روز یکشنبه 21 ژانویه 2018 سازمان همکاری اسلامی اجلاسی را در سطح وزیران برقرار کرد که طی آن بیانیه ای شدیداللحن علیه موشک پرانی حوثی ها و حمایت جمهوری اسلامی از آنان صادر شد. این اجلاس به درخواست عربستان و به میزبانی جده مقر سازمان همکاری اسلامی برگزار گردید.
این بیانیه در فاصله 9 روز از اعلام نتیجه کمیته بررسی سازمان ملل صادر می شود که طی آن، سازمان ملل قویاً تأیید کرده بود که موشک شلیک شده حوثی ها به ریاض در مورخ 19 دسامبر 2017 موشکی ساخت ایران بود.
گزارش 79 صفحه ای سازمان ملل مورخ 12 ژانویه 2018 خاطر نشان ساخته بود که دسترسی حوثی ها به موشک های ساخت ایران نقض قطعنامه 2216 شورای امنیت توسط ایران است. به عبارت دیگر گزارش مزبور نه تنها تأکید داشت که موشک های حوثی منشأ ایرانی دارد بلکه تصریح داشت این توانمندی پس از تصویب قطعنامه 2216 مورخ جولای 2015 از سوی ایران به حوثی ها واگذار شده است. به بیان دیگر این گزار ش راه را بر ادعای احتمالی تهران مسدود کرده اگر تهران مدعی شود توان موشکی خود را پیش از تصویب قطعنامه مزبور در اختیار حوثی ها قرار داده است.
با چنین تأیید رسمی از سوی مهم ترین نهاد بین المللی، ریاض فرصت را مغتنم شمرد تا با فراخوان برای اجلاس اضطراری وزیران سازمان همکاری اسلامی بار دیگر دیپلماسی سازمانی خود را به کارببندد به گونه ای که توانست طی بیانیه ای که به تصویب وزیران کشورهای عضو رسید، موضوعاتی را مندرج سازد که می تواند زیربنای اقدامات بعدی این کشور باشد.
این بیانیه تصریح دارد که سازمان همکاری اسلامی “حمایت و پشتیبانی خود را از کلیه اقداماتی که عربستان سعودی برای حفظ امنیت و ثبات خود اتخاذ می کند، اعلام می دارد.” این بند بیانیه راه را حتی برای اقدام نظامی عربستان بیش از آنچه تاکنون علیه حوثی ها اتخاذ کرده باز گذاشته است.
نکته مهم تر در این بیانیه آن است که بند سوم بیانیه تصریح دارد که کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی “هرگونه آسیب به امنیت و ثبات عربستان سعودی را لطمه به امنیت و یگانگی کلیت جهان اسلام تلقی می کند.”
روشن است که با گرفتن چنین بیانیه ای ریاض با موفقیت توانسته امنیت و ثبات خود را به امنیت جهان اسلام گره بزند. به عبارت دیگر، مستفاد از این متن می تواند آن باشد که کشوری که امنیت عربستان را برهم می زند، در واقع امنیت جهان اسلام را بر هم زده است. به این ترتیب، این بیانیه موشک پرانی های حوثی ها با حمایت تهران را که در این بیانیه محکوم شده، به منزله نقض امنیت جهان اسلام توسط حوثی ها و تهران دانسته است.
روشن است که چنین دستآویزی برای عربستان از چه اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. عربستان سعودی با چنین تبلیغاتی می تواند حساسیت ملت های مسلمان را برانگیزد و نقض امنیت خود را نقض امنیت شهرهای مقدس مکه و مدینه بنمایاند. پر واضح است موفقیت عربستان در چنین جنگ روانی چه آسیب مهیبی به حیثیت حکومتی می زند که خود را جمهوری “اسلامی” می نامد ولی در صدد تخریب شهرهای مقدس مکه و مدینه (بنا به ادعای عربستان) برآمده است.
با این دستآویز ریاض حتی می تواند خواستار تعلیق عضویت کشوری [در این مورد ایران] شود که به گفته بیانیه امنیت کیان اسلام را به خطر انداخته است. چنین اقدامی از سوی ریاض به هیچ وجه بعید به نظر نمی رسد. پیشتر در سال 2012 و به پیشنهاد عربستان موضوع تعلیق عضویت سوریه در سازمان همکاری اسلامی طی یک اجلاس اضطراری به رأی گذاشته شده بود و با اجماع کلیه کشورهای عضو به استثنای جمهوری اسلامی رأی آورده بود. احتمال توسل ریاض به اقدام مشابه علیه جمهوری اسلامی به هیچ وجه دور از انتظار نیست. آنگاه کافی است در نظر آوریم که جمهوری اسلامی دچار چه صدمه حیثیتی بزرگی خواهد شد که از سوی مجموعه کشورهای مسلمان در مهم ترین سازمان اسلامی تعلیق عضویت پیدا کند.
به نظر می رسد که مفاد بیانیه اخیر در همین راستا تدوین شده تا راه را برای هرگونه اقدامی که ریاض مقتضی بپندارد، باز باشد. این بیانیه با استناد به اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در آنکارا، جمهوری اسلامی را کشور حامی تروریست و حوثی های را کودتاگر توصیف کرده است.
بیانیه نهایی سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در آنکارا مورخ اوت 2016 به قدری تلخ بود که حسن روحانی و وزیر خارجه اش محمد جواد ظریف به نشانی قهر و اعتراض اجلاس را ترک کردند. در بند 30 بیانیه آنکارا آمده بود که: “سازمان همکاری اسلامی خواستار عدم دخالت ایران در امور داخلی آن کشورها و احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی آن هاست…و خواستار خودداری ایران از به کارگیری زور و تهدید آن هاست.”
نتیجه:
به گواه بیانیه ای که عربستان در اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در آنکارا و اینک در اجلاس وزیران خارجه این سازمان در جده تاکنون گرفته و همچنین به گواه گزارش رسمی سازمان ملل مبنی بر تصدیق اینکه موشک های حوثی ها منشأ ساخت ایران دارند، اولا باید پذیرفت که عربستان به خوبی و به صورت موفقیت آمیز از توان دیپلماسی سازمانی خود بهره برده و ثانیا باید انتظار داشت این دیپلماسی سازمانی خود را در سازمانی مهم تر مانند سازمان ملل نیز به اجرا گذارد. بر این اساس بعید نیست که ریاض قطعنامه ای مشابه قطعنامه سازمان همکاری اسلامی را به مجمع عمومی سازمان ملل نیز پیشنهاد دهد. در ان صورت، رأی آوردن چنان قطعنامه دور از انتظار نیست.