اعتراض حسن روحانی به عقب نشینی وزارت ارشاد در برابر امام جمعه مشهد و لغو کنسرت ها در این شهر، تازه ترین نمونه ناهماهنگی میان وزیر ارشاد و رییس جمهوری ایران است.
پیش از این نیز نمونه های دیگری از ناهماهنگی میان روحانی و وزارت ارشاد دیده ایم: در حالی که روحانی در افتتاحیه نمایشگاه کتاب از ضرورت برداشتن بررسی کتاب توسط وزارت ارشاد و سپردن آن به ناشران در بخش خصوصی سخن گفت، آقای جنتی در نهایت این طرح را به شکل گسترش دامنه بررسی کتاب به ناشران دولتی و دانشگاهی تبدیل کرد.
در مورد سینما وزارت ارشاد به عاملی برای اجرای منویات گروه های فشار در بیرون از سینما تبدیل شد و یکی یکی فیلم های مورد اعتراض را از پرده پایین کشید و حتی در یک مورد مقاومت نکرد. تا جایی که حسین نوش آبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، به جای دفاع از حق سینما گران، توجیه گر توقیف ها شده است. این ناهماهنگی حتی در انتشار خبر لغو مجوز نشریه یالثارات نیز میان سخنگوی وزارت ارشاد از یک سو و دبیر هیات نظارت از سوی دیگر دیده می شود. یکی علت لغو مجوز را توهین به سینماگران اعلام کرد و دیگری آن را ادامه پرونده قبلی دانست. در مورد مطبوعات هم معاونت مطبوعاتی وزات ارشاد همچنان بر بردن لوایحی به مجلس اصرار دارد که دو سال پیش آقای روحانی در پی اعتراض های روزنامه نگاران دستور بازنگری آن را داده بود. این بار این لوایح در حالی قرار است به مجلس برود که محدودیت های در نظر گرفته در آن بیش از پیش دست و پای روزنامه نگاران و رسانه های مستقل را می بندد.
در نگاه اول ممکن است این ناهماهنگی نوعی ضعف مدیریتی برای وزیر ارشاد تلقی شود اما نگاه دقیق تر به هر یک از این موارد نشان می دهد که نوعی اختلاف دیدگاه میان آقای روحانی و مدیران وزارت ارشاد وجود دارد:
آقای روحانی گفته است: «در کشور فقط یک مجلس به عنوان مجلس قانونگذاری وجود دارد و هر کسی که تریبونی در اختیار میگیرد، نمیتواند قانونگذاری کند. وزیر هم نمیتواند از این خواسته تبعیت کند، بلکه وزیر باید تنها تابع قانون باشد.» و پس از آن تاکید کرده است: «هیچ وزیری در برابر هیچگونه فشاری نباید کوتاه آمده و عقبنشینی کند … اگر بنا باشد قانون زیر پا گذاشته شود و هر کسی تصمیمگیر باشد در چنین صورتی سنگ روی سنگ نمی ماند.»
اما آقای نوش آبادی درست در همان روز و پس از سخنان آقای روحانی گفته است: « نظر وزیر فرهنگ و ارشاد در خصوص عدم برگزاری کنسرت ها در مشهد به دلیل حفظ حرمت بارگاه ملکوتی امام رضا بوده است. ٖو در این خصوص اظهارات برخی از مقام های مذهبی دلیل اصلی لغو کنسرت ها نیست.» از نظر آقای نوش آبادی این که آقای وزیر بر اثر سخنان آقای علم الهدی تصمیم گرفته باشد محل اشکال است، نه این که جناب وزیر هم هم نظر با آقای علم الهدی باشد. جالب است که این سخنان را در مقام دفاع از تصمیمی ابراز کرده است که آقای روحانی به آن اعتراض کرده است. جالب تر آن که سخنگوی وزارت ارشاد به جای دفاع صریح از حق مردم و هنرمندان در برگزاری کنسرت سعی می کند با به میان کشیدن پای دولت های قبلی از خود رفع تقصیر کند و مساله را به گردن دولت های قبلی بیاندازد:« در شهر مشهد ۱۱ سال است که به شکل رسمی کنسرت برگزار شده و این موضوع ربطی به دولت یازدهم ندارد.»
سخنگوی وزارت ارشاد به طور ضمنی این گزاره را پذیرفته است که وجود اماکن مقدس مذهبی در شهرهای مختلف می تواند مانعی برای برگزاری کنسرت ها شود. حال این که چه کسی تعریف می کند که چه شهری مذهبی است و چه شهری مذهبی نیست خود مساله ابهام برانگیز دیگری است. یکی از علل افزوده شدن بر شمارِ این گونه ابهام ها آن است که وزارت ارشاد برخلاف رویه ای که روحانی از آن سخن گفته بود، خود را سخنگوی جامعه فرهنگ و هنر ایران می داند. بر اساس این دیدگاه رابطه میان وزارت ارشاد و دولت روحانی با اهل فرهنگ و هنر به حداقل خود در ۴ سال اخیر رسیده است. رابطه ای که باید بر اساس سپردن تصمیم گیری ها و ارزیابی های حرفه ای در بخش های فرهنگ و هنر شکل گیرد.
بازتاب اجتماعی این شرایط را می توان در ناامیدی هنرمندان و اهل فرهنگ از سیاست ها و برنامه های وزارت ارشاد دید. هنرمندان و اهل فرهنگی که حامیان اصلی دولت روحانی بودند، اکنون به این نتیجه رسیده اند که دولت نه فقط از عهده برآوردن مطالبات آنان بر نمی آید بلکه با آنان همزبانی و همدلی هم نمی کند.
زبان وزارت ارشاد و به ویژه سخنگوی وزارت ارشاد بیشتر به زبان اصولگرایان منتقد دولت نزدیک است تا به زبان هنرمندان و اهل فرهنگ. به این ترتیب وزارت ارشاد مرتکب این اشتباه استراتژیک شده است که می پندارد با سخن گفتن به زبان منتقدان دولت و باج دادن به آنان می تواند از فشارهای تندروها و محافل ذی نفوذ در قوه قضاییه بکاهد. این اشتباه وزارت ارشاد بر این اساس است که می پندارد فشار هایی که بر بخش فرهنگ وارد می شود ریشه های مذهبی دارد و از ریشه های سیاسی فشار بر فعالیت هایی که در حوزه وزارت ارشاد است غفلت می کند.
همین اشتباه های بنیادی است که اکنون و در حالی که نزدیک به ۷ ماه به پایان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی مانده است، آقای روحانی باید در برابر سخنگوی وزارت ارشاد بایستد و حقوق اهل فرهنگ را به این وزارتخانه یادآوری کند.