سعید مدنی
از منظر دین هر راهی که به فقر منجر شود و گسترش فقر را به دنبال داشته باشد راه شیطانی است زیرا فقر پیوند خیلی زیادی با مشکلات اجتماعی دارد و هر چه فقر زیاد باشد ما شاهد شورشهای اجتماعی خواهیم بود.
فقر با دمکراسی نیز ارتباط مستقیم دارد و مردم هرچه فقیرتر شوند به جای آن که خواستههای خود را از راههای دموکراسی دنبال کنند به سمت شورش و پایین کشیدن دولتهای نالایق حرکت میکنند و جامعهای که در آن فقر زیاد باشد امکان تحقق دموکراسی در آن محدود است.
بیماریهای عروقی در افراد فقیر بیشتر است و بر اساس بررسیها کسانی که فقیر هستند زودتر میمیرمند. امروز ۵۰ درصد جمعیت جهان به نوعی زیر خط فقر هستند و ۲ میلیارد نفر کاملا در فقر به سر می برند.
متاسفانه بعد از انقلاب برنامه دولتهای مختلف برای مبارزه با فقر موفق نبوده است زیرا دولتها به جای آن که به ساختارها توجه کنند به معضل توجه کردند و تمامی برنامههای آنها تکراری بوده است و همچنین این برنامهها با توسعه هیچ سنخيتي نداشته است.
برخي از سیاستهایی که بعد از جنگ اجرا شد همچون سیاستهای تعدیل اقتصادی و خصوصی سازی و آزادسازی قیمتها فقرزا هستند زیرا در این سیاستها به اشتغال توجه نشده است در این میان هر وقت دولت پولدار بوده است تمایل داشته به جای مبارزه جدی با فقر به صورت مستقیم به مردم پول بدهد تا از آن به سود خودش برداشت کند و به نوعی پوپولیست را تقویت کرده است.
مهمترین مشکل برنامههای ضد فقر عارضه نگری به جای ساختار نگری بوده است. دولتها در برنامههای خود به جای مبارزه با فقر، فقیر و فقرا را تحت پوشش موردی قرار میدهند و همین مساله باعث شده تا فقر و نابرابری در ایران پایدار شود و هرگونه تلاش برای کاهش نابرابری با مقاومتهای مختلف از سوی دستگاههای مختلف همراه شده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سازمانها به سه گروه تقیسم شدند که عبارت بودند از خصوصی، دولتی و سازمانهای عمومی. در این میان سازمانهای عمومی همچون بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید ، شهرداریها، آستان قدس رضوی… به مرور دارای قدرتی شدند که نظارت کافی بر روی آنها صورت نمیگرفت و الان حتی از دولت نیز بزرگتر شدهاند. تعداد این دستگاهها نه تنها در طول انقلاب کاهش پیدا نکرد بلکه افزایش نیز یافت و خارج از نظارت توانستند کارهای مختلفی بکنند. امروز برخی نهادهای نظامی ۸۱۲ شرکت دارند که فقط با دولت ۱۷۰۰ قرارداد امضا کردند و خارج از نظارت دولت عمل می کنند.
پول نفت در افزایش تورم ساختاری نقش داشته و دورپیمایی سرمایه که ناشی از درآمد نفتی است باعث شده تا منابع عظیم مالی وارد بازار شود. اما این منابع به چای آنکه به سمت تولید و اشتغال حرکت کند به سمت سرمایه داری حرکت کرده است. بانکداری نیز در این میان نقش پررنگی داشته و ۵۷ درصد داراییها و ۲۵ درصد فروش بیش از ۱۰۰ شرکت بزرگ در ایران مربوط به بانکها و موسسات اعتباری است
نگام ، ناگفته های ایران ما