✍️غلامرضا بنياسدي
به صحبتهاي ديروز ظريف در مجلس کار ندارم. آنچه گفت، خط به خط ثبت شد و در اختيار همه هست و هرکس ميتواند با فشردن چند کليد در موتورهاي جستجوگر، متن گفتههايش را بيابد و بخواند و داوري کند. به پرسشها هم کار ندارم که چه بود و با کدام ادبيات تحرير شده بود. مجلس است و حق پرسيدن. مجلس است و شان سؤال و پيگيري حتي اگر نمايندگانش با کمترين راي ممکن به صندليهاي سبز رسيده باشند. يعني اگر با صددرصد آرا هم انتخاب ميشدند باز همين شان و حق را داشتند پس نه کاري به سخنان ظريف دارم و نه اما واگري در چرايي پرسش، روا ميدارم بلکه همه حرف اين قلم اين است که وقتي کسي را فراميخوانيم و پرسش مطرح ميکنيم، بايد به قاعده شنيدن پاسخ هم ملتزم باشيم. اين حداقل ادب رفتاري در ساحت پرسش و پاسخ است حتي اگر بپنداريم پاسخ گوينده، دقيق حرف نميزند.
آنچه ديروز در مجلس اتفاق افتاد، به نوعي برهم زدن اين قاعده شناخته شده در نظام پرسش-پاسخ بود. اين اصلا خوب نيست که بپرسيم اما مجال پاسخگويي ندهيم. زبان به پرسش گويا و در بيان سعي بليغ داشته باشيم اما نوبت شنيدن که ميشود، کمترين ظرفيت و مهارت را نشان دهيم. وقتي در مجلس که عصاره فضايل ملت بايد باشد، ناشنوايي در اين سطح مشاهده ميشود چطور ميتوان آحاد جامعه را به “مهارت شنيدن” دعوت کرد و توقع داشت با ترويج گفتگو، جلوي خشونتهاي رفتاري گرفته شود؟
وقتي افرادي در جايگاه نماينده مجلس که به قاعده قشر فرهيخته بايد باشند در مواجهه با وزير خارجه کشور، رفتاري چنين در پيش ميگيرند و با هياهو اجازه سخن گفتن و پاسخ دادن به پرسش خودشان را نميدهند، چطور ميتوان از مردم کوچه و بازار توقع شنيدن و مهارت صبر ورزيدن داشت؟ آن هم در زماني که فشارهاي اقتصادي بر گرده ملت، نه روزافزون که “لحظه افزون” است و اين بيماري طاقتسوز کرونا دارد روح و روان مردم را ميفرسايد. وقتي کرسينشينان مجلس با شرايط به ثبات رسيده و روبه پيشرفت خود چنين کمتحمل ميشوند از مردم چه توقعي ميتوان داشت؟ کاش حضرات نسبت به مابهازاهاي رفتار و منش خود در جامعه هم انديشه ميکردند. کاش بدانيم که مردم همه چيز را ميبينند و قطعا اين رفتارها را ذيل عنوان انقلابيگري تعريف نميکنند که انقلابي تراز را شهيد بهشتي ميدانند که در برابر توهين و هتاکي و فحش هم نه تنها از کوره در نميرفت که به جواب و حتي توضيح هم نميپرداخت. کاش حضرات روش و منش نمايندگان ادوار گذشته را مرور کنند و بخوانند که در همين مجلس نمايندهاي به نام شهيد صادقي داشتيم که از دل خانوادههاي ساواکي هم سرباز براي انقلاب گرفت و شهيد پروريد. کاش تأمل فرمايند در سبک و روش و البته عاقبت آناني که تند ميگفتند و جلوي سخنان ديگران را ميگرفتند و امروزشان را ميخواندند تا فردايشان شبيه امروز آنان نشود.
بگذريم سخن به درازا نکشد فقط همين را پاسخ دهيد لطفاً که اگر نميخواستيد جوابهاي ظريف را بشنويد چرا او را به مجلس فراخوانديد؟