پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️نصرت الله محمودزاده
پیامبر پیام داده که فردا در وعدهگاه غدیر در انتظارتان است تا باز هم در کنار برکه غدیر انتخاب کند؛ اما چه کسی را؟
کسی که مهربانی با فقرا را در تقسیم فقر به عدالت نداند. آیا تحمل عدل او را دارند؟
یکی که قهرمان اندیشه و عشق ورزیدن باشد تا پیروان شیر بیشه تشیع با کمترین ضعف در کمند زر و زور و تزویر کفتارها قرار نگیرند.
جماعتی که یقین دارند عبور پیامبر از علی، یعنی ذبح حقیقت به مصلحتی که قربانی آن خود علیست.
کینههای زیر خاکستر در حال شعلهور شدن هستند. چگونه آوازه شمشر علی را از تاریخ محو کند؟ سرپوش روی جنایت تاریخ و عدم انتخاب کسی که جمع اضداد در عدالت، شجاعت، عرفان، اندشیه، عشق و در نهایت صبر باشد. سکوت محمد درباره انتخاب علی او را در تاریخ بیدفاع خواهد گذاشت. تاریخی در انحصار افرادی تشنه اشرافیگری، اما جای مهر بر پیشانی.
پیامبر این را نیز میداند که عدهای از خودیها به جای همراه شدن با معرفت علی، او را ستایش خواهند کرد. علی، یک خدای دیده شده که جان بدهی در راهش، نه اینکه خودِ او شوی و چون ابوذر مرید نباشی. مداحان چنان شوری به دل محبانش افکنند که جایی برای شناخت او نمانده باشد؛ خرمقدسان فاقد شعور.
محبتی که قربانی شناخت شود تا همچنان جهل در رود آلوده تشیع صفوی جاری باشد و در این هوای غبارآلود با ذوالفغار علی، بر روح علی شمشیر زنند، یعنی تحقیری غیر قابل تحمل به عالم تشیع در جامعه عقب نگهداشته شده توسط ابوموسی اشعریها.
به همین خاطر است که در طول تاریخ شاهدی جامعهای که برای علی و فرزندانش اشک میریزند، محبت علی در تمام وجودشان موج میزند، اما در کنار “غدیر هور” از یک زندگی دردناک رنج میبرند که چرا ثروتمندترین ملت منطقه این گونه باشد. بزرگان این جامعه آنقدر غرق در پرستش علی و نمایش مطلای نهجالبلاغه هستند که یادشان رفته بیست سال است که آب فرات اجدادی ملتی به مسیر دیگری رفته.
انگار همهی اختلافات جمع شدند برای پس از غدیر. و علی است و این همه تزویر. چرا؟
محبت را بدون شناخت به خورد عوام دادند تا به این طریق به علی و در نهایت به خدا برسند؛ یک کوره راه با سراب نعمات بهشتی.
و ما ندانیم که چرا از دانشمندان و علمای خودمان نمیپرسیم که: چرا علی را درست به ما نشناساندید؟
…. و امروز وقت آن است که دو دستاورد مهم مولا را در جامعه جاری کنیم؛ البته بدون ناکثینِ پیمانشکن با امام خمینی، بدون مارقین خرمقدس و بدون تسلیم شدن در برابر ستم قاسطین.
و چاره این راه، پیوستن به تنهایی علی، اما با جماعت.
و به پیروزی اندیشیدن درپی شکست. اگر پیروزی را تنها در پیروزی دنبال نمیکردیم، امروز این همه بلاتکلیف نبودیم.
و این را نیز فراموش نکنیم که، راز علی سکوت بین دو دوره پیروزی و شکست است. سکوتی از جنس بیداری و اندیشه و مناجات در عالم ناسوت تا گرفتار عوامزدگی نشویم.
ستایش علی، یک عوامزدگی خطرناک که خود ندانی در مردابی.
و مکتب سکوت، که فریادتت به وقتش در جامعه طنین افکند.
و تو نماینده ملت، باور نداری که صدای جغد از درونت است که داری صداهای بیگانه را قطع میکنی؟