پایگاه خبری / تحلیلی نگام – پنجشنبه گذشته 19 فروردین 1400 مصادف با بیستودومین سالروز مرگ نخستین زن خلبان ایرانی بود.
عفت تجارتچی اولین خلبان زن ایرانی است که در سال ۱۳۱۹، زمانیکه ۲۳ ساله بود، نخسین پروازش را به صورت مستقل انجام داد. او در سال ۱۲۹۶ در خانوادهای فرهیخته به دنیا آمد. وی نخستین کارآموز و زن خلبان ایرانی است که در سال ۱۳۱۸ پس از تاسیس باشگاه خلبانی برای آموزش فنون خلبانی نامنویسی کرد.
گرچه مادرش از پرواز کردن او وحشتزده بود اما پدرش باعث شد عفت از ادامه کار منصرف نشود و همواره مشوق او بود تا این راه را ادامه دهد. تجارتچی در خاطراتش مینویسد: «به ساختمان باشگاه در خیابان سعدی رفتم اما عضو آن نشدم. وقتی به خانه آمدم و جریان را به پدرم گفتم او با حیرت گفت: چرا برای خلبانی نامنویسی نکردی؟ در جواب گفتم: چون هنوز هیچ زنی داوطلب این کار نشده است. پدرم در پاسخ گفت: چه اشکالی دارد که تو اولین زن خلبان ایرانی باشی! برو هرچه زودتر در باشگاه خلبانی ثبت نام کن و من هم پذیرفتم.» تاریخ شروع کار تجارتچی پنجم مهر ماه ۱۳۱۸ بود.
او از کودکی شوق پرواز داشت و بزرگترین آرزویش خلبانی بود، زمانی که در سال ۱۳۱۸ اولین باشگاه خلبانی، آگهی پذیرش دانشجو را در جراید منتشر کرد، تحقق آرزویش را نزدیک میدید. سال بعد او اولین زن ایرانی بود که سکان هواپیما را بر فراز آسمان ایران به دست گرفت، تجارتچی درباره این آرزو اینطور مینویسد: «از همان کودکی شوق پرواز آرام و قرارم را گرفته بود و بزرگترین آرزویی که در دل داشتم این بود که روزی خلبان شوم به خاطر دارم زمانی که محصل دبستان بودم، روزی برای تماشای فیلم به یکی از سینماهای تهران رفتم. در این فیلم خلبان هواپیما هنگام پرواز در دریا سقوط کرد سپس عدهای به کمکش شتافتند و با زحمت بسیار او را از درون کابین هواپیما وآب بیرون کشیدند اما وقتی خلبان کلاه مخصوص خود را از سربرداشت متوجه شدند که او یک زن است. یک زن خلبان! مشاهده این فیلم روزنههای امید را در دلم روشن کرد و باورکردم من هم میتوانم روزی خلبان شوم.»
تجارت چی وقتی که در باشگاه هواپیمایی ثبت نام کرد، ۲۲ سال بیشتر نداشت. سال ۱۳۱۳ از دبیرستان «آزرم» دیپلم گرفت و مدتی در بانک ملی و بعد در کتابخانه دانشکده پزشکی به عنوان مترجم زبان فرانسه مشغول کار شد. وقتی که در باشگاه هواپیمایی ثبت نام کرد، ۲۲ سال بیشتر نداشت. مسئولان باشگاه گرچه بسیار متعجب بودند اما بسیار تحسینش کردند. روزنامهها ستایشش کردند و همین موضوع باعث شد تا زنهای دیگر نیز به او بپیوندند. از جمله کسانی که بعد از عفت در باشگاه خلبانی ثبت نام کردند، ینا اوشید، قدسیه فرخزاد، فخرالتاج منفردی، عذرا رحیمی، درخشنده ملکوتی و صفیه پرتوی و صدیقه دولتشاهی بودند که اخبار پیوستن این زنان در جراید آن زمان منتشر شد.
مسئولان باشگاه آنها را به فرودگاه «دوشان تپه» دعوت كردند. در آنجا پس از مراسم پذيرايي به هر يك از آنها لباسي دادند كه شامل يك كلاه مخصوص، روپوش خلباني، گوشي تماس با مربي، كمربند پرواز و چتر نجات بود. در ابتداي كار، مربي طرز استفاده از اين وسايل را به آنها آموخت. اين لباس تا آن زمان فقط براي آقايان تهيه ميشد و به تن خانمها بسيار گشاد و بدقواره بود. این افراد همچون مردان تمرینات سخت را آغاز کردند اوایل با هواپیماهای تمرینی آن زمان به نام «تایگرموس» که رو باز بود، به صورت تفریحی پرواز میکردند و بعد از یک هفته پرواز آموزشی را به صورت جدی آغاز کردند.
عفت تجارت چی در اینباره مینویسد: «مربی در قسمت جلوی هواپیما مینشست و تعلیم گیرنده پشت سرش قرار میگرفت. چندی بعد گروهی افسر و درجهدار نیروی هوایی به مربیان اضافه شدند. در مدت کوتاهی که پرواز تفریحی انجام میشد سراپا شور و شوق در من بود و احساس غرور میکردم. هرگز آن لحظات را فراموش نمیکنم. پس از سه یا چهار هفته پرواز تمرینی که انجام دادیم به من اجازه پرواز مستقل دادند. در پرواز مستقل تعلیم گیرنده در همان جای سابق خود یعنی پشت خلبان مینشست چون تمام دستگاهها و فرمان هواپیما که مقابل خلبان قرار داشت، جلوی شاگرد هم بود و او میتوانست از آنها به طور یکسان استفاده کند. با این حال به خاطر اینکه خلبان در کابین نبود و تعادل هواپیما به هم میخورد یک کیسه شن و ماسه هموزن خلبان به جای او گذاشته میشد.»
نخستین پرواز مستقیم عفت ۲۷ آبان ۱۳۱۹ انجام شد. او این روز را خوب به خاطر دارد چرا که بر پشت دیوان حافظ خود به یادگار نوشته بود: «پرشکوهترین روز برای یک خلبان، روزی است که اولین پرواز آزادش را انجام دهد».
اما همه چیز همینقدر برای او خوب پیش نمیرفت. جامعه مردسالار آن زمان مطرحشدن او را تاب نمیآورد. از جمله اتفاقاتی که برایش پیش آمد تلفن زدن گهگاه افراد ناشناس به پدرش بود که به دروغ عنوان میکردند هواپیمای دخترت سقوط کرده است. با همه این مشکلات باز هم این پدر بود که حمایتش میکرد.
بانوی پرواز مدتی مدیر عامل باشگاه پرواز ایران بود و در سالهای میانی عمر به ادبیات و شعر رو آورد و در سال ۱۳۳۹ دیوان «برگهای پراکنده» را منتشر کرد. وی پسرش، «سینا فیاضمنش»، را هم تشویق کرد در رشته مهندسی هواپیما تحصیل کند و پسر او مهندس صنعت هواپیماسازی و دانشآموخته یکی از دانشگاههای معتبر آمریکا شد.
او در سالهای میانی عمر به ادبیات و شعرسرایی روی آورد و در سال ۱۳۳۷ «دیوان برگهای پراکنده» را به چاپ رساند. عفت تجارتچی در ۸۲ سالگی به فاصله یک روز پس از مرگ همسرش درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
از عفت تجارتچی و اینا آوشید و قدسیه فرخزاد جزو نخستین خلبانان زن ایرانی نام برده میشود.