✍️ حبیب رمضانخانی
مدیر کل المپیک ژاپن، به دلیل اظهارات ضد زن که گفته بود؛ « زن ها زیاد صحبت می کنند و برای تمام کردن حرفشان مشکل دارند» استعفا داد.
این استعفا شاید برای بسیاری از ما ایرانی ها یک قرطی بازی تلقی می شود، وقتی در نسخه وطنی مسئولی زنان بی حجاب را تهدید به اسید پاشی و تلویحا مجوز می دهد، در ادامه نه تنها استعفا بلکه با فرافکنی آن را تایید و بر جایگاه قبلی استوارتر می شود.
به راستی وقتی اتهام به این بزرگی در مقایسه با نمونه ژاپنی، کوچکترین عذرخواهی و کناره گیری را موجب نمی شود، ناشی از چیست؟ این صندلی و جایگاه چه جذابیت و خاصیتی برای مسئولین ما دارد که ساقط کردن هواپیما، سوختن دانش آموزان معصوم مدرسه، سونامی بحران های اجتماعی، فقر و فلاکت مردم و…. که همگی به دلیل سوء مدیریت مسئولین ایجاد شده، آن ها را از صندلی و جایگاه خود جدا نمی کند و حتی برای رسیدن به جایگاه بالاتر، به قیمت تحقیر ملت ایران، برای عکس یادگاری با تزار روس دست از پا نمی شناسند؟
در اواسط هفته جاری استاندار سابق خوزستان، با کوله باری از سوء مدیریت و نارضایتی، از سمت قبلی خود برداشته شد. این اقدام به قدری برای مردم خوزستان خوشایند بوده که از رفتن ایشان با نام « آزادی خوزستان» یاد می شود! در ادامه ایشان با آن عملکرد درخشان! به سمت مهمتر و حساستر ریاست سازمان استاندارد منصوب می شود. آیا این انتصاب پیامی جز مهم نبودن مردم، به ذهن متبادر می کند؟
سال هاست مسئولین ما برای نامزدی انتخابات یا قرار گرفتن بر مسندی، وظیفه دینی و انسانی را بهانه خدمت و حضور در صحنه ذکر می کنند! خود را خادمان ملت نامیده و به نام مردم بر صندلی قدرت تکیه می زنند. ولی وقتی با سوء مدیریت خود، مردم را به انواع مشکلات گرفتار و خود تبدیل به معضل و مانع می شوند کوچکترین احساسی از همان وظیفه را برای پذیرش اشتباه و کناره گیری از جایگاه خود انجام نمی دهند.
از سویی به دلیل انحصار اقلیتی خاص بر قدرت و جاری بودن رابطه مرید و مرادی در آن، حتی به صرف برکناری مسئولین با خطای بالا، نهایتا با قرار دادن در سمتی بالاتر آن ها را نواخته و آن حلقه را از حضور غیر، محفوظ میدارند .
این حلقه بسته انحصار قدرت است که انگیزه ای در مردم برای پذیرش مجلس انقلابی و دولت جوان حزب الهی خلق نمی کند. چون وقتی همین افراد با عملکرد پیش رو، با چرخش در قدرت و تغییر عنوان سمت بالاتر می گیرند، آیا امیدی به تغییر و پیشرفت ایجاد می شود؟
وقتی این صندلی ها بعد از چهار دهه فرصت، با وجود رسیدن به وضعیت فعلی، رها نمی شود، بایستی برای همه قابل فهم باشد که مردم ظاهر و بهانه شهوت قدرت و شهرت آقایان هستند. پس آیا بهتر نیست، حالا که بسیاری از موارد عیان شده، بیایید و یک بار هم شده صادقانه به مردم بگویید: مردم، شما ظاهر و پوشش جایگاه ما هستید. برای ما نفع گروهی و حزبی بر تمام مردم ایران الویت دارد. ما فراتر از قانون بوده و صندلیمان حکم اکسیژن و بقا برای ما دارد. برای ما آینده اقازادگی و ژن برتر فرزندانمان، امتیازات ویژه و خاص برخاسته از جایگاهمان، تامین هفت نسل آیندگانمان ترجیح است! در این حالت مطمئن باشید، مردم انتظارات خود را از این هم! پایینتر آورده و دیگر مزاحم و پاپیچتان نخواهند شد.