✍️رضا نصر
برخی نمایندگان مجلس مدعی شدهاند که طرح مذکور – و خروج ایران از پروتکل الحاقی – بهمنظور تقویت قدرت چانهزنی و تقویت موضع مذاکراتی آتی وزارت خارجه تدوین شده است.
اگر واقعا هدف از ارائه طرح مذکور همین «همافزایی با دولت» بوده است، اولا چرا نظر کارشناسی وزارت خارجه – که مخالف تصویب آن بود – نهتنها لحاظ نشد که به کل از جانب مجلس محترم تخطئه و نادیده گرفته شد؟
و اگر منظور تقویت دستگاه دیپلماسی بوده است، چرا ریاست مجلس با اظهار این جمله طعنهآمیز که به «جاده یکطرفه پایان دادهایم»، این چنین دولت و وزارت خارجه را نزد جهان ضعیف، بیاختیار و بیاعتبار جلوه میدهد و اینگونه تداعیگر دوگانگی و شکاف در فرآیند تصمیمسازی در موضوعی با این میزان از اهمیت میشود؟
مضاف بر این، آیا حامیان طرح – در فرآیند «اهرمسازی» خود – واکنش طرف مقابل را هم پیشبینی و در نظر گرفتهاند؟ بعید بهنظر میرسد!
حقیقت این است که اقدام مجلس در تیرهسازی روابط با آژانس و اعلام خروج از پروتکل الحاقی بههیچ عنوان «اهرمسازی» نیست؛ چراکه در برابر این «کارت مذاکراتی» که مجلس تصور میکند ایجاد کرده است، دو ماه دیگر دولت بایدن همین موضوع را به اولین نقطه اجماعسازی علیه ایران تبدیل خواهد کرد و برای ملزم ساختن ایران به بازگشت به پروتکل الحاقی یک قطعنامه الزامآور از شورای امنیت نیز اخذ خواهد کرد!
با توجه به مواضع چین و روسیه در قبال مقوله بازرسی و پروتکل الحاقی، قابل پیشبینی است که چین و روسیه نیز بیدرنگ به این قطعنامه رأی خواهند داد.
بهعبارت دیگر، نه تنها اقدام اخیر مجلس موقعیت مذاکراتی وزارت خارجه را تقویت نخواهد کرد، بلکه موجب خواهد شد دولت ایران مجبور شود برای لغو چنین قطعنامهای، امتیازات بیشتری نیز ارائه دهد!
در واقع، اقدام مجلس میتواند باعث شود بازرسیهای «مدیریت شده» و پروتکلی را که ایران هماکنون «داوطلبانه» و با قید شرایط مورد توافق طرفین اجرا میکند، بواسطه مداخله شورای امنیت به بازرسیهای نامحدود و اجباری – ذیل ضرب فصل هفتم منشور – تبدیل شود!
یعنی، اقدام مجلس میتواند کشور را به مُدلی از بازرسی گرفتار کند که شورای امنیت در چارچوب سازوکار UNSCOM علیه عراق به اجرا گذاشت!
و آخر اینکه اگر مقصود مجلس از ارائه این طرح واقعاً تقویت موضع مذاکراتی دولت بود، چرا اکثریت قاطع حامیان آن اصولا با مقوله «مذاکره» مخالفت جدی دارند و بسیاری از آنها از هماکنون بر سر راه هر تدبیر و اشاره دولت برای کاهش تنش با دولت بایدن فضاسازی و مانعتراشی میکنند؟
آیا همین حضرات حاضر هستند از این پس، در راستای همین ادعای «تقویت موضع مذاکراتی دولت»، از تخریبها و مانعتراشیهای خود جهت کمک به دولت برای بازگرداندن امریکا به برجام و لغو تحریمها دست بردارند؟ بعید بهنظر میرسد!