سهراب سهیلی
۲۵ نوامبر به انتخاب سازمان ملل روز مبارزه با خشونت علیه زنان نامیده شده است.
در این روز بسیاری از زنان و فعالین این حوزه از خشونت علیه زنان می گویند.
در امریکا و اروپا جنبش ME too خیلی سریع به جنبشی اجتماعی بدل شد
که خشونت علیه زنان را نشان می دهد.
بسیاری از زنان پس از ظهور چنین جنبشی سواستفاده جنسی علیه خود را رسانه ای کردند.
اما آیا منظور از خشونت صرف خشونت جسمی است؟
یا خشونت دایره ای وسیع تر را شامل می شود
مثل تجاوز و سواستفاده جنسی،
تحمیل قانون های ضد زن و یا تبعیض آمیز در یک جامعه؟
اگر چه خشونت های بدنی زنان به نسبت گذشته کمتر شده است
اما خشونت های جنسی و وجود قوانین آشکارا یک طرفه
در بعضی جوامع نشان می دهد
هنوز زن به آزادی شایسته خود نرسیده است.
برای مثال در ایران زنان حق طلاق ندارند.
یا دخترانی که به سن قانونی( ۱۸ سال ) نرسیده اند می توانند ازدواج کنند
اما نمی توانند طلاق بگیرند.
حجاب اجباری، عدم ورود زنان به ورزشگاه ها،
محدودیت های سیاسی و اجتماعی و عقیدتی
از دیگر مصادیقی هستند که می توان از آنها تحت عنوان خشونت علیه زنان نام برد.
اگر زنی حق انتخاب نداشته باشد،
گویی ابزاری به دست مرد شده است.
خشونت مامورین زن گشت ارشاد علیه زنان بد حجاب
خود گویای این است که کرامت و بزرگی زن در جامعه ما حفظ نمی شود.
دردناک تر آن است که اگر در چنین موقعیتی
پیگیر شکایت قانونی بر علیه ظلم و اجحاف و خشونتی که بر تو شده است
نه تنها متشاکی تبرئه می شود
بلکه امکان دارد عواقب بسیار بدتری نیز داشته باشد.
بنابراین خشونت علیه زن صرفا کتک زدن او نیست،
اگر زنی آزادی انتخاب راه خود را نداشته باشد
او مورد خشونت قرار گرفته است.
نگام ، ناگفته های ایران ما