✍️مجتبی نجفی
فائزه هاشمی شخصیت جذابی دارد. شورشی ترین عضو خاندان هاشمی که پدرش چهره مساله آفرینی هم در بنیانگذاری و تحکیم استبداد بود و هم حامیانی دارد که او را توسعه گرا میدانند. در این اواخر منتقد رهبری شده بود که خود عامل اصلی قدرتش و نابودکننده ایده شورای رهبری بود. هاشمی خواست مرد همه کاره پنهان شود، مدتی جواب داد اما با تقویت تشکیلات بیت رهبری که دولتی در دولت شد و توسعه دخالت سپاه در سیاست غول فرانکشتاین از دستانش خارج و هاشمی را به جناح منتقد هل داد.
فائزه برعکس محسن برادرش، آدم صریح اللهجه و شفافی است که به مطالبات مدنی مردم نزدیک و در این راه جسور هم بوده. عیب او توجیه فضای بسته سیاسی دوران پدرش و البته نوعی سطحی نگری در سیاست خارجیست. با این وجود از جنس ترامپیست ها نیست . مانند بسیاری از مردم از تداوم استبداد و تحقیر شخصیت ایرانی خسته شده. گمان میکند با فشار ترامپ دری باز میشد، برای همین با شجاعت، گزاره ای غلط را بیان میکند که نیمی از آن درست و نیمه دیگرش فاجعه است. میگوید در ایران حاکمان از ترامپ برای ایران خطرناکترند. تا اینجا درست اما غافل از اینکه سیاست ترامپ، همین خطرناکها را تقویت،جامعه مدنی را تضعیف و صدای نظامیها را به ضرر نهادها و فعالان مدنی بالا برد.
در بین منتقدان تحریم، گرایشها متنوعند. اما یک گرایش دموکراسیخواه و مدنی-ملی است که با گرایش دفاع از نظام سیاسی تفاوت رادیکال دارد. معتقد است این تحریمها برانداز نیستند، تقویت کننده مافیا و دولت پنهان با تفنگند و بهانه ای برای تشدید بحران حکمرانی نامطلوب. ضمن اینکه مافیا و عدم شفافیت را تحکیم میکنند، عاملیت داخلی را تضعیف،طبقات پایین را فقیرتر و متوسطی ها را به حاشیه میرانند. مخالفت با تحریم از طرف این گرایش، توجیه سیاست های فاجعه بار جمهوری اسلامی نیست،اتفاقا تحریم ها ضمن اینکه نقض حقوق انسانی هستند بهانه ای برای فرار جمهوری اسلامی از پاسخگویی هستند.
تحریم ها نباشند لزوما ما به دموکراسی نمیرسیم اما باشند قطعا دیرتر میرسیم. این همان نکته ای ست که در ساختمان تحلیلی تیپ هایی مثل فائزه هاشمی نمیبینیم. تعدادشان هم قابل توجهند، از ترامپیست های جنگ طلب و تحریم خواه متفاوتند، اما غافل از اینکه پابلیک های همبسته در گشایش اقتصادی امکان ظهور بیشتری دارند و جنبش های مدنی اجتماعی در شرایط تورم کمتر میتوانند هدفمند شوند. ضمن اینکه تحریم، اصل استقلال ملی را زیر سئوال میبرد، طبقه حاکم را بیشتر سلطه گر و سفره رانتشان را پهن تر میکند. و البته در انبوه بحران ها که ناشی از حاکمیت ملوک الطوایفی و دولت در دولتِ جمهوری اسلامی است کاتالیزور بحرانهای ملی میشوند.