✍️ حبیب رمضانخانی
یکی از ویژگی های بارز اخلاقی مردمان کشورهای شرق آسیا، چون کره جنوبی، ژاپن؛ فرهنگ عذرخواهی و پذیرش اشتباه می باشد که به فراوانی در این سال ها شاهد آن بوده ایم. در ارتباط با این ویژگی مردمان و مسئولان آن دیار، موضوع استعفا از پس اشتباهات و کاستی ها است که بین مردم ایران همواره به نیکی یاد شده و مسئولان خودمان را با آن قضاوت و ارزیابی می کنیم.
اصولا در قاموس بسیاری از مدیران و مسئولان کشور ما، قبول اشتباه و نقد پذیری تعریفی نداشته و محلی از توجه ندارد. این رویه نابهنجار باعث شده کسی قبول مسئولیت از بابت کارهای خود نداشته و در نتیجه پاسخگو نباشد. رویه ای که در بین مسئولین ما تبدیل به یک عادت شده است.
با نگاهی به حوادث و اتفاقات رخ داده، نمونه های فراوانی از این پاسخ گریزی و مسئولیت ناپذیری را می توان دید. در مورد آخر، بحث ترور دانشمند هسته ای کشور بود که هیچ گونه قبول مسئولیت و کاستی از جانب نهاد و فرد خاصی انجام نشد. مشابه این عمل را در حادثه سقوط هواپیمای اکراینی شاهد بودیم که خانواده های بسیاری داغدار شدند و در آن مورد نیز هیچ مسئول بلندپایه ای حاضر به پاسخگویی و استعفا نشد.
قبول پذیرش خطا در مسئولیت محوله و در پی آن استعفا از آن سمت، خود باعث ایجاد یک اطمینان و اعتماد در مردم می شود. این عمل باعث می شود زمینه پاسخگویی به خطا و ایجاد شفافیت در سیستم انجام شود. حتی اگر خطایی نیز متوجه فرد نباشد، در بسیاری از موارد برای تسلی خاطر و کاستن از درد و حزن حادثه، افراد اقدام به کناره گیری می کنند.
حال اگر این موارد را با مدیران و مسئولان کشور تطبیق دهیم، کوچکترین ارتباط و مطابقتی نمی بینیم. به عنوان نمونه، در هر دو حادثه فوق به جای پاسخگو شدن و پرداختن به نقاط ضعف برای رفع ایراد و کنار گذاشته شدن مقصران امر، با هیاهو و تناقض در انتشار خبر، عملا آن وجه اصلی قضیه گم شد و موارد حاشیه ای برجسته گردید. در مورد اول، با دمیدن در بحث انتقام از آمریکا و بزرگنمایی آن و در حادثه دوم متهم کردن همدیگر و کشاندن آن به اختلافات جناحی، اصل مشکل را به حاشیه بردند. این یکی از شگردهای اصلی برای عدم پاسخگویی و قبول مسئولیت در بین مسئولان ما بوده که همواره اجرا شده و اتفاقا ما مردم به آن عادت کرده ایم. عادتی که باعث شده ما مردم مطالبه ای نداشته و آن ها نیز پاسخگو نباشند.
اینچنین است که ما شاهد کمتر استعفایی به جانب منافع کشور و مردم از سوی مسیولین بوده ایم. آن ها نیز پاسخ را در فرافکنی و هیاهو دیده و جالب اینکه پا را فراتر گذاشته و با طلبکار شدن از دیگران، حق به جانب، ادای افراد دلسوز را درآورده اند.
برای اثبات ادعای من کافی است در همین ماه های گذشته محتوای مصاحبه ها و مطالب گفته شده از آقایان را مرور کنیم. همه از صدر تا ذیل، به هر بهانه ای فقط از شرایط ایجاد شده انتقاد کرده و طلبکار بوده اند. طوری که ناظر خارجی و خود مردم گاهی به این باور می رسیم٫ نکند ما مردم مسئول مشکلات فراوان امروز بوده ایم، تا با اظهار مراتب ندامت خود در پیشگاه مسئولان خدوم از کلیه اختیارات خود سلب اختیار کنیم و با مسئولیت پذیری دل ناشاد آن ها را از خود راضی کنیم!