✍️ حبیب رمضانخانی
در روزهایی که مردم ایران و مخصوصا مسئولان ما حساس تر از خود مردم ایالات متحده چشم به موعد انتخابات این کشور دوخته اند، سخنان مشعشع برخی آقایان و پیش بینی های دقیقیشان! باز تیتر اخبار و سوژه فضای مجازی شد.
در جدیدترین مورد، آقای محسن رضایی فرمودند که امریکا در حال فروپاشی هست و ما باید جای آن را پر کنیم. او ضمن تاختن به دولتمردان غربگرا، تقلید از الگوی حاکمیتی در حال سقوط امریکا را مورد شماتت قرار داده است. در موردی دیگر، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام! فرموده اند که آمریکا در ضعیفترین دوران خود بوده و خطر تجزیه و جنگ داخلی آن بسیار نزدیک است.
در اینکه این آقایان از کجا به این پیش بینی و قطعیت رسیده اند، بایستی جوابگو باشند که خوب به تجربه ۴۰ سال گذشته، انتظار نابه جایی هست. ولی می توان حدس زد به خاطر اختلافات و تحرکات قبل از انتخابات آمریکا به این دیدگاه رسیده اند. با این فرض بایستی به آقایان خاطر نشان کرد که در نظام های مبتنی بر لیبرال دموکراسی و حاکمیت های برآمده از انتخابات آزاد چنین تحرکات و کشمکش هایی عادی بوده و به تجربه گذشته می توان آن را دید و توضیح داد.
ما در اینجا به دنبال دفاع از الگو و حاکمیت ایالات متحده نیستیم و اتفاقا با تمام وجود نتیجه اقدامات خصمانه این کشور را احساس کرده و درد می کشیم. هدف این است، آقایانی که اذعان دارند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و عمده مشکلات ما نتیجه سیاست های غلط دولت است، خود نیز توجهی به این کشور نداشته باشند و برای فرار از پاسخگویی فرافکنی نکنند. چگونه است در مقابل انتقاد به دولت و مردم در نگاه به خارج، خود در صدا و سیما، رسانه ها و بیاناتشان این کشور در مدار توجه بوده و مرتب حرف از تبعیض ساختاری و فروپاشی امریکا در میان است؟
بایستی به دبیر تشخیص مصلحت و همقطارانش خاطر نشان کرد که ما باور می کنیم که پیش بینی شما درست و آمریکا در زمانی کوتاه بسان شوروی گرفتار و تجزیه خواهد شد! این چه توجیه و پاسخی بر مشکلات مضاعف و کمرشکن مردم ایران دارد؟ در حال حاضر کدام مشکل ساختاری و رویکرد محافظه کارانه ما را حل می کند؟
دست آخر از ایشان می خواهیم حالا که این نظام منحوس و استکباری در حال سقوط است، راهکارشان برای جایگزینی آن کشور توسط ما را ارائه کنند! فقط امیدوارم برخلاف راهکار قبلی ایشان که دستگیری سربازان امریکایی و مطالبه ۵۰ میلیارد دلار برای آزادی آن ها و نجات اقتصادمان بود، اینبار راهکار منطقی تری بفرمایند.
در انتها باید خاطر نشان کرد، امروز اگر مردم ایران و حاکمیت بی صبرانه با یاس و امید چشم به انتخابات این کشور دوخته اند، نتیجه عملکردی است که این آقایان با اقدامات خود مسبب آن هستند. وقتی مردم از مسئولان و شعارها و اقداماتشان خسته و ناامید شده اند، چاره ای ندارند تا برای اندک گشایش و رهایی موقت از وضعیت اسفناک امروز، چشم به انتخابات ینگه دنیا بدوزند. در نتیجه فروپاشی یا قدرت گیری آن کشور چیزی از مطالبه پاسخگویی مردم از شما را نمی کاهد و مدیریت ناکارآمد شما را در ذهن و زندگی مردم تغییر نمی دهد.