“حامد تقوی”
مساله طبقه کارگر تنها حقوق عقبافتاده یا “پیشپا افتاده” نیست
که عدهی زیادی به دیدهی ترحم بدان مینگرند.
اسماعیل بخشی که امروز از شکنجهاش میگوید و وزیر اطلاعات را
به مناظره ی تلوزیونی دعوت میکند ،
برای رسیدن به چیزی دست به عمل زده و به آن وفادار مانده،
که پرسش بیپاسخِ امروزِ اکثریت یا “دیگری بزرگ” است: آلترناتیو چیست؟
رهایی طبقات اجتماعی که چرخ اصلی جامعه را میچرخانند
و بیش از همه تحت ستماند، رهایی کل جامعه را ممکن میکند.
عاملیت طبقه اجتماعی در رهایی از این کل،
با اعتصاب هفتتپه و فولاد که برای اتحاد معلمین و بازاریان و دانشجویان
در شهر شوش به راه انداختند نمایان شد.
یک شهر با جنبش کارگرانش همسو شد تا قدرتی مردمی تثبیت شود.
اعتصابی به زعم عاملینش باشکوه، که ذیل شعار “اداره شورایی” قوت گرفت.
مقاومت اخیر کارگران و مردم خوزستان و کمپین سراسری پیرامون هفتتپه
که همراهی گروه هایی از کارگران معلمان فعالان و روشنفکران را در پی داشته،
ظرفیتهای عظیمی را هم برای همبستگی طبقاتی گشوده است که از درد بیسازمانی رنج میبرند.
اسماعیل بخشی فرزند همین جامعهی غبارآلود است
که جنون مبارزه و مقاومتش بر مزدوران و بیشرمان سنگینی کرده است.
حال میتوانید آلترناتیو را در چهرهی ورمکرده و کتف شکستهی کارگری ببینید
که تحقق “نان کار آزادی ، اداره ی شورایی” را در دستان زنان و مردان متحد میبیند
و پاسخ حاکمیت سرمایه به دسترنج کارش، خونیست که از معدهاش سرازیر کردهاند.