دریا مهرپیشه
اجتماع زن و مرد خانواده واژه کلیشه ای برای ان درنظر گرفته می شود در اکثر شرایط عادی هر دو مرد و زن با هزار امید و ارزو وارد زندگی مشترک می شوند ولی با مشکلاتی مثل اختلاف عقاید عدم هماهنگی روانی عاطفی جنسی انواع عوامل موثر اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی میتواند یکی از هزاران دلیل برای جدایی دو زوج از یکدیگر باشد.
طلاق واژه ای نام آشنایی است که فوبیای اجتمایی برای زنان دارد. ممکن دو نفر به هر دلیل مثل دخالت خانواده ها سن کم ازدواج اختلاف سلیقه و اعتقادات یا مسایل ی مثل خیانت به فکر اقدام برای طلاق بیفتند.ولی مسئله ای که اهمیت این مطلب را دو چندان میکند عواقب و پیامدهای بعد از طلاق است و مسایلی که بر دوش زن بیشتر از جنس مرد سنگینی می کند.
در جوامع سنتی هنوز مسایل مربوط به طلاق مخصوصا برای زنان با مشکلات بسیار همراه است. در حالیکه مردان از این مشکلات مستثنی هستند.
متاسفانه انواع ازارهای وارده بر خانم های مطلقه و مشکلات بعد از طلاق در بسیاری از موارد منجر به اسیب های چنس زن می شود که در زیر پوست جامعه مخفی می ماند سوالاتی که ایا خانواده با ان ها چه برخوردی میکند ایا جامعه برخورد خود را با خانم های مطلقه تغییر می دهد . تصور این که یک بانو جوان با ظاهری ساده بدون حلقه با پیشینه طلاق چه برخوردی در چامعه می بیند یا اینکه اطرافیان از همکلاسی و همکار گرفته تا همسایه و فامیل از طلاق وی مطلع شوند چه اسیب هایی گریبان گیر او خواهد شد بسیاری از خانم ها را در برابر گرفتن حقوق خود و ظلم هایی که به ان ها روا میشود منصرف و وادار به سکوت و حفظ زندگی مشترک خود می کند.
اینکه طلاق همواره خطا است از دوران قدیم به جنس مظلوم زن گوش زد می شده است و جمله معروف با لباس سفید به خانه بخت می ایی و با کفن سفید هم می روی در واقع جمله ای تهدید امیز و یکی از هزاران فرهنگ غلط ما است. گاها خیانت اعتیاد و عدم تعادل در سلامت روانی مرد که متاسفانه طبق امار رو به افزایش است این حق را به خود برای درخواست طلاق و جدایی از زندگی که شرایط در ان بسیار سخت و طاقت فرسا است نمی دهند و حتی اگر هر پا فرا بگذارند و سنت شکنی کنند و تمام مشکلات را به جان بخرند از مهریه خود صرف نظر می کنندنه اینکه به مهریه نیاز ندارند خانواده ها فشار هارا زیاد میکنند و مرد این حق را به خود می دهد که بین طلاق و مهریه یکی را انتخاب کند و با طلاق ندادن همسرش تا سال ها حق زندگی دوباره را از او بگیرد تاتک تک موهای زن سفید شود و شادابی و زیبایی او از بین رود در حالی که مرد ازدواج مجدد کند این هم یکی از بزرگترین ظلم ها ی وارده به جنس مظلوم زن است که به ناچار باید بین طلاق و مهریه یکی را انتخاب کند.
اگر عدم استقلال مال زن و حضانت فرزندان از همسر سابق و عدم پذیرش خانواده زن به دلیل فرهنگ غلط و ترس ابرو خانواده زن به پیش اید مشکلات بیش از بیش دوچندان خواهد شد. زن در زندگی جدید خود باید منبع درامد مناسبی برای خود ایجاد کند و شاغل شدن زن مشکلات جدید تری در محل کار و ازار و نگاه بقیه به همراه دارد. ایت ترس ها و چالش ها هر زنی که با مسایلی جدایی دست و پنجه نرم میکند را به فکر فرو خواهد برد مسایلی که در جوامع غربی اصلا وجودی ندارد متاسفانه مساله اساسی زنان کشور من شده است. بانوان کشور من قید حق و حقوق پایمال شده خود را می زنند و به زندگی خود در شرایطی نامناسب اصطلاحا می سوزنند و می سازنند…
با مطالب که خدمت شما عرض کردم شاید الان بهتر دلایل افزایش امار بیماری های روانی و افسردگی در زنان را متوجه شده باشیم بله درست است زن که کانون محبت و مانند برگ گل لطیف است اگر به دلیل مشکلات گفته شده نتواند به ادامه زندگی دلخواه منطقی خود ادامه دهد به موجودی ضعیف و ترسو تبدیل می شود و در سراسر عمر با نارضایتی به حیات نباتی خود ادامه خواهد داد.
این زنان منزوی درجامعه تعدادشان کم نیست اگر جرات کنند پا پیش گذارند و طلاق بگیرند با نگاه تحقیر و بد بینانه و قضاوت های به دور از عقل و منطق روبه رو خواهند شد افرادی منزوی به دور از فعالیت های اجتماعی که حق مسلم ان ها است تبدیل خواهند شد یا اگر مانند تعداد زیادی از زنان تن به زندگی اجباری دهند نمیتوان توقع داشت مادران و همسرانی و زنان شاد و آغوش گرم خانواده باشند و افرادی مناسب تربیت کنند این درحالی است که شرایط به دقت ارزیابی شود و ضرورت طلاق و عدم ادامه زندگی روشن شود به امید زندگی زیبا برای همه زنان ایران ما..