راه سبز امید
در میان رهبران عرب شخصیت مرحوم جمال عبدالناصر قابل احترامی است .
او چون مصدق یک ملی گرا و یک ناسیونالیست چپگرای عرب بود
عبدالناصر در یک سخنرانی شرح ملاقاتش با رهبر اخوان المسلمین و درخواست او از خودش برای اجباری کردن حجاب در مصر را شرح می دهد.
ولی ای کاش ناصر به جای زندانی کردن رهبر اخوان المسلمین با او کنار آمده بود
و پایه های قدرت و مشروعیت حکومت خود را مستحکم کرده بود.
در این صورت او از اتحاد امپریالیسم و اسرائیل و ارتجاع عرب بر علیه خود شکست نمی خورد
او همان اشتباهی را کرد که هم مصدق و هم شاه در ارتباط با مذهبی ها کردند.
اگر مصدق با آیت الله کاشانی و اگر شاه با بنیانگذار جمهوری اسلامی و مراجع وقت کنار آمده بودند نه مصدق با کودتای آمریکایی انگلیسی و نه شاه با
انقلاب اسلامی سرنگون نمی شدند
واقعیت این است که اسلام گراها در جامعه های مسلمان نفوذ کلام و قدرت بسیج مردم را دارند.
باید از این قدرت آنها در جهت ایجاد وحدت ملی و پیشبرد منافع ملی و تقویت جبهه داخلی در برابر دشمنان خارجی استفاده کرد.
حافظ اسد و قدافی و صدام هم همین اشتباه ناصر را تکرار کردند.
اگر آن ها با اخوان المسلمین کنار آمده بودند حکومتشان پایدار می شد
و با امواج مردمی و دخالت خارجی سرنگون نمی شدند.
در جهان اسلام اردوغان با مهارت و زیرکی توانست به خوبی قدرت مذهبی ها را به نفع خود مهار
و از پتانسیل آن ها در جهت تقویت حکومت خود استفاده
و پایه های مشروعیت و قدرتش را بر روی حمایت آن ها مستقر کند.
ملی ها باید مذهبی ها را در کنار خود داشته باشند
و از آن ها در جهت تحکیم قدرت خود و پیشبرد منافع ملی استفاده کنند
اما نباید قدرت را به دست آن ها بسپارند
چون دیگر نمی توان آن ها را کنترل کرد
آن ها در صورت قدرت یافتن جامعه را به سمت پاره پاره شدن و به قهقرا رفتن سوق می دهند.
ملک حسین در اردن و ملک حسن در مراکش هم قبل از اردوغان به همین روش عمل کردند
و به همین خاطر این دو کشور از امواج بنیان کن بهار عربی به دور ماندند
و این دو کشور از ثبات سیاسی نسبی برخوردارند
نگام ، ناگفته های ایران ما