پایگاه خبری / تحلیلی نگام – ✍️رضا حقجو
در یک فیلم تاریک گرفته شده از تظاهرات “جنبش آب” شبانهی شهر سوسنگرد فریادهای مظلومانه زنی به تصویر کشیده میشود که رو در رو با نیروهای امنیتی و نظامی بر مسالمتآمیز بودن اعتراضات چنین تاکید میکند.:
“آقا – مظاهرات (سلمیه) مسالمتآمیزه، چرا آتیش میزنی، کاملا سلمیه، چرا تیر میندازی، تو که خاکتو نبردن، آبتو نبردن، ما مظاهرات سلمی میخواهیم”
اعتراض این زن به نیروی اقتدارگرایی است، که به جای درک و فهم علل جنبشهای اعتراضی مردم در این سه دههی اخیر خشونت، سرکوب و گلوله را به عنوان راهحل سحری و پاک کردن صورت مسئلهی بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه انتخاب نموده است.
نیرویی که تاکنون با نشاندن نگاه امنیتی بر اعتراضات و زدن برچسبهای وابستگی، دشمنسازی و انسانیتزدایی از “دیگری” معترض و با گستراندن دامهای خشونتورزی در مسیر جنبشهای اعتراضی مسالمتآمیز مردم، توانسته آنها را به شدیدترین وجه ممکن سرکوب نماید. اما فریادهای این زن عرب خوزستانی با تاکید بر مسالمتآمیز و مدنی بودن این تظاهرات به همراه مظلومیت، صداقت و حقخواهی که در سخنان او موج میزند با همدلی و همذاتپنداری اکثر ایرانیان با جنبش “مسالمتآمیز” خوزستان که آن را نمادی از خشم کل ایرانیان از وضع موجود میدانستند، همراه گردید و عملا کار سرکوب خشونتآمیز این اعتراض مدنی را برای نیروهای تمامیتخواه سخت نمود.
اگر “زینب” نوهی پیامبر و دختر علی (ع) و خواهر حسین سیدالشهدا پس از واقعهی کربلا در برابر دستگاه ظلم و بیداد اموی نماد مقاومت مدنی و مظلومیت انقلاب حسین به شمار میرود، زنان این مرز و بوم با حضور فعال در اکثر جنبشهای اعتراضی و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بیدادگران ضمن فریاد دادخواهی نشان میدهند که علیرغم خشونت دستگاه سرکوب مسیر جنبش دموکراسیخواهی جامعه از روشهای مقاومت مدنی و بدون خشونت یا به تعبیر زن عرب از “سلمیه” میگذرد.
در بخش دیگری از فریادهای این زن عرب که به نماد مسالمت، مقاومت مدنی و مظلومیت خوزستان تبدیل شده چنین میشنویم.:
“زمین، آب، ناموس – آقا، ما مسالمتآمیزیم، اینجا وطن ما، خاک ما.”
زمین، آب، هوا سه عنصر حیاتی زندگی که سه دهه توسعهی نامتوازن، ناپایدار، بدون توجه به محیط زیست و اقتدارگرایانه بر اساس سرمایهداری غارتی با محوریت بورژوازی مالی – تجاری با توجه به پارامترهای توسعهی پایدار هم اکنون در بدترین شرایط خود جهت زیست انسانی بسر میبرند.
الیت قدرت و ثروت طی سه دهه با دولتی درمانده و حکمرانی ناکارآمد که آغشته به فساد ساختاری، عدم شفافیت، حامیپروری و رانت بوده با برداشت غارتگرایانه از منابع مناطق پیرامونی همانند خوزستان و صرف بخش بزرگی از این منابع در مسیر بلندپروازیهای یوتوپیایی خویش بحرانهای فقر، تورم، بیکاری، آب، شکاف طبقاتی، ویرانی در مناسبات سیاست خارجی را برای جامعهی ایرانی به ارمغان آورده است.
فریاد “زمین، آب، ناموس” زن عرب در حقیقت اعتراض به روند توسعهای است که زندگی را برایش به جهنم و سرزمینش را به کویری خشک تبدیل نموده و حداقل شرایط زیست انسانی را از او ستانده است. اعتراض به نگاه امنیتی است که بنا به اظهارات رئیس جمهور سابق (احمدینژاد) با مصوبات و تصمیمات خود در بالاترین سطوح حاکمیتی ضمن ممنوع نمودن سرمایهگذاری در خوزستان فرصتهای توسعه را از این استان سلب نموده و با پمپاژ منابع گاز، نفت، پتروشیمی و آب آن به مرکز زخمهای عمیق عوارض توسعهی نامتوازن و بخشینگر را در تن رنجور این استان بوجود آورده است.
جنبش خوزستان که فراتر از مشکلهی آب است. بیانگر آن است که روند توسعهی کاریکاتوری و حکمرانی ناکارآمد این سه دهه به پایان مسیر پر خسارتبار خود رسیده است. تجدید نظر ساختاری در سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و دست کشیدن از نگاه مانوی به دنیا در سیاست خارجی، توقف پروژهی برساختن امت شیعی و تکمیل فرآیند دولت- ملت، احترام به حقوق شهروندی و رفع تبعیض قومیتی، جنسیتی و مذهبی و شروع گفتگوی ملی از ضروریات گذار مسالمتآمیز جامعهی ایران به سمت حکمرانی کارآمد، عدالتخواهانه و دمکراتیک در شرایط بحرانی فعلی است. / ايران فردا