرتاب انسان عصر جدید به دنیایِ علم، دانش و اطلاعات است، قابل توجه است؟ البته که بسیاری هم از ناعدالتی ها، ستم و زشتی های فضای واقعی و دغل بازان است که به فضای مجازی پناه برده و در آن زندگی می کنند. شما قانونی بنویسید تا فضای واقعی از ریا، چاپلوسی، مقدس مابی و فساد تهی گردد و مردم تریبونی در رسانه های ارتباط جمعی داشته باشند تا به خودی خود فضای مجازی هم خلوت تر گردد.
در تماسی که با مدیران کلان در سطح کشوری و استانی داشتم، دخالت ناظران و ارکان نظارتی در اجرا را بزرگترین مسئله ی کشور می دانند که در دهه های گذشته به مشکل مبدل شده است. بنظرم نمایندگان می توانستند قبل از ورود به تمامی مسائل یکبار برای همیشه قانونی را بگذرانند تا تحت هیچ شرایطی در اجرا، عزل و نصب ها دخالت و سهم خواهی نکنند. امروزه متاسفانه معروف شده که مدیران کل، روسای دانشگاه ها و … سهم فلان نماینده ی مجلس هستند. دخالت ها تا حدی بوده که نماینده ی مجلس حتی در تغییر رشته ی دانش آموزان، ورود پیدا می کند. نمایندگان مجلس اگر به وظیفه ی نظارتی خود بازگردند و بدان عمل نمایند، مردم مجبور نمی شوند، مشکلاتِ فراوانِ معیشتی، حقوق شهروندی و … را در صفحات مجازی فریاد زنند و دانشجویان ما برای آگاه سازی ها ستاره دار گردند. مردم در صفحات مجازی سرگرم نیستند، اغلب عهده دار وظیفه ی نظارتی مراکز نظارتی اند.