✍️اکبر اعلمی
همیشه این سوال وجود داشته و دارد، درجایی که محبوبترین کنیه برای قدیس و شخصیت بزرگی چون پیامبر اسلام(ص)؛ لقب «احمد» به معنی ستایشگر و کسی که مدام خداوند را ستایش میکند.
و برای علی(ع)؛ با همه ویژگیهایش؛ لقب «ابوتراب» به معنی “پدر خاک” بوده و این القاب میزان فروتنى و خاكسارى آنان را نشان میدهد، چرا صنفی که مدعی ملبس بودن به لباس پیامبر و پیروی از او و اوصیایش هستند، القابی مانند؛ «حجتالاسلام والمسلمین»، به معنی؛”دلیل و سند آشکار اسلام و مسلمین”، «آیتالله» به معنی “نشانه خدا” و «آیتاللهالعظمی»، به معنی؛ “نشانه بزرگ خدا” را برای خود اختیار کردهاند که پس از انقلاب بعضا اصرار دارند عنوان «دکتر» هم قبل از القاب مذکور قرار گیرد!
این درحالیست که شماری از عالمان بزرگ شیعه، مانند شیخ مرتضی انصاری و میرمحمد هاشم چهارسوقی اصفهانی، خود را شایسته این لقب ندانسته و برخی علما نیز در برابر رواج آن موضع منفی گرفتهاند.
واقعیت این است که در احادیث شیعه مراد از «حجت» یا مصداق مهم آن، پیامبران و امامان(ع) معرفی شدهاند. لیکن لقب حجتالاسلام، از دوره فتحعلی شاه قاجار، بصورت خاص برای برخی علمای تراز اول شیعه رایج شد و پس از مشروطه دایره شمول این لقب گستردهتر شد و بطور عام همه روحانیونی را که بخشی از دروس عالی فقه و اصول را به پایان رساندهاند، در بر گرفت که بعدها پسوند مسلمین هم به آن افزوده شد.
بعدها «آیتالله» نیز به روحانیونی اطلاق شد که سطوح عالی حوزوی را به پایان رسانده و در یک یا چند باب فقهی صاحبنظر شدهاند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسیدهاند.
این افراد در فروع دین مجاز به تقلید از مرجع تقلید نیستند و باید از خودشان تقلید کنند اما کسی هم نمیتواند از آنان تقلید کند.
«آیتالله العظمی» هم به آندسته از علمایی اطلاق میشود که به درجه اجتهاد رسیده و پس از سالها تحقیق و تدریس به صلاحیت علمی و تقوایی ممتازتری دست یافته و به مقام مرجعیت شیعه رسیدهاند که در جامعه به عنوان مرجع تقلید شناخته میشوند.
از آنجا که دلایل، ملاکها و نشانههای «الله»، «اسلام» و «مسلمین» به لباس و خواندن چند کتاب نیست و اطلاق این عناوین به بسیاری از آخوندها بویژه از جنس حکومتی آن به واسطه کمسوادی و گفتار مبتذل و افکار ارتجاعی و رفتار سخیفی که دارند، وهن دین و سبب ابتذال واژگانی مانند؛ “الله”، “اسلام” و “مسلمین” است، آیا بهتر نیست بجای استفاده از این القاب، به تناسب موقعیت و سطح سواد افراد، از القابی مانند؛ طلبه، دانشآموز دینی، دانشجوی دینی، استاد حوزه، آخوند، شیخ، آقاشیخ، میرزا، آقامیرزا، و برای علمای تراز اول از عناوینی مثل؛ ملا، فقیه، مفتی و … استفاده شود؟