✍️غلامرضا مصدق
کیفیت و پیچیدگی دو عمليات تروريستی اخیر ( ترور شهيد فخری زاده و خرابکاری در تاسیسات سایت هسته ای نطنز ) تردیدی باقی نمیگذارد که اسراییل و دیگر دشمنان ایران در نهادهای امنیتی و دیگر سازمانهای ما عوامل نفوذی زیادی جا داده اند .
اطلاعات لازم برای موفقیت عملیات هائی از این سنخ صرفاً از طریق ماهواره های جاسوسی و یا شنود ارتباطات تلفني و راديوئی امکان پذیر نیست ، هنوز هم هیچ تکنولوژی شناخته شده ای نتوانسته بکارگیری عوامل و منابع انسانی در عملیات جاسوسی و خرابکاری را منتفی نماید و تا اطلاع ثانوی وجود و حضور عامل انسانی در کشور هدف در کنار تکنولوژی های پیشرفته جاسوسی ضرورتی انکار ناپذیر است .
مطمئناً اين عوامل نفوذي، از اتباع خارجی نیستند بلکه ایرانیانی وطن فروش با انگیزه های مادی یا براندازانی کور هستند که برای براندازی جمهوری اسلامی حاضرند ایران را هم از بن براندازند . پرسش این است که این نفوذی ها چطور خود را به چنين موقعیتهای حساسی ميرسانند و به راحتی به سری ترین اطلاعات هدف دسترسی پیدا میکنند ؟
دو معیار اصلی و غیر قابل اغماض برای گزینش افراد در نظام وجود دارد و هر چقدر که جایگاه مورد نظر حساستر باشد به همان نسبت سختگیری در اعمال این دو معیار بیشتر میشود. اول عمل به مناسک دینی و تطبیق داشتن با ظواهر دینی ، دوم ابراز وفاداری به نظام ؛ هر فرد دغلکار و متظاهری با دارا بودن کمی استعداد در ریاکاری میتواند به راحتی خود را واجد تام و تمام هر دو معیار نشان دهد ، زیرا تظاهر کردن مستلزم دارا بودن توانایی و سرمایه خاصی نیست .
ممکن است عده ای مدعی شوند به این سادگی هم نیست ، علاوه بر دو معیار مذکور ، سوابق داوطلبان بویژه برای مشاغل حساس به دقت بررسی میشود . در جواب باید گفت ، سازمان جاسوسی قدرتمندی چون موساد که قصد نفوذ دادن نیروهایش را دارد و یا به دنبال جذب افراد شاغل در این سازمانهاست ، بی گدار به آب نمیزند ، حتما برای نفوذ دادن نفوذی های خود هم افراد بدون سوء سابقه را انتخاب ميكند و هم حسابی حوصله به خرج ميدهد ، شايد لازم باشد برای نفوذ دادن یک جاسوس سالها صبر پیشه کند .
فاجعه بارتر از تفکری که دو معیار مذکور را برای پذیرش افراد مبنا قرار داده ، تفکری است که سیستم ضد جاسوسی آن در جستجوی جاسوسان درمیان کراواتی ها ، بدحجابها و منتقدین است !! در حالیکه ورود چنین افرادی حتی به عنوان ارباب رجوع به بعضی ادارات و سازمانهای دولتی معمولی بعضاً با مشکل مواجه میشود ، چطور ممکن است این سنخ افراد که مغایر بودن شرایط و ظواهرشان با معیارهای رسمی پذیرش نظام کاملاً تابلو است ، به سازمانها و نهادها حساس نفوذ کنند ؟
منتقدی آزاده که از سر دلسوزی به قصد اصلاح امور منتقد عملکرد مقامات و نهادها است و با علم به هزینه زا بودن انتقاد کردن ، قبول محرومیت از بعضی حقوق اجتماعی خود مثل استخدام در سازمانهای دولتی و عدم دریافت پاداش بابت منتقد بودن ، همچنان اصرار به انجام تکلیف شرعی ، اخلاقی و ملی خود در قبال کشور دارد ، منطقاً باید بیشتر مورد استقبال قرار گیرد تا چاپلوسی که با تایید بی چون و چرای عملکرد صاحبان قدرت با ریاکاری فقط در پی حفظ منافع خود است ، اما فعلاً بر اساس رویه جاری چاپلوسان قدر می یابند و منتقدان طرد میشوند .
تا زمانی كه منحصراً معیار خودی و معتمد بودن ، صرفا ًداشتن ظاهری متشرع ، عامل بودن به مناسک دینی و وفاداری به نظام است و حوزه استحفاظی برای بستن راه نفوذ نفوذی ها طرد منتقدین و تمرکز بر کراواتی هاست ، هر جاسوسی با تظاهر غلیظ به معیارها مورد قبول و دوری کردن از معیارهای غیر قابل قبول قادر است به راحتی در حساسترین نهادها و سازمانهای ما جا خوش کند .