✍?سید علیرضا کریمی
به نظر میرسد برخی اصلاحطلبان ناخواسته در حال بازی در زمینی هستند که اصولگرایان آن را ایجاد کرده اند.کافیست نگاهی به مصاحبهها و اظهار نظرهای چهرههای جریان چپ و برخی رسانهها بیاندازید تا متوجه شوید چقدر سطح انتظارات از مجلس تازه تاسیس یازدهم پایین آمده است.اصلاحطلبان مدام در حال تاکید بر این نکته هستند به دلیل ترکیب این مجلس و ایضا میزان مشارکت مردم در انتخابات از مجلس جدید کاری برنمیاید و قس علیهذا.در نگاه نخست شاید این تحقیر و اذعان به ناکارآمدی و ناتوانی منتخبان جدید تعبیر شود لیکن با نگاهی عمیق تر کاشف به عمل میآید که چه بسا برخی نمایندگان مجلس یازدهم بدشان نیاید از همین الان تکلیف مشخص باشد و سطح انتظارات از این مجلس در حد چند نطق تند و تیز علیه رئیس جمهور و تهدید به استیضاح روحانی و چند وزیر و نهایتا تصویب چند طرح روتین و النهایه مخالفت با لوایح دولت باشد.
به راستی اگر چنین است پس چرا با این همه هزینه و چالش بناست مجلس یازدهم بیاید؟آن زمان که جامعه به لیست امید،امید بسته بود خروجی نکته قابل ذکر نداشت و اکنون که امیدی نیست و مدام بر طبل بیخاصیتی مجلس کوبیده میشود در پایان چه خواهد بود؟
با عرض شرمندگی با این توصیفات اینگونه تعبیر میشود که به مدت 4سال سفرهای پهن است و 290 نفر که توانسته اند از یک آزمون استخدامی موفق خارج شوند از منافع و منابعی برخوردار خواهند بود!
این درحالیست که اولا این مجلس در عصر حساسی راس کار میآید و ثانیا منتخبان آن شعارهای بزرگی داده اند.برای نمونه منتخبان جدید معتقد هستند که مجلس دهم در مورد هئیت رئیسه دچار مشکل اساسی بوده و در واقع رئیس وقت (علی لاریجانی) گویی پدرخوانده مجلس بوده و این در حالیست که رئیس مجلس صرفا سخنگوی نمایندگان و یک هماهنگکننده است نه بیشتر.فلذا منتخبان جدید بنا دارند تغییرات اساسی در مناسبات داخلی مجلس به وجود بیاورند که باید مشخص شود چقدر میتوانند به وعده خود عمل کنند.
ضمن آنکه این منتخبان معتقدند مجلس در جایگاه واقعی خود نیست و باید به راس امور برگردد.شعار نیکویی است. در مجلس قبلی امثال علی مطهری با آن سابقه و روحیهای که داشتند نتوانستند در این زمینه حرف خود را بر کرسی بنشانند اما اگر منتخبان جدید چنین کنند کاری کرده اند کارستان.آنان با یک نامه سرگشاده در مورد شورای هماهنگی یک عرض اندام رسانهای کرده اند حال باید مشخص شود در عمل چقدر حاضرند مقابل نهادهای پرقدرت خارج از مجلس که تمایل وافری به موازی کاری دارند بایستند.
موضوع دیگر شعارهای سیاسی و اقتصادی است.به جرات میتوان گفت 90 درصد نمایندگان جدید منتقد رویکرد دولت روحانی در سیاست و اقتصاد هستند و معتقدند اگر تفکرات آنان به مدیریت کشور تزریق شود مردم از این شرایط سخت از جمله فشارهای اقتصادی و تورمی رها میشوند.خب این گوی و این میدان.اگر آقایان و خانم ها،قدری از دعواهای سیاسی و رئیس بازی فارغ شدند بفرمایند دقیقا چه برنامهای به طور مشخص برای اقتصاد دارند.به قول معروف «ننه جون» من هم میداند تورم 50 درصد است و چرخ
زندگی مردم نمیچرخد و اتفاقا خیلی رئال تر از آقایان مصائب ملت را روایت میکند
مهم آن است منتخبان جدید برنامه شان چیست؟ایران گرفتار بیماریهای متعدد کهنه و تازه اقتصادی است و اکنون نیز در رکود تورمی بسر میبرد.پول پاشیهای اخیر دولت نیز به بهانه کرونا موج تورمی جدیدی را راه خواهد انداخت که روی موجهای قبلی سوار میشود و چه بسا سونامی در پیش باشد.دولت در محدودیتهای ارزی بسر میبرد و کرونا این محدودیتها را بیشتر کرده.همتی مدیر عامل بانک مرکزی دیروز گفته بناست از طریق بازار سهام کسری بودجه سال 99 جبران شود.یعنی کماکان دولت مثل خانوادهای که پدر بیکار شده و آه در بساط ندارند اسباب و اثاثیه منزل را میفروشد تا اینکه فرجی شود.در حقیقت،دولت فرش زیر پای خود را میفروشد تا بتواند حقوق دهد و هزینههای جاری را بپردازد.