نگام ، سیاسی _ همواره درباره مرگ آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام شبهاتی از سوی خانواده وی وجود داشته که فرزندانش بارها به آن اشاره کرده و اخیرا فاطمه هاشمی، دختر وی درباره پیگیری پرونده فوت پدرش گفته بود: پس از آن که به ما گفتند ایشان آلوده به رادیواکتیو بودهاند، دیگر گزارشی دریافت نکرده ایم. از طریق شورای عالی امنیت ملی پیگیر موضوع هستیم، اما پاسخی به ما نمی دهند .
سارا آکالین _ در تازه ترین رویداد، غلامعلی رجایی، مشاور آیت الله هاشمی رفسنجانی اظهاراتی داشته که بر مشکوک بودن مرگ وی صحه می گذارد.
رجایی در مصاحبه ای با سایت انصاف نیوز در ارتباط با مرگ آیت الله هاشمی رفسنجانی تصریح کرد میدانم اتفاقی افتاده است، و آن اتفاق مرگ طبیعی و سکته نیست.
او افزود: “نه من آدم امنیتی هستم که بتوانم جزییات واقعه را تجزیه و تحلیل کنم و نه اطلاعات لازم را دارم، تنها میدانم که اتفاقی افتاده است.
رجایی گفت: من اشرافی بر چیزی بیشتر از آنچه که بچهها گفتهاند ندارم؛ حتی اطلاعات آنها را هم ندارم، ولی میدانم اتفاقی افتاده است، و آن اتفاق مرگ طبیعی و سکته نیست، نه من آدم امنیتی هستم که بتوانم جزییات واقعه را تجزیه و تحلیل کنم و نه اطلاعات لازم را دارم، تنها میدانم که اتفاقی افتاده است.
او در این باره که از زبان خانم آقای هاشمی شایعه شده بود که هاشمی ۱۰ روز پیش از مرگش، با نام بردن از کسانی، گفته است که روزی آنها مرا خواهند کشت، اظهار کرد:
«من هم شنیدهام ولی با واسطه، از حاجیه خانم نشنیدهام. بر حسب قاعده آقای هاشمی شاید خود را در معرض ترور میدیده است. فاطمه خانم هم یک بار چیزی گفت: «یک کسی با موتور نزدیک شده و گفته است که به پدرتان بگوید که میخواهند بزنندش» و بعد هم رفته است… حالا آن شخص چه کسی بوده، و از کجا گفته این حرفها را من نمیدانم»
رجایی این نکته را نیز اضافه کرد که به نظر من باید منتظر باشیم مقامات امنیتی اظهارنظر بکنند؛ چون در این قضیه نظر دادن من مبنای کارشناسی ندارد. حالا به هرحال ابهاماتی وجود دارد، نکاتی هست که به طور حتم در چند دههی دیگر روشن خواهد شد.
رجایی درباره فیلم آخرین روز زندگی هاشمی رفسنجانی نیز گفت فیلم آخرین روز هاشمی را من منتشر کردم. دوربینهای مدار بسته گرفته بودند. ما صحبت کردیم، یک مکثی کردند و مثل همیشه پلهها را طی کردند و دویدند. من هم در فیلم برمیگردم و پشت سرم را نگاه میکنم.
او افزود: آن هاشمی که ما دیدیم ده، پانزده سال دیگر همین هاشمی بود، ایشان پلهها را میدوید. ما مشهد چند جا برای بازدید رفتیم و واقعاً ایشان در سن هشتاد و یک سالگی پلهها را میدوید. ایشان تعمداتی داشتند. به طور مثال ۳ ساعت سرپا سخنرانی میکرد، چون ما رفته بودیم ثبت نام وزارت کشور گفتند که هاشمی را با ویلچر آورده¬اند. به هرحال در مورد هاشمی حرفهای نامربوط زیاد زده میشد، که ارزش پاسخ دادن را نداشت.
رجایی در پاسخ به این سوال که چطور ممکن است هاشمی که هر شب، حتی شنیده شده قبل از اینکه بیاید در جمع خانواده، خاطرات هر روز خودش را مینوشته، وصیت نامه نداشته باشد، نیز گفت «حالا گاهی آخر شب مینوشتند… ولی گویا برای آنژیو که رفته بودند با اینکه نمیخواستند، فاطمه خانم گفته است بنویسند. یک سری صفحه از این صفحههای بزرگ نوشته بودند که من دیدهام. با خودکار آبی هم نوشته بودند، یکی دو جا هم خط خوردگی داشت؛ شش هفت ماده هم داشت که بهطور مثال راجع به وصی خودشان محسن است و اینکه اموالشان چه میشود».