حواشی جامعه ایرانی به حدی افزایش یافته که در ساعت دهها مسائل حاشیهای در رسانهها و فضای حقیقی و مجازی افکارعمومی را درگیر خود میکند ولی با توجه به ارزش خبری که دارد میتوان درباره آن فکر و تحلیل کرد؛ تازهترین حاشیه مهمتر از متنی که جامعه با آن روبهرو شده، واکنشها به انتقادات آیتاللهمحمود امجد از اساتید فقهی و اخلاقی ایران نسبت به وقایع داخلی کشورمان است.
آیتالله امجد از شخصیتهایی بود که طیفهای مختلف به ویژه نیروهای خاص و حزباللهی هم پای منبر او مینشستند و او نیز جلسات هفتگی خود را در مسجد الزهرا نزدیک وزارتاطلاعات برگزار میکرد و در آن جلسات همه افراد با تفکرات و رویکردهای سیاسی حاضر میشدند.
ایشان که بعد از وقایع ۸۸ مغضوب جماعتی در داخل ایران شد و حتی برخی منابع از هجوم طیفهای خاص به او خبر دادند و هجمههای گستردهای صورت گرفت و دیگر از سخنرانیهای مکتبی او نیز خبری نشد. در همین راستا ایشان هجرت را به ماندن در ایران ترجیح داد و برای چند سالی به مالزی و روسیه رفت ولی بعد از رویکار آمدن حسنروحانی کمکم به کشورش بازگشت و حتی برای انتخابات خبرگان هم نامنویسی کرد که با وجود جایگاهعلمی بالای او، جنتی و دوستان او را رد صلاحیت کردند.
امروز نیز به نوعی دیگر برخی جریانها آیتالله مغضوب را زیر آتش توهین و تخریب بردند. آنها این استاد حوزوی را برای بیان عقاید خود سادهلوح و خوارج میخوانند.
گذشته از واکنشهای افرادی که از هیچ لحاظی در حد ایتاللهامجد نیستند تازهترین واکنش تخریبی به بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بازمیگردد که در پاسخ به انتقادات ایشان در متنی سراسر توهین با امضای تازه رییس این دستگاه یعنی حسینیبوشهری نوشتند: بدزبانیها و سخنان موهن یکی از خودباختگان ساده لوح که چندی است در برخی رسانههای مجازی منتشرشده چیزی جز خاکپاشی بر آفتاب نیست. دشمنان برای ضربه زدن بهنظام اسلامی به جایگاه حیاتی و پراهمیت ولایت پی بردهاند و در تلاشی نامبارک میکوشند هجمهها و شبهات شیطانی خود را با تیرهایی مسموم به سمت ولایت پرتاب کنند. در این میان فردی جاهل و حیران غفلت زده، خود را هیزم آتش دشمن کرده و کشتزار اعمال سابق خود را نیز به آتش کشیده است. تا جایی که در دفاع از یک مهره اصلی دشمن متخاصم و سرویس جاسوسی در جنگ اطلاعاتی و تروریستی رسانهای تمام قد وارد میدان شده و چون خوارج برای ولی و امام جامعه خط و نشان میکشد.فساد روح و قلب مریض دشمنان ولایت در هرزگی زبان آنان آشکار است و شیطان بر عمق وجود آنان چنان تیری زده است که چشمانشان قادر بر دیدن راه و صلاح نیست. آنان که در فضای غبارآلود فتنه ۸۸ در کشتزار خود بذر انحراف از حقیقت پاشیدند و بر آن هرز آبهای متعفن را جاری ساختند امروز سقوط و بدبختی خود را درو میکنند. این اباطیل از کسانی که در فتنه، سرگردان و حیران شده بودند و حیله شیطان، آنان را ربوده بود عجیب و بعید نیست و مهر تأییدی بر این حقیقت است که دوری از ولایت، غوطه خوردن در جهالت را به همراه خواهد آورد.
شاید تندترین انتقاد آیتاللهامجد را بتوان در واکنش به اعدام روحاللهزم و خطاب قراردادن آیتاللهخامنهای دانست، موضوعی که مقامرهبری نیز درباره آن گفتهاند مخالف من حرف زدن جرم نیست ولی مشخص نیست جماعتی که ریزش حداکثری را همواره به رویش حداکثری ترجیح دادند در این میان تسویه حساب میکنند که چه بشود؟! یکی دیگر از علمای مردمی و بزرگ ایران را که انتقادی دارد به زمین دیگران هدایت کنند؟! کاش بزرگان و مدبران کشور تدبیری بیندیشند که در اختلافات این چنینی جریانات سیاسی دلالی نکرده و از آب گلآلود ماهی گیری نکنند/انطباق