پایگاه خبری / تحلیلی نگام – همینکه «قاضی اژهای» قاضیالقضات نظام شد و جایگزین «قاضی رئیسی» که با وعدهی عدالت، عدلیه را رها کرد و به فتح پاستور شتافت تا رؤیای چهار سالهاش تعبیر شود، با تعداد زیادی از وکلا و فعالان حقوق بشر تماس گرفته شد که «فرهیختهی گرامی» نظرات و پیشنهادات خود برای اصلاح قوه را مستقیما با رئیس جدید دستگاه قضا در میان بگذارید.
اما اجازه ندادند حتی دو ماه از آن استمداد برای مشاوره و ژست اصلاح بگذرد! ناگهان وکلا و فعالانی که «قصد کردند» «فکر کردند» «مشورت کردند» برای تظلمخواهی به همان قوه و بر طبق قانون مجازات اسلامی در همین نظام و از مسئولان خاطی این کشور که با سوءمدیریت در زمینهی بیماری کرونا باعث مرگ دهها هزار شهروند شدند، توسط حفاظت اطلاعات همان قوه دستگیر (قبل از هر ثبت شکایتی) و مستقیما به سلول انفرادی منتقل شدند!
و حالا بیش از ده روز از بازداشت آنها؛ آرش کیخسروی، محمدرضا فقیهی، مریم افرافراز، مصطفی نیلی و مهدی محمودیان میگذرد و جای آنکه خبری از آزادی یا گشایش برسد، هر روز اخباری میآید که حاکی از گره در گره زدن و افزایش فشارهای ناروا بر آنهاست.
از بازداشت و نگهداریشان در بازداشتگاه انفرادی که مصداق شکنجه است تا پوشاندن لباس زندان و مجرمین بر آنها، از فتنه انگیزی و سناریونویسی بولتننویسان و مزد بگیران تاریکخانههای امنیتی تا جلوگیری از دسترسی به وکلای انتخابی خودشان، و جستجو و تفتیش چند ساعتهی خانهی کیخسروی، فقیهی و نیلی برای سندسازی لازم جهت تکمیل پروندهای که تدارک دیده شده!
در اصل مأموران محترم عدلیه ابتدا برای آنها جرم تراشیدهاند و حالا دنبال ساختن و پرداختن مستند برایش هستند!
و همهی اینها که گفته شد، که قطعا کامل هم نیست، یعنی استمرار اَعمال غیرقانونی در دستگاهی که باید اِعمال قانون کند.
باز جدای از اینها که ذکرش رفت؛ در تمام این ساعات بسیار سختی که بر خانواده و نزدیکان این پنج عزیز بازداشتی گذشته و حتما لحظات بسیار سختتری برای خودشان بوده، هیچ توضیح رسمی از هیچ مرجع رسمی بابت این «برخورد غیرقانونی با حرکتی قانونی» بیان نشده، اما هر روز دروغ و تخیلات زیادی که زائیدهی ذهنهای متوهم پادوهای امنیتیست منتشر میشود، که انتشار همان هم درباره افرادی که نه دادگاه برایشان تشکیل شده، نه جرمی محرز شده و نه حتی اجازهی برخورداری از وکیل داشتهاند کاملا غیرقانونیست و طبق قانون باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد تا اذهان بیمار به چنین داستان سرائیهای محفلی با درصد توهم بسیار بالا و خطرناک اقدام نکنند، که گویا همین هم در روند اصلاح قضائی جائی ندارد!
در هر حال این اقدام شرافتمندانه که بسیار آرام و بی سر و صدا و به آرامترین شکل ممکن از یک حرکت اعتراضی و در برابر قتلعام گسترده و غریبانهی مردم، قصد انجامش گرفته شده و برایش فکر میشد، همیشه در حافظهی جمعی و داغدار مردم خواهد ماند.
و در سوی دیگر ماجرا؛ واکنش رئیس جدید دستگاه قضا که به وعدهی اصلاح و با سر و صدای بسیار کارش را شروع کرده، همراه با مجموعهی زیر نظرش، باز از خاطر ملت نخواهد رفت. او میتوانست خیلی فوری و انقلابی، جلوی این پروندهسازی رسوا را بگیرد و اصلاح در قوه را با پروندهی افرادی که از آنها تمنای نظر اصلاحی کرده بود آغاز کند یا همچون تمام چند دههی حضورش در این دستگاه، با رفتارهای غیرقانونی، فراقانونی و غیر عادلانهی همان محافل همراهی کند و سوابقش را درخشانتر نماید، که فعلا دومی را انتخاب کرده است.